محدودیتهای بانکی در ارائه خدمات
اپراتور مجازی موبایل (Mobile Virtual Network Operator= MVNO) فاقد برخی زیرساختهای شبکه، مثل دکلهای BTS است و با عقد قرارداد با یکی از اپراتورهای اصلی موبایل (Mobile Network Operato=MNO) مانند همراه اول به ارائه خدمات در حوزه تلفنهمراه میپردازد. بهعنوانمثال اپراتور مجازی سامانتل با اپراتور رایتل، بهعنوان اپراتور میزبان، قرارداد دارد. اپراتور مجازی میتواند مشتری، سرویس پشتیبانی، مرکز تماس، بستهها و تعرفهها، برند تجاری و همچنین دفاتر فروش خود را داشته باشد.
در سال ۱۳۹۴ سازمان تنظیم مقررات رادیویی، با هدف رقابتیتر کردن فضای کسبوکار در حوزه ارتباطی مبادرت به اعطای پروانههای فعالیت به شرکتهای متقاضی فعالیت در این حوزه کرد. از این تعداد ۱۹ شرکت موفق به اخذ پروانه شدند که بعدا بیشتر آنها به دلایل مختلف از شروع به کار بازماندند. درحالحاضر تنها پنج شرکت در حوزه اپراتوری مجازی فعالیت میکنند. این شرکتها نیز با چالشها و مشکلات زیادی روبهرو هستند و بهعنوانمثال بعد از گذشت چند سال هنوز نتوانستهاند مبلغ ۱۲ میلیارد تومانی را که بابت اخذ پروانه به سازمان تنظیم مقررات رادیویی پرداخت کردهاند از این بازار کسبوکار بهدست بیاورند.
چالشهای اپراتورهای مجازی
بهطورکلی اپراتورهای مجازی با انواع مشکلات ریز و درشت دست به گریبان هستند که شاید بتوان برخی از مهمترین چالشهای پیش روی آنها را بهصورت زیر فهرست کرد:
۱- عدم ارائه راهبردهای مناسب از سوی سازمان تنظیم مقررات برای فعالیت اپراتورهای مجازی. شاید یکی از دلایل این امر بیتجربگی خود سازمان تنظیم مقررات، اپراتورهای اصلی و اپراتورهای مجازی باشد. ضمن اینکه بعضی از حوزههای دیگر ارتباطی مانند ارزش افزوده و انجمن صنفیMVNOها نیز شکل جدی پیدا نکردهاند.
۲- نگاه منفی اپراتورهای اصلی به اپراتورهای مجازی. درواقع MNOها MVNOها را بهنوعی مزاحم و حتی رقیب خود میدانند نه شرکای تجاری. آثار چنین رویکرد منفی را میتوان در مواد و تبصرههای قرارداد و مذاکرات تجاری آنها با اپراتورهای مجازی مشاهده کرد. سه اپراتور اصلی کشورمان تقریبا همین دیدگاه مشترک را دارند، با این تفاوت که نگاه رایتل منعطفتر است. به هر حال واقعیت این است که باوجود الزامات سازمان تنظیم مقررات و دستورات وزیر ارتباطات، دو اپراتور بزرگتر علاقهای به توسعه MVNOها ندارند.
۳- درحالحاضر میزبان اکثر MVNOها رایتل است که خود، بهدلیل عدم سرمایهگذاری در شبکه رادیویی و گسترش پوشش رادیویی اقدام به عقد قرارداد با دو اپراتور بزرگتر کرده است. رایتل با عقد این قراردادها مشکلات مربوط به پیامک و ارتباط صوتی را حل کرد اما در زمینه تامین دیتا برای کاربران خود و اپراتورهای مجازی همچنان مشکل دارد. واقعیت این است که با توسعه شبکههای اجتماعی و OTTها مساله جدی اپراتورها دیتا است و بیشترین درآمد اپراتورها نیز از اینترنت و دیتا است. در واقع نقش رایتل بهعنوان اپراتور ملی کمرنگ است.
۴- افزایش تورم، تحریمها و صعود شدید نرخ ارز. این موارد اثرات مخربی بر آهنگ رشد و توسعه اپراتورهای مجازی و امکان ارائه خدمات جدید داشته و دارد.
۵- بیتوجهی اپراتورهای اصلی به مصوبه ۲۱۰ سازمان تنظیم مقررات. درحالیکه در این مصوبه تصریح شده است که اپراتورهای اصلی حق ندارند در قرارداد با اپراتورهای مجازی انحصار ایجاد کنند و مانع از عقد قرارداد آنها با سایر اپراتورها شوند اما اپراتورهای مجازی در عمل امکان تعامل منطقی با اپراتورهای اصلی را ندارند و رویکرد از بالا به پایین میان آنها حاکم است.
۶- عدم توجه اپراتورهای اصلی به مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات درخصوص تعرفه عمدهفروشی. بهطورکلی قیمتهای عمدهفروشی اپراتورهای اصلی بالا است. درواقع اپراتورهای اصلی به کف قیمت دیتا رسیدهاند و نمیتوانند قیمتی کمتر و بهصرفهتر برای فروش عمده به اپراتورهای مجازی تعیین کنند.
۷- عدم ورود اپراتورهای مجازی به حوزه انتقال مکالمات بینالملل، بهرغم تاکید وزیر محترم ارتباطات بر این امر
۸- عدم بازنگری و اصلاح قوانین مربوط به مفاد قراردادهای اپراتورهای اصلی با اپراتور مجازی. قوانین فعلی سالها قبل تنظیم شدهاند و مورد بازنگری و اصلاح قرار نگرفتهاند.
۹- محدودیتهای بانک مرکزی. با اینکه ترکیب شرکتهای حوزه بانکی و اپراتوری میتواند خدمات متنوع و جذابی ارائه دهد، اما بهدلیل برخی محدودیتها از سوی بانک مرکزی (مثلا کیف پول الکترونیکی)، اپراتورهای مجازی تاکنون در این حوزه موفقیت خاصی نداشتهاند.
۱۰- عدم توسل به شیوههای معقول در زمینه تامین تجهیزات صنعت مخابراتی و ارتباطی. متاسفانه در این فضا اپراتورهای مجازی بهصورت انفرادی به خرید تجهیزات گرانقیمت CORE، CS، SMSC،HSS، IMS، SGSN و ... روی آوردهاند، درحالیکه اگر آنها بهجای این خریدها در سرمایهگذاری شبکه رایتل شرکت میکردند، شاید تاکنون شبکه ملی رایتل به نحو مطلوبتری در دسترس قرار داشت. همچنین اگر در خود دو اپراتور بزرگ خدمات MVNE و ماموریت بازاریابی B۲B یا B۲C یا دیگر حوزههای سرویس دیجیتال ارائه میشد، حالا از پتانسیل و همافزایی واقعی در صنعت ارتباطات برخوردار بودیم.
چند توصیه
۱- اکوسیستم مخابراتی و ارتباطی و دیجیتال ارزش افزوده سرویسهای استارتآپی دارای وسعت و تنوع زیادی است. خوب است سازمان تنظیم مقررات ترتیبی بیندیشد که بهجای تمام اپراتورهای مجازی یک کنسرسیوم بزرگ یا یک شبکه اجتماعی ملی شکل بگیرد. در این صورت شاهد حضور انواع شبکههای اجتماعی کمکارآمد و ماینینگ و بهرهبرداری تلگرام، واتساپ و ... در خارج از مرزها نخواهیم بود.
۲- سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و بانک مرکزی با بازنگری قوانین فعلی و تسهیل برخی مقررات فضای تازهای برای اپراتورهای مجازی فراهم آورند.