سواستفاده ترامپ از اخبار جعلی
مجله پاسفیک استاندارد در این مورد مینویسد: دونالد ترامپ مردی با فهرستی بلند بالا از دشمنان است، که رسانهها در صدر آن قرار دارند. تحقیقی که CNN انجام داده است نشان میدهد از زمان سوگند رئیسجمهوری تاکنون به طور متوسط در توئیتهای او بیش ازروزی یک بار برای توهین به رسانهها از کلمه «fake» یا خبر دروغ و جعلی استفاده کرده است که اغلب در مواردی چون پرونده روسیه به کار رفته است.
رفته رفته استفاده از این عبارت اینجا و آنجا رایج شده است، «گوگل ترند» نشان میدهد که قبل از استفاده ترامپ از این عبارت فیک نیوز در مورد اخبار جعلی بندرت استفاده میشد و این عبارت توسط ترامپ پرو بال یافته است.
فیک نیوز در سال ۲۰۱۷ توسط دیکشنری کالینز بهعنوان کلمه سال مطرح شد و آمار نشان میدهد از زمان انتخابات ۲۰۱۶ استفاده از این عبارت ۳۶۵درصد افزایش یافته است و ترامپ به ترویج این اصطلاح کمک کرده است.
طی کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ کلمه «اخبار جعلی» برای توصیف خبرهای واقعی ساخته شده توسط وب سایتهای هژمونیک به همان اندازه به کار میرفت که برای اخبار تولیدی سایتهای مردمی. برخی از این اخبار، اخبار دستکاری شده پاپ فرانسیس بود که در آخرین ماههای انتخابات از ترامپ و هیلاری کلینتون برای فروش اسلحه به داعش حمایت میکرد. این خبرها به شکل ویروسی منتشر میشد و بیشتر به شعار شبیه بود.
(پیام ویروسی با استفاده از ترغیب مخاطبان برای انتشار پیام به طرز چشمگیری افزایش مییابد و مخاطب پس از مطالعه خبر بیاختیار فروشنده محصول یا منتشرکننده خبر میشود.اگر درصد زیادی از دریافتکنندگان پیام، آن را به تعداد زیادی از دوستان خود ارسال کنند؛ رشد ارسال آن پیام بسیار قابل توجه خواهد بود و به طبع اگر تعداد تبادل کم شود، رشد با شکست مواجه خواهد شد. این یکی از تکنیکهای انتشار شایعات بیاساس و اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی است.
تبلیغات دهان به دهان با استفاده از تأثیر شبکهای اینترنت به صورت آنلاین گسترش مییابد و برای دسترسی سریع به تعداد زیادی از افراد بسیار مفید است. اخبار ویروسی کاملاً با دقت و هدفمند و با اهداف سیاسی یا اقتصادی انجام میشود.) در انتخابات این گونه شعارها ممکن است استفاده شود تا مشروعیت برنده انتخابات را مورد سؤال قرار دهد اما وقتی انتخاب پایان یافت و نشاط و هیجان به وجود آمده پایان یافت، شعارها حذف میشوند.
در حال حاضر خبر جعلی میتواند به رسانههای محرمانه، سرمقالههای خشن، محتوای جعلی تولید شده و منتشر شده در ابعاد وسیع برای رسیدن به سود و منافع اشاره داشته باشد یا بسادگی فقط منظور خبرهایی باشد که برای شنونده آن خوشایند نیست.
براساس تحقیقات گالوپ نایت، اکثر امریکاییها اکنون «خبر جعلی» را تهدید دموکراسی میدانند. برداشت آنها درمورد معنی واقعی این اخبار و آنچه فکر میکنند مورد نظر سیاستمداران است؛ متفاوت است.
جالب آنجاست که ۴۲ درصد جمهوریخواهان امریکا هر خبر مهمی در مورد سیاستمداران را جعلی میدانند.
برایان منویل و دیگران از کالج دارت موس در مورد اخبار جعلی که به طور گسترده منتشر شده است پژوهشی کردهاند که نشان میدهد در طول انتخابات فقط زیر مجموعهای از سایتهای جعلی پشتیبان انتخابات و صفحات فیس بوک این اخبار را منتشر میکردند.
می توان گفت اخبار آنلاین جعلی تنها بخشی از یک پدیده اجتماعی به نام «اختلال در اطلاعات» است. این موضوع خیلی مهمتر از یک پاورقی ساده در یک روزنامه است که با گزارشهای ترامپ از گمنامی در آمده باشد.
نگرانکنندهتر از تبلیغات رسانههای اجتماعی، نوع استفاده ترامپ از این اخبار برای فروریختن اعتبار همه چیز است. او در واقع با برجستهسازی این موضوع در سخنرانیهای خود میخواهد از آب گل آلودی که در فضای رسانهای ایجاد میکند ماهی بگیرد و در حس ناامنی که در این فضای مشوش ایجاد کرده، تصمیمات سیاسی خود را عملی سازد و منطقی جلوه دهد. بدین ترتیب او بیش از هر چیز مشغول خرابکاری در فضای اطلاعاتی و بهرهبرداری از جریان واقعی اطلاعات است که توسط برخی وب سایتهای فیشینگ در فیس بوک منتشر شده است.
(فیشینگ در واقع نوعی کلاهبرداری با یک حساب کاربری آنلاین و اطلاعات مالی ظاهراً مشروع از یک شرکت است. فعالیت فیشینگ عملی مجرمانه است که در آن از کپی وب سایت تجاری سوءاستفاده و آن را جعل میکنند.)
نمونه کوچکی از این اخبار جعلی، کلاهبرداری مشهوری است که در سال ۱۹۳۸رخ داد و در آن اورسن ولز هنرپیشه و کارگردان معروف امریکایی، با انتشار تصویر حمله مریخ به CBS موجب رعب و وحشت مخاطبان شد و گرچه رادیو اعلام کرد که این موضوع را جدی نگیرید اما پخش زنده اثر خود را گذاشته بود.
هماکنون اخبار جعلی و اثر آنها در افکار عمومی بیش از اینکه مردم را نگران کند، رهبران سیاسی را نگران کرده است. مؤسسات پژوهشی و افکار سنجی میزان آسیبهای ناشی از اخبار جعلی منتشر شده در شبکههای اجتماعی را برآورد کردهاند و دریافتهاند که این اخبار تأثیر قابل توجهی در تغییر جهت افکار عمومی از یک نماینده یا کاندیدا به نماینده یا کاندیدای دیگر دارد.
این اخبار احساس امنیت ملی و اعتماد عمومی را خدشه دار میکند و به طرز مؤثری میتواند بر نتیجه انتخابات اثر بگذارد. تا جایی که کمیسیون امنیت اروپا در حال بررسی و ایجاد قوانینی برای محدودیت این نوع اخبار و رسانههای منتشرکننده است.
بروکسل درصدد است رسانههای اجتماعی که متهم به پخش «اخبار جعلی» شدهاند را تعطیل کند و درمورد «فساد اطلاعات» هشدار جدی داده است. پارلمان اروپا اعتقاد دارد این نوع اخبار «سیستمهای دموکراتیک» ما را از بین میبرد. کمیسیون امنیت اروپا برای انتخابات سال آینده در پارلمان اروپا ابراز نگرانی کرده و «اطلاعات غلط» را برای انتخابات سالم مضر میداند.
شرکت تحلیلگر کمبریج آنالیز با استفاده و پردازش اطلاعات شخصی ۵۰ میلیون کاربر فیس بوک از آن برای رأیدهندگان در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده استفاده کرده است گرچه این شرکت مهندسی انتخابات را انکار میکند.
جولیان کینگ، عضو کمیسیون امنیت اروپا در این خصوص خواستار یک طرح با عنوان «طرح شفافسازی» شده است که مشخص کند چگونه رسانههای اجتماعی میتوانند در دوران حساس انتخابات کار کنند.
به نظر میآید WWW و رشتههای سردرگم شبکههای اجتماعی که غولهای رسانهای و قدرتهای جهانی پدید آورنده آن بودهاند، دوران مشق دموکراسی را پشت سر گذاشته و امروز به ضد خود بدل شده است. گویی این رسانهها بعد از سالها انحصار و سودمندی، بالاخره دارند به دست و پای صاحبان خود میپیچند تا جایی که خود بهدنبال راهی برای محدود کردن آن هستند
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر