مسوولیت اجتماعی به مثابه دیپلماسی
گفتوگو با حیدرعلی عابدی نمایده مردم اصفهان درباره مسوولیتهای فولاد مبارکه
مسوولیت اجتماعی شرکتها چیست و آنها چطور میتوانند در مدیریت بهتر جامعه کمکرسان باشند؟
فکر میکنم شرکتها باید در فرآیند مدیریتی خود، ارزیابی کنند و ببینند حضور و ورودشان در یک منطقه چه مزایا و در عین حال چه مضراتی برای جامعه و مردم دارد. بیشک علاوه بر امتیازاتی مثل ایجاد اشتغال و رونق در یک منطقه، تبعات آلودگی صوتی، هوا و دیگر آلایندهها از جمله این مشکلات است که به نحوی برخی از مناطق میتوانند با آن دستوپنجه نرم کنند. برای مثال مزایا بیشتر برمیگردد به سود کارخانه و شرکت و عوارض ایجادشده برای جامعه میتواند خطرناک باشد. بنابراین اینجا شرکتهای مسوولیتپذیر وارد وادی پذیرش مسوولیت خود برای رفع عوارض و در عین حال دادن انتفاع به عموم میشوند. شرکتها برای رفع عوارض خود بر محیط و جامعه باید راهکارهای فرهنگی و اجتماعی داشته باشند. فولاد مبارکه اصفهان از جمله شرکتهایی است که برای بهبود برند صنعتی خود به طور حرفهای در تلاش برای احیای مسوولیت اجتماعی است.
اصفهان شهری تاریخی، گردشگرپذیر و البته صنعتی است. سیستم اکولوژیکی شهر اصفهان در فصولی از سال شکننده است. آلودگی هوا و کمبود آب میتواند ارزشهای زیستی در اصفهان را به مخاطره بیندازد. شرکتها تا چه اندازه میتوانند با ایفای نقش مسوولیت اجتماعی خود در بهبود فضای شهر کمک کنند؟
برای اینکه بتوانیم اصفهان را با آن کیفیت زیستی و ارزشهای بینالمللی گردشگری و محیط زیست به عنوان شهری با غنای فرهنگی و رونق اقتصادی و همچنین زیبا از منظر اکوسیستمی معرفی کنیم باید مراقب مسائلی از این دست باشیم. اصفهان جز با پذیرش مسوولیت اجتماعی از سوی مردم، شرکتها و دولت نمیتواند از بحرانهای احتمالی در آینده خلاصی یابد و تبعات برخی مشکلات گریبان همه را خواهد گرفت. مساله آب، آلودگی هوا و... از این دست مشکلات است. اصفهان بهرغم اینکه شهری گردشگری است، در عین حال شهری صنعتی نیز هست. شرکتها عمدتاً یکسری عوارض را به جامعه تحمیل میکنند. قانون رسالت را در این زمینه مشخص کرده است و شرکت بر اساس قانون برای اقداماتی را انجام میدهد اما بخش قابل احترام ماجرا آنجاست که قانون مسوولیتی را برای شرکتها وضع نکرده و این شرکتهایی مثل فولاد مبارکه هستند که رسالتی حرفهای ورای مسوولیت خود را انجام میدهند. در رابطه با مسائل اجتماعی یکسری اقداماتی را انجام میدهند که میتوان به موضوعاتی مثل سرمایهگذاری در بخش آب و فضای سبز و مسائل اجتماعی دیگر مثل مسائل فرهنگی و ورزشی اشاره کرد.
در حوزه محیط زیست به دلیل خطرناک بودن شرایط و هزینههای بلندمدت تخریب بر حیات انسانی و طبیعی، بیش از همه حوزههای دیگر نیاز به دقت نظر و بررسی و پذیرش مسوولیت دارد. به نظر شما آیا شرکتها در این حوزه توانستهاند موفق ظاهر شوند؟
آلودگی هوا در بسیاری از مواقع شهروندان اصفهان را آسیبپذیر کرده است. باید برای مهار چنین وضعیتی علاوه بر وضع قوانین و آموزشهای لازم، به مساله حیاتی مسوولیت اجتماعی شرکتها نیز توجه شود. در بحث محیط زیست برای نمونه در مدیریت آلودگی هوا، معتقدم باید این حق آلایندگی کارخانهها که دریافت میشود و به شهرداریها داده میشود، گرفته شود و در مسیر درستی هزینه شود که بازدارنده باشد. این روش غلطترین روشی است که اکنون به شکلی ساختارمند در حال اجراست. چرا، چون همیشه عوارض آلایندگی در مسیرهایی مصرف میشود که نهتنها کنترلی ایجاد نمیکند و مسوولیتی در کنترل ندارند که خود هزینهها آلایندگی بیشتری ایجاد و تحمیل میکنند. متاسفانه از سالهای قبل تاکنون این شیوه ادامه دارد. به نظر من باید صندوقی در هر استانی با نام صندوق آلایندگی ایجاد شود و اعتبار این صندوق در اختیار اداره محیط زیست و استانداری باشد و هر سال از آن پول برای کاهش آلایندگی کارخانهها و... استفاده کنند. این میتواند نقش برجستهای در مسوولیت اجتماعی نهادها برای مدیریت آلودگی و در حوزه محیطزیست باشد. ولی الان شرایط اینگونه است که هزینه آلایندگی و ارزش افزودهای از سود را به شهرداری مناطق میدهند و بعد آنها را در جاهایی صرف میکنند که ممکن است از قضا به آلایندگی بیشتری در شهرهایی مثل اصفهان کمک کند. در حالی که این پولها باید در مسیری باشد که مدیریت آن دست محیط زیست و برای رفاه بهتر و شکلگیری توسعه پایدار و حوزه محیط زیست سالمتر باشد.
شرکتهای بزرگ در برابر مشکلات و معضلات و مسائل اجتماعی از جمله محیط زیست و دیگر وجوه اجتماعی، مسوولیت و نقش دارند. در این باره آیا فکر میکنید موفق بودهاند یا خیر؟
در حقیقت باید گفت شرکتها در مسائل مرتبط با مسوولیت اجتماعی نقش دارند اما قوانین ما نتوانستهاند ازاین نقش به نحو مطلوب بهرهبرداری کنند و ما میبینیم به خاطر ضعف در قوانین برخی از مسوولیتهای اجتماعی خود را ایفا نمیکنند.
چه نوع قوانینی باید وضع میشده که شرکتها در اجرای مسوولیت اجتماعی خود موفقتر ظاهر شوند؟
میتوانستند در قانون بحث نظارت استانداریها و محیط زیست را بر مدیریت آلودگی شهرها، همان مناطق و همان کارخانهها و... لحاظ کنند که نکردهاند. از طرفی قانون باید پیشبینی میکرد بخشی از درآمد یا سود کارخانهها و شرکتها در جهت مسوولیت اجتماعی آنها هزینه شود. بعد باید به شکل جزئی در قوانین بیاید که نقش مسوولیت اجتماعی فلان شرکت در حوزه توسعه فضای سبز، آلودگی هوا، مدیریت منابع آب، توسعه فضاهای ورزشی و... باشد.
در بحث استراتژیها بحث میشود که استراتژی تصویبشده در حوزه مسوولیت اجتماعی در واقع چه دستاوردهایی دارد؟
شرکتها در بحث آلودگیها در دو بخش میتوانند نقشآفرینی کنند؛ یکی اینکه آنها باید در رفع آلودگی خود کارخانه اقدام و نیروی انسانی را در برابر لطمات آلودگی مصون کنند و دیگری اینکه منطقه را با تاثیرات آلودگی ناشی از فعالیت کارخانه با هماهنگی محیطزیست مدیریت کنند. کاری که تا الان اتفاق میافتد کار غلطی است که کارخانهها را برای بحث آلودگی جریمه کنند. این جریمه هیچ کمکی به محیطزیست نمیکند. اگر منظور شما در بحث مشکلات آب مربوط به تامین منابع زایندهرود باشد، این هم راهکاری است که هیچ منافاتی با وظایف کارخانهها ندارد. کارخانه فولاد منابع زیادی را برای بازیافت فاضلاب هزینه کرده است و میتوان از آنها در مدیریت آب کمک گرفت. من در این صنایع مخالفتی در این زمینه نمیبینم که بگویم اینها حاضر نیستند در حوزه آب سرمایهگذاری کنند. اما این به عنوان یک بخش تشویقی است و نمیتواند وظیفهای اجباری باشد. فولاد مبارکه کارخانهای است که دوست دارد در جاهای مختلفی سرمایهگذاری کند. بهتر است مسوولیت اجتماعیاش را در بهبود شرایط آب و مدیریت منابع آب سرمایهگذاری کند. قطعاً در درازمدت میتواند برای این شرکت و شهر اصفهان نتایج مثبتی داشته باشد. الان سازمان آب چه کار میکند. اگر ما ۲۰ سال پیش میگفتیم کارخانه خصوصی برق تولید کند و برق را بفروشد ما را مسخره میکردند ولی الان خود وزارت نیرو دارد برای ورود بخش خصوصی برای تولید برق در کارخانههای بخش خصوصی دعوتنامه و تشویقنامه میفرستد که برق خود را به مردم بفروشند یا حتی برق را به خود وزارت نیرو بفروشند. کارخانههای فولاد مبارکه و ذوبآهن حتی میتوانند بیایند در مدیریت منابع آب سرمایهگذاری کنند و بعد از منافع این سرمایهگذاری هم میتوانند آب را هم به دولت و هم به مردم بفروشند و هم میتوانند سود حاصل از این فروش را در ابعاد دیگری سرمایهگذاری کنند. این روش تضمینی مستمر است. اگر شرکتهایی مثل ذوب آهن آن زمان که وضع مالی خوبی داشتند میتوانستند در بخش آب سرمایهگذاری کنند میتوانستند وضعیت را در شرایط فعلی با بازدهی و سود شرایط فعلی خود جبران کنند. بنابراین سرمایهگذاری کارخانهها در بخش آب سرمایهگذاری عاقلانه و حسابشدهای خواهد بود.
فولاد مبارکه اصفهان چقدر در زمینه مسوولیتهای اجتماعی خود فعال بوده است؟ تحلیل شما از عملکرد این شرکت چیست؟
در جلساتی که با مدیران این شرکت داشتم، احساس کردم چقدر مشتاق هستند که در این زمینه سرمایهگذاری و فعالیت کنند. اگرچه جایگاه فعلی فولاد مبارکه در میان مردم جایگاه خوبی است اما با توجه به ظرفیتی که میدانیم وجود دارد، معتقدم میتوانند در این زمینه موفقتر باشند.
جایگاه فولاد مبارکه در حال حاضر در چه سطحی است؟
الان جایگاه حقیقی خوبی دارند. البته باید گفت بر پایه دستهبندی مردم به دستههای مختلف مردم سه دسته هستند؛ دستهای که اصلاً این مسائل برای آنها مهم نیست که شرکت چیست و چه کار میکند و چه کاری نمیکند؟ دسته دوم کسانی هستند که به شدت تحت تاثیر تبلیغات زیستمحیطی هستند و شرکتها را عامل آلودگی و تخریبهای محیط زیستی میدانند. دسته آخر نیز کسانی هستند که منافع ملی را نگاه میکنند و در آن راستا وجود شرکتها را مزاحم نمیبینند اما میتوانند از آنها بخواهند بر پایه الگوهای توسعه پایدار عمل کنند تا ضمن تقویت بنیههای اقتصادی منابع ملی، به مساله تخریب سرزمینی و حفاظت از منابع حیاتی نیز به جامعه کمک کنند. این راهکار سوم بهترین راهکار و بهترین گروه هستند و جایگاه فولاد مبارکه باید در بین این دسته شناسایی و نظرسنجی شود. فکر میکنم فولاد مبارکه در دسته سوم قرار دارد چراکه علاوه بر حفظ یکسری اصول مسوولیت اجتماعی به منافع ملی باکیفیت تولید و مدیریت خوب کمک کرده است.
شما در بحث مسوولیت اجتماعی شرکتها اولویت را در چه بخشهایی میبینید. چه توصیهای برای شرکتها دارید و مردم تا چه اندازه در این نگاه باید شریک شوند؟
سلامت روان کارکنان شرکتها و مسائل پیرامونی مثل خانواده و اینها را نکته اول در بحث مسوولیت اجتماعی برای شرکتها میدانم. معتقدم وقتی شرکتی برای افراد خود احترام قائل شود برای جامعه وسیعتری که از آنها دورتر است نیز احترام قائل است و سود سلامت اجتماعی را با آنها شریک میشود. نکته دیگر این است که توصیه میکنم شرکتها در بحث آب نیز سرمایهگذاری کنند چراکه وضعیت آب بسیار جدی است و باید شرکتها در این مساله ملی همگام با منافع ملی حرکت کنند. از نظر آلودگی محیط زیست نیز بحث آلودگی مهم است و شرکتها در مساله مسوولیت اجتماعی باید آلودگی را جدی بگیرند. با رعایت استانداردهای زیستمحیطی میتوان به بهبود کیفیت هوای شهرها کمک کرد و مردم وقتی متوجه این حساسیت شوند، رفتار به مراتب بهتری با شرکتهای مرجع از منظر رعایت استانداردهای زیستمحیطی و اجتماعی دارند و این خود در تقویت سرمایه اجتماعی و در نهایت بهبود راندمان تولید و سود به شرکتها کمک میکند. حقیقت این است که شرکتها با جذب سرمایههای اجتماعی در حقیقت سرمایه مادی خود را افزایش دادهاند. در این زمینه نمره خوبی به شرکت فولاد میدهم و معتقدم در زمینه مسوولیت اجتماعی با درک درستی که از شرایط داشتهاند موفق بودهاند.
ارسال نظر