شهرنشینی بدون کفش نمیشود
ایروانی معتقد بود که همه مردم به نان و کفش نیاز دارند؛ آنها میتوانند برخی اوقات نان نخورند؛ اما نمیتوانند بدون کفش بمانند. به قول او «نمیتوان شهرنشینی کرد و آن را توسعه داد؛ اما بدون کفش بود.»
ایروانی، بعدها و در سال۱۳۳۴ برای گسترش فعالیت خود زمینی در مهرآباد خرید و کارخانه کفش را به آنجا منتقل کرد. این زمین، محوطهای به وسعت ۷۰۰ متر با ۴۰۰ متر ساختمان و ۳۵کارگر بود.
با انتقال کارخانه به مهرآباد تنها کار تولید کفش را در مهرآباد با شراکت شخصی آمریکایی بهنام لیبشه از فعالان کارخانه کفش ولکو شروع کرد تا با امتیاز این شرکت بتواند تولیدات خود را در ایران بهفروش برساند. این شرکت کتانی و کفشهای تنیس کفتخت و سبک با زیره لاستیکی پرسشده تولید میکرد. رویه این کفش دولایه بود و در کفش ملی مانند برزنت بههم دوخته میشد، اما با خرید ماشینهای دوخت از پارچههای داخلی استفاده کردند. کفش ولکو نقشه کارخانه را تهیه و ماشینآلات آن را به ایران آورد. کارخانه در بدو امر، روزانه ۱۵۰جفت محصول داشت. شرکت نام ملی را برای کفشها انتخاب کرد. با انتخاب این نام خاطره مبارزات مردم برای ملیشدن صنعت نفت در ذهنها زنده شد. در این زمان ناصر معتبر، مصطفی عطری و مولر اهل چکسلواکی، با رحیم همکاری میکردند. ایروانی با خریداری تعداد زیادی خانه در مهرآباد جنوبی به توسعه کارخانهها پرداخت. به موازات استخدام تعدادی از اقلیتهای مذهبی در کارخانه در یکی از همین زمینها مسجدی احداث کرد. با ورود ماشینهای بزرگ لاستیکسازی کارخانهها به تولید بیشتر گالش اقدام کردند.
تا سال۱۳۳۷ هنوز تولید کفشهای چرمی شروع نشده بود و کفشها عموما لاستیکی و پلاستیکی بودند؛ زیرا تولید کفشهای چرمی بهدنبال تاسیس کارخانههای تولید چرم شروع شد؛ در نتیجه هنوز با کارگاههای سنتی کفش دستدوز هیچ درگیری پیدا نشده بود. در این زمان رقبای اصلی کفش ملی، کفشهای وارداتی - عمدتا از چکسلواکی - و تا حدی کفشهای ماشینی داخلی مانند کفش سهستاره و کفش مهشید بودند. بهتدریج تا سال۱۳۵۰ انواع کفش ورزشی، پوتین برای نظامیان، چکمه برای روزهای بارانی و زمستان، انواع کفش چرمی، دمپایی، کفش ورزشی کتانی، کفش ایمنی، کفش بچگانه و... ساخته شد. محصولات این شرکتها با مشارکت اوتافوکوی ژاپن و پنج شرکت گوستاو هوفمن، فالکه، دسما و گابور آلمانی، گودبلت آمریکایی و یونیون کمیکال سوئیسی تولید میشد. کفش ملی در شرکت ماشینسازی ملی با فرانسویها و در گودبلت ایران با انگلیسیها شریک بود.
در زمینه تولید کفش، تنها ۱۰ شرکت مثل کفش گنجه، فارس، صنعتی، چکمه ملی و... به تولید انواع کفش میپرداختند. سهام آنها در آغاز عموما ۵۰ - ۵۰ بود، پس از چند سالسهام و مدیریت ایرانیها نسبت به خارجیها، افزایش یافت. از میان ۲۵شرکت کفش ملی، ۶ شرکت ۵۰درصد و ۷ شرکت دیگر، تنها ۱۰درصد سرمایه خارجی داشتند.
علاوه بر تولید کفش، کارخانههایی در زمینه تولید زیره کفش لاستیکی پیویسی، آستر، بندکفش، جوراب (خرداد ۱۳۴۷)، مقوا و کارتن (آذر ۱۳۵۰)، قالب، ماشینسازی، تسمه در ۶۰۰اندازه برای صنعت کشاورزی و خودرو (فروردین ۱۳۵۲) انواع دستکش و روی بند (سال ۱۳۵۲) تاسیس شد.
ایروانی در دهه پنجاه، اقدام به تاسیس و خرید چندین کارخانه چرم کرد و در کارخانههای چرمسازی آذر، چرم رودبار، چرم رخشان و چرم گنجه به فرآوری انواع چرم گاو ،گوسفند و بز پرداخت تا از آنها برای تولید کفش و صادرات آن استفاده کند. بهتدریج تعداد کارگران در کارخانه مهرآباد افزایش یافت و تا ۲۵۰۰کارگر به استخدام درآمدند که روزانه ۱۲.۵۰۰جفت کفش تولید میکردند. افزایش ظرفیت کارخانه نیازمند محل بزرگتری بود، بنابراین تصمیم گرفتند تا زمین وسیعتری را خریداری کنند.
رحیم ایروانی، بعد از تجربه موفق تولید کفش در مهرآبادجنوبی، مرحله سوم توسعه این صنعت را شروع کرد. او در سال۱۳۴۷ در اسماعیلآباد (کیلومتر ۱۸ جادهقدیم کرج) زمین بزرگی به مساحت چهارصدهزار متر خرید که نهری از وسط آن میگذشت. کارهای ساختمانی کارخانه در سال۱۳۴۹ به پایان رسید. اکثر بخشهای تولیدی به اسماعیلآباد منتقل شد و به اینترتیب پارک صنعتی ملی، از اوایل سال۱۳۵۰ کارش را شروع کرد. او در این زمین نقشه احداث ۴۰۰خانه سازمانی برای کارگران را درنظر گرفت. دو خط راهآهن تبریز و خرمشهر نیز از محوطه زمین کارخانه و نزدیکی آن میگذشت. از آنجاییکه رحیم به کاهش هزینه تولید از طریق کاهش هزینههای حملونقل اهمیت میداد، در فکر آن بود که از این دو خط در آینده استفاده کند.
اولین کارخانه این مجموعه کفش استاندارد و سپس کارخانه کفش تاف (صنعتی) بود. هر کارخانه دفتر اداری، رستوران، مهدکودک و نانوایی مستقل داشت. کار انتقال و تاسیس کارخانهها در اسماعیلآباد بهسرعت پیگیری میشد. ایروانی در سالهای فعالیتش- از ۱۳۳۵لی ۱۳۵۷- در تاسیس بیش از ۵۰شرکت صنعتی و تجاری و بیش از ۲۵شرکت صنعتی در زمینه تولید انواع کفش با شرکای خارجی و داخلی مشارکت داشت. اولین شرکت را با نام باتاتیر (۱۳۳۰) و آخرین شرکت را بهنام چرم خسروینو (سال ۱۳۵۶) برای دباغی و چرمسازی بهثبت رساند.
وی شرکت کفش پویا را برای تولید کفش ورزشی در بهمن۱۳۳۰، شرکت کفش فارس را در مرداد۱۳۴۲ برای تولید کفش چرمی، شرکت کفش صنعتی را در بهمن۱۳۴۷ برای تولید کفش ایمنی و پوشش و شرکت سرپایی ملی را در شهریور۱۳۴۹ برای تولید دمپایی و... تاسیس کرد.
با رشد کارخانههای کفشسازی - از جمله کفش ملی - نیاز به واردات کفش شدیدا کاهش پیدا کرد و جای خود را به واردات فناوری و ماشینآلات کفشسازی داد.
رحیم متقیایروانی، در همین زمان به یک کار اجتماعی بزرگ نیز دست زد که تا آن زمان در تاریخ ایران سابقه نداشت و آن تاسیس شرکت کانون مشاوره اقتصادی بود. (تیرماه ۱۳۴۳) کار این شرکت بزرگکردن ۲۰ کودک از دو ماهه تا دوساله با نام ایروانیپور بود؛ با این هدف که این کودکان در آینده از مدیران بنگاه صنعتی او شوند.