آموزش از وابستگی تا خودکفایی
این مسیر اگرچه پیشینهای دراز در نظام آموزشی کشور داشت، اما انتقادات جدی و بسیاری به آن وارد بود. این انتقادات بیشتر مبتنی بر شیوههای آموزش و ناکارآمدی علوم قابل تحصیل در آن بود که با پیشرفتهای آن روز دنیا همخوانی نداشت. از این رو حضور گروههای تبلیغی مسیحی(میسیونرها) در عرصه آموزش کشور راهی برای کسب علوم روز گشود و جامعه ایرانی را بیشتر متوجه غرب کرد. شیوههای نوین تدریس، جدید بودن برخی مواد درسی و بهطور کلی متفاوت بودن نظام آموزشی در مسیری که گروههای تبلیغی در پیش گرفته بودند سبب شد تا با همه اشکالاتی که در این مسیر آموزشی بود، مدارسی نوین تحت تاثیر آن شکل بگیرد. این مدارس نوین که حاصل تلاش فردی و جمعی ایرانیان علاقهمند و آگاه به اهمیت و ضرورت تحصیل علم و کسب دانش شمرده میشد، روزبهروز رشد و گسترش یافت. این مدارس داخلی چون رشدیه، علمیه، شرف، سادات و بسیاری دیگر که بدون دخالت میسیونرها جای خود را در جامعه ایرانی یافته بود، موجب تحول تدریجی در نظام آموزشی کشور و به پیروی از آن تحول تدریجی در جامعه شد؛ به نحویکه به جرات میتوان گفت محصول نهایی این رشد و بالندگی چیزی جز جنبش مشروطیت ایران نبود، اگرچه شایسته است بدانیم که مشروطه نیز تاثیر شگرفی بر تحول نظام آموزشی داشت.
ارسال نظر