گفتهها
بمبرگ در کتاب «تاریخ بیپی» این خواب ساختگی را که اتفاقا برای خواب دیده شیرین و دلنشین نیز مینمود، چنین روایت میکند: دریک در خواب دیده که نمایندگان، کارکنان شرکت و دولت ایران به همراه یکی از عکاسان روزنامه اطلاعات با هواپیمایی در شرایط جوی نامساعد پرواز میکنند که وی خلبان آن است. در حین پرواز حسین مکی به وی میگوید براساس قانون مصوب، هواپیما متعلق به مردم ایران شده و او یعنی مکی بهعنوان خلبان، هدایت هواپیما را برعهده خواهد گرفت. در حالی که تا آن زمان خلبان هیچ هواپیمایی نبوده است. دریک از قبول موضوع امتناع میورزد، زیرا خود را مسوول امنیت هواپیما و مسافران میدانست. مکی نزد بقیه مسافران میرود و با ایراد یک سخنرانی طولانی توضیح میدهد که کارگران باید برای ایران فداکاری کنند تا به اهداف خود نایل آیند و دیگر اینکه او باید بهعنوان خلبان هواپیما کار خود را انجام دهد. بعضی از کارگران تحت تاثیر قرار میگیرند ولی برخی از اعضای کمیته خلع ید که از تکانهای شدید هواپیما در شرایط جوی نامطلوب نگران شده بودند توصیه میکردند تا قبل از به زمین نشستن هواپیما نباید اقدامی کرد. مکی به کابین خلبان برمیگردد و میگوید حال که نمیتواند خلبان هواپیما بشود دستکم به او اجازه داده شود که دستگیره سیاه رنگ روبهروی خلبان را بچرخاند و به این ترتیب خود را در هدایت این ماشین سهیم بداند و ارضا شود.
دریک خاطرنشان میکند در عین حال که وضع مکی برایش قابل درک است ولی چرخاندن دستگیره موردنظر، جریان سوخترسانی به هر دو موتور هواپیما را قطع میکند. در این لحظه مکی به او نگاه میکند و میپرسد پس چه باید بکند؟ دریک توصیه میکند که پس از فرود آمدن هواپیما، عکاس روزنامه اطلاعات باید عکسی از مکی بگیرد که نشان دهد او بهعنوان خلبان، هدایت هواپیما را برعهده داشته است. دریک گفت در همین لحظه بیدار شدم. مضمون و پیام خواب دریک نشان از ساختگی بودن آن دارد. دریک بهعنوان مدیرعامل شرکت نفت سابق با طرح این خواب میخواست مقصود خود را خارج از روشهای معمول به مخاطب منتقل کند و پیوسته با گرفتن ژستی حق به جانب به گروه اعزامی بفهماند که در شرایط بحرانی نیز او یگانه منجی ایرانیان خواهد بود و بدون مدیریت انگلیسی عملیات نفت در ایران دچار وقفه خواهد شد!
ارسال نظر