در آرزوی ثبات
شاخص در پایان اردیبهشت ۱۴۰۱ در بورس تهران رشد ۴۷/ ۴درصدی و در فرابورس ایران رشد ۷۳/ ۳درصدی را نیز در کارنامه خود ثبت کرد. همچنین در این زمان، مقاومت تاریخی شاخص در عدد یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحد دیده شد؛ اما نهتنها وضعیت عمومی اقتصادی و سیاسی کشور به عبور از این رقم کمکی نکرد، بلکه نابسامانیهای اخیر جامعه، سبب کاهش این رقم در خردادماه نیز شد. نظر به اینکه شاخص بورس از تجمیع رفتار معاملاتی کلیه سهام معاملهشده در بازار رقم میخورد (با فرض عدمکمک به شاخص در برخی مقاطع) پرواضح است که وضعیت بازار در خردادماه چنگی به دل نزده و حتی در ۲۰روز اخیر سبب سردرگمی و کلافگی سرمایهگذاران شده است. باید در نظر داشت، مادامی که وضعیت اقتصادی کشور به شرایط ثبات و اطمینان بازنگردد، به هیچ وجه نمیتوان انتظار داشت، سرمایهگذاری که یکبار با وعدههای پوچ به سمت بازارسرمایه آمده، ضرر کرده و فراری شده است، به بازارسرمایه روی خوش نشان دهد.
بازارسرمایه، بهعنوان بخشی هوشمند از اقتصاد، همواره نگران وضعیت اقتصاد جهانی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین، بحران جهانی غذا، رکود آمریکا و افزایش نرخ بهره در این کشور، روند قیمتهای جهانی، مدل عرضه و تقاضای انرژی در چندماه اخیر بهعلاوه عدمثبات در تصمیمگیریهای خلقالساعه دولت در داخل کشور بوده و در نهایت نیز وضعیت از همیشه بلاتکلیفتر برجام نیز به این موضوع دامن زده است. بر این اساس، حتی با وجود گزارشهای ماهانه خوب در برخی صنایع، مادامی که عدماطمینان بر شرایط کلی اقتصاد حکمفرماست، انتظار رشد بازار نابجاست. دو فاکتور مهم در تحلیل آینده بورس وجود دارد؛ نرخ ارز که به واسطه سیاستهای بانکمرکزی و تحتتاثیر نتیجه برجام است و دیگری نرخهای جهانی. در مورد نرخ ارز، انتظار افت محسوسی برای نرخ نیما که در تحلیلهای سودآوری شرکتها لحاظ میشود وجود ندارد؛ اما در سمت قیمتهای جهانی، تورم بالای آمریکا و چشمانداز افزایشی نرخ بهره، کار را برای رشد قیمتهای جهانی بسیار سخت میکند.
اگر موضوع جنگ اوکراین نبود، نرخها زودتر از اینها افت محسوس میکردند و افزایش ناگهانی در فصل بهار نیز به دلیل اخلال در سمت عرضه بازار انرژی رخ داد. با این تفاسیر، همچنان روند اصلاحی، اما آرام در بورس تهران، محتملتر از سایر موارد است. در کنار این بازار، ریزش سهمگین رمزارزهاست که برای چندمین بار خاطرنشان میکند، هیچ بازاری نمیتواند برای همیشه تحتتاثیر هیجانات و رفتارهای بیمنطق رشد یا نزول کند. بخش اعظم رشدهای سالهای قبل از بین رفت و در این بین، اکثر فعالان جوان آن بازارها خریدهای خود را در پیکهای قیمتی انجام داده و بهشدت متضرر شدند. با رسیدن بیتکوین به حوالی ۱۷هزار دلار، انتظار میرود قیمتها به کف خود نزدیک شده باشند؛ اما برای شروع روند صعودی مجدد، چند ماه زمان و ثبات در محدودههای خاص قیمتی باید اتفاق بیفتد.