انقلاب اقتصادی
پیش از انقلاب صنعتی شهرها با مشکلات زیادی روبهرو بودند، فاضلاب بد شهری، آلودگی هوا و آب و بیماریهایی که به نرخ بالاتر مرگ و میر نوزادان در مناطق شهری و طول عمر کوتاهتر منجر میشدند. در گذشته جادهها، کانالها و راهآهنی که برای اتصال مناطق حومه به مرکز شهرها استفاده میشد، شرایط مناسبی نداشت و روشهای نوینی که در انقلاب صنعتی مورد استفاده قرار میگرفت، به بهبود شرایط زندگی در حومه شهرها کمک کرد. پس از۱۹۱۴ شرایط زندگی بهتر شد، درآمدها افزایش یافت و از ساعات کار کاسته شد. نوعی بیمه اجتماعی پدید آمد و تغذیه و خانهسازی به تدریج بهتر شدند. شواهد آماری مبنی دادههای مردم شناسی این امر را منعکس میکند. فقط در فرانسه نرخ مرگومیر نوزادان ۵۰درصد کاهش یافت. دلیل این کاهش مرگومیر، افزایش درآمدها بود؛ زیرا مردم میتوانستند تغذیه بهتری داشته باشند و در مسکن مناسبتری زندگی کنند.
از سوی دیگر انقلاب صنعتی خساراتی را هم دربرداشت. بهعنوان مثال مشکلات زیستمحیطی و کاهش تراکم جنگلها در اروپا مشهود بود و این شرایط در مستعمرات و آمریکا بدتر هم بود. انقلاب صنعتی سبب شد کارگران مهارتی (مثلا نجاران و تجار) و کارگران ساده (زنان مردان و کودکان عادی) صاحب مشاغل شوند. زندگی خانوادگی و شرایط زنان بهعنوان زن و شوهری که در مکانهای جداگانه بهکار مشغول بودند، تحت تاثیر این پدیده بود. درآمد زنان معمولا کمتر از شوهرانشان بود؛ زیرا مشاغل آنان محدود به کار در خانههای ثروتمندان یا در کارگاههای نساجی بود. در آن زمان بهکارگرفتن کودکان شایع بود. اما پس از انقلاب صنعتی ساعات طولانی و شرایط بد کاری سبب شد که پارلمان انگلیس کارکودکان را محدود کند که این امر هم به بهرهکشی از مهاجران (بهویژه مهاجران ایرلندی) منجر شد. از سوی دیگرتظاهرات کارگری بهدلیل شرایط سخت یا دستمزدهای کم چندان طول نکشید؛ زیرا کارگران مهاجر جایگزین آنها شدند.
بنابراین تقاضای افزوده برای کالاها به تغییراتی وسیع در انقلاب صنعتی کمک کرد و حتی تاثیراتی مثبت در از بین بردن بردهکشی در مستعمرات آمریکا داشت. استاندارد زندگی برای یک کارگر معمولی تا دهه ۱۸۵۰میلادی بهبود نیافت؛ زیرا میزان دستمزدها و استانداردهای زندگی رابطه نزدیکی با چگونگی کارکرد تجارت و اقتصاد داشت که همراه با نوسانات زیادی بود. در هرحال انقلاب صنعتی سبب شد که طبقه متوسطی در جامعه ایجاد شود که این طبقه تجارت را رونق بخشیده، زنان طبقه خود را خانهنشین کرده و ارزشهای اخلاقی را بهوجود آورد که در تضاد با ارزشهای طبقه کارگر بود.
نظریهپردازیهای علمی در باب توسعه صنعتی
یکی دیگر از نتایج انقلاب صنعتی گسترش علم و انتقال سریعتر اخبار بود. استفاده از قدرت بخار در فرآیند صنعتی شدن چاپ، گسترش روزنامهها و انتشارکتابها نقشی اساسی داشت این امر ادبیات را رواج داد وجالب آنکه این امر میزان مشارکت سیاسی مردم را در جامعه افزایش داد. همچنین انقلاب صنعتی به خلق ایدئولوژیهای سیاسی و اجتماعی نوینی منجر شد. همانطور که گفته شد آدام اسمیت در کتاب« ثروت ملل» خود برای سیستم اقتصادی بازار آزاد با نظارت دولتی کمتر بحث میکند. بازار از این ایده جدید استقبال کرد و آن را به کارگرفت؛ اما «جرمی بنتام» در انگلیس و «فردریش لیست» در آلمان بر این عقیده بودند که دولت باید اقتصاد را کنترل و مشکلات اجتماعی را حلوفصل کند. انقلاب صنعتی سرآغاز نظریهپردازیهای جدید در شاخههای مختلف بود. بهعنوان مثال «مالتوس» و «دیوید ریکاردو» معتقد بودند که دلیل فقر افزایش جمعیت است و میتوان این مشکل را با ازدواجهای دیرهنگام و پیشگیری از بارداری به جای دخالت دولت برطرف کرد.
«رابرت اوئن» و «چارلز فوریر» نیز نظریه جوامع موعود رویایی بدون سرمایه را ارائه کردند و اوئن خواهان اصلاحاتی در صنعت مانند شرایط کاری و نظارتهای دولتی بود. شرایط بد کاری و زندگی اقتصادی به اعتراضاتی را ایجاد کرد که سرآغاز تاسیس اتحادیههای تجاری بود. بنابراین تمام این انقلابها مانند انقلاب قیمتها، انقلاب کشاورزی، فناوری و اقتصادی را در کل انقلاب اقتصادی مینامند. انقلابی که از انگلیس آغاز شده و به سرعتی تمام اروپا و سپس دنیا را فراگرفت. در نهایت انقلاب صنعتی زندگی اجتماعی برای زنانی که برای تامین مایحتاج خانواده خانه را به قصد شغلیترک کرده بودند تغییر داد و بهتدریج شرایط کار بهتر شد. رویههای جدید حملونقل اروپا و آمریکا و بقیه دنیا را بههم متصل کرد و همین امر ایدئولوژیهای سیاسی رادیکالی را بهوجود آورد. در کل انقلاب صنعتی فرآیندی بود که برعکس کردن آن غیر ممکن است؛ فرآیندی که تمام وجوه زندگی بشر در اروپا و سپس جهان را تغییر داد.