در گام اول نوسان قیمت نفت خام می‌تواند عامل اول ایفای نقش در بازارهای کالایی باشد، هرچند که نوسان جهانی قیمت دلار می‌تواند به سرعت‌گیرهای این روند بدل شود. موجودی پایین انبارها در بازارهای کالایی و مواد اولیه در کنار انتظار برای افزایش تقاضا و ثبات نسبی حجم عرضه و حتی کاهش آن در روزهای گرم سال در کنار برخی رخدادهای غیرمنتظره و پیش‌بینی نشده ژئوپلیتیک همگی مواردی است که یک سیگنال مثبت و مهم را پیش روی بازارهای کالایی ترسیم می‌کند.اهمیت این داده از آن جهت است که می‌تواند تقریباً تمامی بازارهای کالایی از نفت و پتروشیمی تا فلزات و فولاد را در بر بگیرد که البته تاثیرگذاری خود بر بازار محصولات کشاورزی را نیز در گذشته به اثبات رسانده است.

شاخص‌های برجسته کالایی در بازارهای جهانی در روزها‌ی اخیر در مسیر رشد قرار داشته‌اند تا جایی که روزهای گذشته در بالاترین سطوح از سال ۲۰۱۵ تاکنون قرار داشته و نشان می‌دهد که همگام با بازار نفت خام، بازارهای کالایی نیز وارد یک فاز رکوردشکنی مهم شده‌اند که در نمودارهای موجود قابل رهگیری است. همین سیگنال نشان می‌دهد که بازارهای جهانی از رشد قیمت نفت خام تبعیت کرده و این عامل می‌تواند محرک جدیدی برای حمایت از بهای نفت باشد. این در حالی است که برخی بازارهای خاص همچون آلومینیوم به دلیل تحریم‌های آمریکا رشد قیمت بیشتری داشته (نزدیک به ۷ درصد در طول یک هفته) ولی بازارهایی همچون فولاد یا برخی از فلزات با رشد محدود و مخصوصا برخی محصولات کشاورزی همچون شکر با کاهش نرخ جدی (بیش از ۸ درصد) روبه‌رو شده‌اند. در نهایت می‌توان گفت که برآورد کلی از بازار حکایت از رشد قیمت‌ها دارد.

مسیریابی برای بازارهای جهانی

نکته جالب توجهی که از بازارهای جهانی حمایت می‌کند را می‌توان در رشد قیمت‌ها در بخش کشاورزی دانست، زیرا این بازار اغلب سرعت‌گیر رشد شاخص‌های کالایی محسوب می‌شود ولی در شرایط فعلی که برداشت در نیم‌کره جنوبی به پایان رسیده و کشت پاییزه در نیم‌کره شمالی نیز تمام شده باز هم بازارها از سیگنال‌های مثبت برخوردار هستند که نشان می‌دهد میل به رشد قیمت‌ها در این بازار هم جدی است. تجمیع این موارد در کنار رشد قیمت‌ها در بازار نفت و انتظار برای افزایش تقاضای بین‌المللی در کنار محدودیت‌های عرضه می‌تواند به رشد قیمت‌ها در آینده‌ای نه‌چندان دور بسیار کمک کند.

رشد اقتصادی چین مدتی است که توانسته رقم ۸/ ۶ درصدی را حفظ کند که همین نکته یک سیگنال مثبت برای اغلب بازارهای کالایی در جهان محسوب می‌شود. این در حالی است که شاخص PMI این کشور در آمارهای رسمی ۵۱ واحد لحاظ شده که اگرچه به نسبت ماه‌های قبل یک عقب‌نشینی را نشان می‌دهد ولی همین نکته که رقمی بالاتر از ۵۰ به ثبت رسیده به معنای آن است که می‌توان این داده را با نقش محدود‌کننده مورد توجه قرار نداد.در آمریکا ولی شاهد رشد ممتد شاخص PMI صنعتی این کشور هستیم تا جایی که هم‌اکنون نرخ ۶/ ۵۵ اعلام شده که خود یک سیگنال بسیار مهم برای تحریک تقاضا به شمار خواهد رفت. البته برخی محدودیت‌های اقتصادی و تجاری آمریکا برای سایر کشورهای مهم جهان را باید به‌عنوان یک داده محدودکننده مهم محسوب کرد، ولی روند عمومی قیمت‌ها نشان می‌دهد که این تصمیمات هم نمی‌تواند جریان عمومی و غالب بر اقتصاد جهان را با رشد قیمت‌ها محدود سازد. نگاهی به نوسان نرخ در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که تاکنون نیمی از موفقیت‌های قیمتی پیشین به‌دست آمده است.

عدم توازن عرضه و تقاضا در بازارهای کالایی

موجودی انبارهای فلزات پایه اغلب در سطوح بسیار پایینی قرار دارد اگرچه پس از رشد قیمت‌ها در هفته‌های اخیر بخشی از تقاضا از بازار خارج شد و موجودی انبارهای برخی فلزات بهبود یافت، ولی در کل می‌توان این‌گونه عنوان داشت که برتری تقاضا بر عرضه در بازارهای فلزی با محوریت فلزات پایه محرز است. بخش عرضه در اغلب بازارهای فلزی رشد چندانی را تجربه نکرده و با توجه به محدودیت‌های معدنی نمی‌توان به بهبود سریع حجم تولید خوش‌بین بود. از سوی دیگر قیمت سهام مخصوصا در آمریکا در هفته‌های اخیر وارد یک فاز کاهشی شده و شرایط نمودارها نشان می‌دهد که پتانسیل افت قیمت سهام در این کشور وجود دارد. دلیل اصلی این رخداد را باید هجوم خریداران در ماه‌های گذشته و رکوردشکنی شاخص‌ها به شمار آورد که پس از آرامش نسبی بازارها و البته رفتارهای غیرمنتظره ژئوپلیتیک آمریکا و برخی رخدادها برای بعضی از سهام محدود به کاهش نرخ منجر شد. این شرایط به معنی آن است که مهاجرت از بازارهای سرمایه به سمت بانک (سپرده‌گذاری)، اوراق قرضه و بازارهای رقیب جدی‌تر خواهد شد که در این چارچوب یکی از جذاب‌ترین بازارها در شرایط ضعف بازار طلا، بازارهای کالایی است. این شرایط شاید از هم‌اکنون یکی از مهم‌ترین‌ دلایل رشد قیمتی محسوب شود آن هم در وضعیتی که بستر دیگری برای مهاجرت سرمایه‌ها در جهان وجود ندارد.

نوسان ارزش دلار آمریکا و تاثیرگذاری بر طلای جهانی

ارزش دلار آمریکا در بازارهای جهانی در مقایسه با سبدی از ارزهای معتبر در پایان هفته گذشته افزایش یافت که این رشد سریع شاید غیرمنتظره بود. در پایان هفته گذشته شاخص دلار آمریکا به بیش از ۳/ ۹۰ واحد رسید که یکی از بالاترین سطوح در دو هفته اخیر بود. این رشد در شرایطی محقق شد که بزرگ‌ترین رشد ممتد این بازار در سال ۲۰۱۸ میلادی محسوب می‌شود که به صراحت خبر از داده‌های جانبی در این بازار داشته و دارد. تاثیرگذاری کاهش پایه پولی آمریکا را می‌توان مهم‌ترین‌ دلیل برای افزایش ارزش دلار آمریکا به شمار آورد، اگرچه از هم‌اکنون باید احتمال تداوم افزایش ارزش دلار و همچنین کاهش پایه پولی آمریکا را مدنظر قرار داد. البته ارزش دلار آمریکا در مقایسه با سبدی از ارزها مدتی است که با این روند نوسان می‌کند یعنی با رسیدن به همین سطوح از حرکت باز می‌ایستد، ولی این بار احتمال رشد بیشتر ارزش دلار بیش از سایر اوقات برجسته شده است.

 اولین خروجی این وضعیت را می‌توان در عدم رشد قیمت طلا جست‌وجو کرد یعنی بهای طلا از سطوح واقعی خود به نسبت سایر قیمت‌ها عقب افتاده است و البته کاهش ارزش دلار هم باز بند جدیدی به پای رشد قیمت طلا خواهد بود. این شرایط به معنی آن است که طلا در شرایط امروزی راه ماه‌های قبل نفت را می‌پیماید یعنی اجازه رشد قیمت‌ها به طلا داده نمی‌شود. این وضعیت به تجمیع داده‌های افزایشی در بازار طلا منتهی شده و می‌تواند رشدی آتشفشانی را در آینده تجربه کند، ولی زمان آن فرا نرسیده است.

با توجه به این موارد هم‌اکنون ارزش دلار در بازارهای جهانی یک سرعت‌گیر قیمتی در برابر بهای کالاها محسوب می‌شود، اگرچه این مقاومت در آینده نزدیک ممکن است جدی‌تر شود و شاید در کوتاه مدت تا میان‌مدت یک فاز کاهش نرخ را در بازارها به همراه داشته باشد. این در حالی است که در نهایت بازارهای کالایی مسیر خود را می‌پیمایند و این سیگنال به تنهایی جریان غالب قیمتی را تعیین نخواهد کرد.

نوسان قیمت نفت خام و تاثیر آن بر بازارهای کالایی

قیمت نفت خام در بازارهای جهانی رشدی بسیار مهم را تجربه کرده تا جایی که هم‌اکنون قیمت‌ها در سطوح سال ۲۰۱۵ قرار گرفته است. بهای نفت خام سبک آمریکا حتی تا ۶۹ دلار در هر بشکه و بهای نفت برنت به نزدیکی ۷۴ دلار در هر بشکه رسیده است که خود یک موفقیت بسیار بزرگ و غیرمنتظره محسوب می‌شود. پایبندی نسبی اعضای اوپک به تصمیمات درخصوص حفظ سقف مجاز تولید، کاهش حجم تولید نفت خام در عراق و لیبی، نوسان موجودی ذخایر نفت خام در آمریکا، تحریم‌های ونزوئلا، تاثیرات بحران‌های ژئوپلیتیک بر بازار نفت و نگرانی‌ها از کاهش حجم تولید نفت خام ایران مواردی است که تاکنون بر بهای نفت تاثیرگذار بوده ولی داده‌های بیشتری در برابر رشد قیمت‌ها مقاومت خواهد کرد.

بهای نفت خام که زمانی سرعت‌گیر بازارهای جهانی بود، هم‌اکنون نقش عوض کرده و می‌تواند به محرک بازارها منتهی شود اگرچه خود بازار نفت در شرایط فعلی شبیه به یک ببر خشمگین است که تازه از بند رها شده و همین ویژگی یعنی سرکوب قیمتی در زمانی نزدیک به ۳ سال موجب شده تا قیمت‌هایی جذاب خودنمایی کند. در صورت پذیرش این مسیر قیمتی برای بازار نفت احتمال رشد بیشتر بهای این کالا دور از ذهن نیست، اگرچه این ادعا به ملزومات بسیاری نیاز دارد.رشد قیمت نفت خام در این بازه زمانی با دو موتور محرک به حرکت در‌می‌آید؛ یکی داده‌های فنی و تجاری و تقابل عرضه و تقاضا در این بازار و دیگری داده‌های جانبی و رخدادهای ژئوپلیتیک که به کمک داده‌های فنی آمده و بازار را با حرکت جدیدی روبه‌رو ساخته است.

اما و اگرهای کردستان عراق هنوز به پایان نرسیده و حجم تولید نفت خام این کشور به روال عادی بازنگشته است. همین شرایط در کنار ابهامات از عرضه نفت خام در لیبی تاکنون به حمایت از قیمت‌ها منجر شده اگرچه پایبندی اعضای اوپک بر توافقات حفظ سقف تولید نیز به این موارد دامن زده است. حال در شرایطی که قیمت‌های نفت خام به سطوحی بسیار جذاب وارد شده شاید زمان آن فرارسیده باشد که کشورها به جای رشد بیشتر نرخ از همین سطوح قیمتی حمایت کنند که برای همه منطقی است. این در حالی است که قیمت‌های موجود و مخصوصا نرخ‌های بالاتر به این معنی است که شیل‌های نفتی جای پای بزرگ‌تری برای خود در بازار نفت دست و پا می‌کنند که تهدیدی مهم در برابر کشورهای اصلی تولیدکننده نفت است که هم قیمت‌ها را تهدید می‌کند و هم سهم بازار را. حال در شرایطی که نفت شیل به برخی از پالایشگاه‌ها در منطقه خلیج فارس و شرق آسیا وارد شده و برخی پالایشگاه‌ها در حال تست آن هستند دیگر تلاش برای قیمت‌های بالاتر شاید شبیه به خودزنی برای کشورهای عضو اوپک باشد.

در همین راستا می‌توان اظهارات مقامات عربستان و روسیه را تفسیر کرد، آن‌هم در شرایطی که عربستان گویی به فکر نفت گران‌تر است ولی روسیه میل چندانی به رشد قیمت‌ها ندارد. این رفتار عربستان شاید آن‌گونه تعریف شود که این کشور که خود در شرکت‌های آمریکایی سرمایه‌گذاری کرده است در حال باز‌کردن فضای بازار برای ورود نفت شیل است که می‌تواند جایگاه اوپک و همچنین شرایط کلی در کشورهای تولیدکننده نفت متعارف را با محوریت سهم بازار دگرگون سازد. اگر این ذهنیت صحیح باشد هیچ بعید نیست که قیمت نفت بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه هم تجربه شود. این در حالی است که محدودیت تولید نفت خام در عربستان در کنار تقویت تولید نفت خام ایران و عراق و همچنین نزدیکی این سازمان به روسیه به معنی آن است که جایگاه عربستان در اوپک تضعیف می‌شود، بنابراین تغییر زمین بازی توسط عربستان چندان هم دور از دسترس نیست.

در کنار این سیگنال‌ها باید رخدادهای جانبی دیگری را هم در نظر گرفت. بازار نفت به رخدادهای عربستان بسیار حساس است و هر تغییری در درون این کشور و مخصوصا مناطق شیعه‌نشین شرق عربستان که منطقه اصلی ذخایر نفتی این کشور محسوب می‌شود تاکنون و مخصوصا در ماه‌ها و سال‌های گذشته به یک محرک قیمتی بدل شده بود. حال در شرایطی که ذخایر نفتی در این کشور علنا توسط حوثی‌ها در یمن تهدید شده و شاید اتفاقاتی هم افتاده باشد، باید سیگنال افزایشی به رشد قیمت‌ها را جدی ارزیابی کرد. این در حالی است که بحران سوریه در کنار لفاظی‌های آمریکایی‌ها درخصوص خروج از برجام هم مزید بر علت است، آن هم در شرایطی که هنوز اوضاع در جوار کاخ‌های حکومتی عربستان تا حدودی مبهم به‌نظر می‌رسد.

همین مطلب که شهروندان سعودی اخبار این رخداد را با دقت و حساسیت بسیاری تعقیب و بازنشر می‌کنند به معنی آن است که این رخدادها برای بسترهای مردمی در جامعه عربستان گویی آشناست و این قبیل رخدادها را دور از ذهن نمی‌دانند. با توجه به این شرایط شاید تداوم رشد قیمت نفت دور ازذهن نباشد، اگرچه حفظ همین سطوح قیمتی نیز خود یک موفقیت بزرگ برای بازار به‌شمار می‌آید و به این معنی است که محرکی جدید در بازارهای کالایی ایجاد شده است. این مطلب در شرایطی اهمیت بیشتری خواهد داشت که با رشد قیمت نفت خام در جهان هم هزینه تولید بسیاری از کالاها افزایش یافته و هم بهای حمل و نقل تقویت می‌شود. این نکته نیز در نهایت هم محرکی روانی برای رشد قیمت‌هاست و هم قیمت‌ تمام‌شده در مقصد را افزایش می‌دهد و البته فشارهای تورمی خاص خود را نیز بر برخی از بازارها بر جای می‌گذارد. البته هنوز تا تاثیرگذاری کامل رشد بهای نفت بر بازارهای کالایی زمان باقیست و می‌تواند تاثیر خود را در میان‌مدت به‌صورت کامل بر بازارها بر جای بگذارد. این در حالی است که کاهش مقطعی بهای نفت خام نیز ممکن است ولی بر دورنمای بازار نفت خام و یا بازارهای کالایی تاثیر چندانی نخواهد داشت.

دورنمای بازارهای کالایی در جهان

به‌نظر می‌رسد دورنمای جذابی برای میان‌مدت پیش‌روی بازارهای جهانی قرار دارد آن‌هم در شرایطی که شاید برای هفته جاری برخی داده‌ها به تعدیل نرخ و تثبیت قیمت‌ها منجر شود ولی نمی‌تواند این روند کلی را تغییر دهد. احتمال تغییر در قیمت نفت خام و همچنین رشد ارزش دلار آمریکا و کاهش قیمت طلا مواردی است که در نهایت آینده کوتاه‌مدت قیمت‌های جهانی را تغییر می‌دهد ولی آینده بسیار جذابی را می‌توان انتظار داشت. شاید چنین ادعایی در نگاه اول با اما و اگرهای مخاطب روبه‌رو شود ولی داده‌های بزرگی در اقتصاد جهان در حال تغییر است که می‌تواند رخدادهای زیرپوستی در بازارهای جهانی را به کف بازارها وارد ساخته و آنها را برجسته سازد.

14