با اعلام این گزارش تیم ویژه‌ای از کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند و چند مظنون دراین باره تحت بازجویی و تحقیق قرار گرفتند اما هیچ سرنخی از خانم معلم جوان که اهل منطقه نظرآباد بود به دست نیامد.

مأموران در گام بعدی با ردیابی‌های اطلاعاتی و بررسی تماس‌های زن گمشده دریافتند اوآخرین بار با فرش فروش ۳۸ ساله‌ای به نام «سیامک» تماس گرفته است. با کشف این سرنخ، متهم دستگیر شد و در نخستین بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد.

او به مأموران گفت: «آن روز «سحر» به مغازه‌ام آمد. به خاطر معامله‌ای که با هم داشتیم او را به بهانه‌ای به باغی بردم وپس ازمشاجره‌ای شدید، با سنگ او را کشتم. سپس گودالی داخل باغی درحوالی نظرآباد کندم وجسدش را دفن کردم. چهار ماه بعد سراغ جسد رفتم و پس از بیرون کشیدن استخوان‌ها جسد را برداشتم و آن را در جوی آبی رها کردم تا هیچ وقت ردی باقی نماند.»

پس ازاعتراف‌های سیامک، تیمی از کارآگاهان به محل دفن جسد رفته و توانستند بقایای جسد زن جوان را از زیر خاک بیرون بکشند.با توجه به حساسیت موضوع، پرونده با هماهنگی دادستان نظرآباد و قاضی پرونده به آگاهی استان البرز ارسال شد.

سرهنگ صفایی، رئیس پلیس آگاهی استان البرزدراین باره گفت: «متهم در بازجویی‌ها اعتراف کرد که پس از قتل زن جوان، طلاهایش را نیز سرقت کرده و آنها را به یک مالخر فروخته است. بلافاصله هم مالخر دستگیر شد و هر دو متهم در اداره آگاهی استان البرز مورد بازجویی قرار دارند.»

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.