اسناد را به مورخان نمی دهند
آینده مطالعات مشروطه را چگونه میبینید؟
البته باید هم مطالعات وسیعتری انجام شود. ببینید پس از گذشت صد سال هنوز ما وقایع شهرهای کشور در دوران مشروطه را نمیشناسیم. مثلا ما نمیدانیم چه فرقی بین مازندران و گیلان وجود داشت؟ چرا گیلان انقلابی شد و مازندران خیر؟ یا در کرمان و خوزستان چه اتفاقاتی رخ داد؟ یا اینکه در شیراز اصلا علیه حکومت پسر شاه تظاهرات کردند نه برای مشروطه. ما در انقلاب مشروطه از شهرهای تهران، تبریز، برخی شهرهای گیلان و مقداری هم بهخاطر ظلالسلطان از اصفهان، خبر داریم؛ اما برای شناخت جریان مشروطه در دیگر شهرها مشکلات بسیار داریم. در کرمانشاه هم که وضعیت متفاوتی در جریان بود. من روی اسناد کرمانشاه در زمانی که عبدالحسین میرزا فرمانفرما حاکم آنجا بود، کار کردم. این اسناد مربوط به دو سال قبل از مشروطه است. اگر نامههایی را که مردم به حاکم نوشتهاند، مطالعه کنید میبینید چه وضعیتی بود، اصلا خبری از مشروطهخواهی نیست.
در آنجا برای دزدیده شدن گاوی در یک ده، پنج نفر کشته میشوند و ده را آتش میزنند. حملههایی صورت میگیرد و خوانینی گروگان گرفته میشوند. هرچند که در همان دوران در تهران جریانهای مشروطه خواهی به راه است و دارد انقلاب میشود. به همین دلیل است که میگویم اطلاعات ما از مشروطه محدود به چند شهر و چند شخصیت میشود و زمان زیادی لازم است تا دیگران را هم بشناسیم. باید جوانها را تشویق کرد تا درباره شهرها و شهرستانها کار کنند و ببینند که همزمان با مشروطه در تهران در آن شهرها چه اتفاقاتی رخ داده است؟ آگاهی مردم چگونه بود و چرا شهری انقلابی میشد و شهر دیگری خیر؟
نظرتان درباره پژوهش روی اسناد چیست؟ کیفیت فعلی مراکز اسناد و برنامههایشان را چگونه میبینید؟
دو اتفاق در این مراکز اسناد رخ میدهد که من نمیپسندم. سازمان اسناد ملی، برخی سندها را به برخی همکاران نویسنده میدهد و از آنها درخواست تولید کتاب دارد. به نظر من سازمان اسناد ملی باید مجموعه سندها را به همه معرفی کند؛ اما خود وارد مقوله تاریخنگاری نشود. اگر کتابی ناقص و غیرحرفهای منتشر شود، هرچند که نقدهایی هم روی آن نوشته شود؛ اما در نهایت آن کتاب ماندگار شده و تبدیل به یک مرجع غلط میشود؛ اما نقدهای آن فراموش خواهند شد. درحالحاضر از این دست کتابها زیاد منتشر میشود. وظیفه سازمان اسناد معرفی اسناد است، یعنی آنها باید سندهایی را که دارند معرفی کنند و من تاریخنگار بیایم و برای پژوهش خود مثلا درباره مشروطه اسناد را انتخاب و تحلیل کنم. به عبارتی باید بگویند که این سند از چه کسی خطاب به چه کسی است؟ در کجا پیدا شده؟ چرا پیدا شده؟ معنی این واژه خاص در آن چیست؟ و... تحلیل سندها را برای من پژوهشگر بگذارند.
میگویید که سندها بهصورت آزاد و سهل در اختیار همه پژوهشگران و مورخان قرار نمیگیرد؟
گاه اتفاقاتی در این مسائل رخ میدهد. مثلا خود من تجربهای در این زمینه دارم. نخستین کتابی که در نشر تاریخ ایران درآمد «خاطرات و اسناد حسینقلی خان نظامالسلطنه مافی» بود. کسی که این اسناد را در اختیار داشت، نتیجه حسینقلیخان بود. در قدیم به کارمند دولت «نوکر دولت» میگفتند. این خانمی که اسناد را در اختیار داشت، به ما میگفت که ننویسید نوکر دولت؛ چراکه همه میگویند که پدربزرگ من نوکر بوده است. ما به ناچار واژه را تغییر دادیم و مرحوم دکتر باستانی پاریزی روی آن انگشت گذاشت و گفت که در این سند دست برده شده است. مرحوم دکتر سریعا متوجه شد که آن واژه جایگزین، واژه آن زمان نیست. از این کارها در بسیاری از کتابها شده است. بهدلیل همین ملاحظاتی که عرض کردم در اسناد دست برده شده است. آن خانم نمیدانست که اتفاقا نوکر دولت در دوره قاجاریه شخص مهمی بوده است.
ارسال نظر