کارشناسان بورسی، معترض گزارشهای پیشبینی شاخص
او نوشت: «۶ماه پیش یک خبرگزاری بورسی از ۱۹ مدیر سرمایهگذاری، مدیر صندوق، مدیرعامل کارگزاری و کارشناسان برند بازار خواسته بود شاخص رو پیشبینی کنن. جالبه حتی یک نفر درست پیشبینی نکرده! پس نتیجه میگیریم فقط و فقط آموزش ببینید و فقط رو خودتون حساب کنید. هیچکس در بازار مالی ناجی شما نیست.» توییت این کارشناس بازار سرمایه شروع بحثها درباره این شد که آیا پیشبینی شاخصکل بورس درست است یا خیر؟ جالب اما اینجا بود که اکثر کارشناسان بورسی فضایمجازی که در مصاحبه با روزنامهها و خبرگزاریها شاخصکل را پیشبینی میکنند، معقتد بودند این روش غلط است!
رضا خانکی، یکی از این افراد بود که در اینباره نوشت: «اینکه کسی شاخص رو پیشبینی کنه شبیه غیبگوییه و فیالذاته ارزشی نداره و نهایتا میتونه بیانگر نگاه افراد به ترندهای آینده باشه. ربطی به بازار ایران هم نداره و خارج از ایرانم همینه. هزار سالهم آموزش ببینید بازهم این گزاره فرقی نمیکنه، پس نتیجه این که شما آموزش رو جدی بگیرید.» حسین خزلیخرازی هم گفت سالهاست این روش را کنار گذاشته و پیشبینی برای شاخص نداشته است. او نوشت: «شخصا ۱۰ سالاست، هیچ پیشبینی از بازار، صنعت و سهم به هیچکس خصوصا رسانههای محترم ارائه نمیدهم! چون بارها و بارها اشتباه کردم و بعضا جبرانناپذیر!»
پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی اما در پاسخ به پیامکردی نوشت: «والا الیاسجان ما یک کف و سقف از ابتدای سال اعلام کردیم که درست بود ولی کاش اصلا مردم با شاخص کار نداشته باشند و روی اصالت شرکتهای امروز کار کنند.» محمدرضا قاسمی نیز نوشت: «متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار روی بازار چه داخلی و چه بینالمللی تغییرات زیادی داشته، فقط یک نمونه تامین کسریبودجه از هزینهسازی در بخش انرژی صنایع و یا رفت و برگشتهای برجامی، انصافا این مدت پیشبینی خیلی سخت بود و فقط میشد روی کاهش ارزش معاملات و خروج نقدینگی ادامهدار حساب کرد.» در این میان برخی از کاربران هم بودند که وارد بحث شدند. البته بیشتر این کاربران خطاب بهکارشناسان میگفتند اگر موافق پیشبینی شاخصکل بورس نیستند و به نظرشان کار غلطی است، پس چرا با روزنامهها و خبرگزاریها مصاحبه و شاخص را پیشبینی میکنند؟
با سود سهام چه میشود کرد؟
به گفته مسوولان بورسی و اقتصادی، سود سهام عدالت سهامداران پرداخت شد. مواجهه سهامداران با این خبر با مواجهه مسوولان اما فرق داشت، درحالیکه در روزهای اخیر این خبر و جزئیاتش بارها در مصاحبههای مختلف بیان شد اما سهامداران معتقد بودند واریز این مبلغ نیاز به این همه آب و تاب و مصاحبه نداشت. یکی از این سهامداران که در توییتر فعال بود به کنایه نوشت: «عشقی، یجوری با آب و تاب از واریز سود سهام عدالت میگه انگار پولای باخته مردم تو بورس رو پس داده.» کاربرانی هم بودند که میپرسیدند با سود سهام عدالتشان در کجا سرمایهگذاری کنند. «سعید» یکی از این کاربران بود که پرسید: «حالا با این ۵۷۵هزار تومنم خونه بخرم یا ماشین؟» یا «کارن» که نوشت: «کیا سود سهام عدالت گرفتن؟ برنامتون چیه؟ توی چه زمینهای میخواین سرمایهگذاری کنین؟ با باقیمونده پولتون قراره مسافرت کجا برین؟» یکی از کاربران اما حساب و کتاب کرده بود که با این مبلغ چه کارهایی میتواند بکند. او نوشت: «مبلغ ۵۵۰هزارتومان سود سهام عدالت یعنی توان خرید روزانه حداقل ۳ عدد نان لواش به مدت یک سالمعادل ۳۶۵ روز.»
راستیآزمایی رشد اقتصادی کشور
آمار بانک مرکزی درباره رشد اقتصادی هم موضوع دیگری بود که دیروز کاربران فضایمجازی درباره آن نوشتند. یکی از این کاربران با بازنشر خبری که بانک مرکزی منتشر کرده نوشت: «اگر امروز جایی خوندید رشد اقتصادی کشور مثبتشده فکر نکنید معجزهای شده، بلکه با اتکا به رشد بخش نفت، رشد اقتصادی مثبتشده اما خطر جدی آنجاست که نرخ تشکیل سرمایه منفی شده. معنای سادهاش خروج شدید سرمایه از کشور است.»
مهدی رباطی، کارشناس بازار سرمایه هم ادامه این بحث را پیشبرد و درباره دلیل خروج سرمایه از کشور نوشت: «دلیل این خروج سرمایه یک چیز است. دلار بسیار زیر ارزش واقعی است، هنوز تورم انباشته ۳۰۹درصدی آزاد نشده در اقتصاد ایران نسبت به سال۹۰ وجود دارد و چشمانداز تورمی آتی با رشد شتابان نقدینگی هرگونه تبدیل ریال به دلار و خروج از کشور با شرایط سیاسی داخلی را متاسفانه توجیهپذیر میکند.»
درخواست برای تشکیلنشدن صف فروش
ریزش دیروز شاخصکل بورس هم بخش دیگری از مطالب فضایمجازی را به خود اختصاص داد. یکی از کاربران توییتر تلاش کرد این موضوع را به حمله روسیه به اوکراین و انتظاراتی که از ایران در این زمینه دارد ربط دهد. کاربری بهنام «محمد» اما از این وضعیت شاکی بود و به اعتراض نسبت به تشکیل صفهای فروش نوشت: «ملت ما تو صففروش بفروشن و تو صف خرید بخرند. اینرو فقط تو بورس یاد گرفتن. عکس این عمل تو صففروش بخر و تو صف خرید بفروش رو بلد نیستن.»
علی سعدوندی/ اقتصاددان
هدف از حداقل حقوق کمک به اقشار ضعیف نیست بلکه متاسفانه حاصل اتحاد بین اتحادیههای کارگری و صاحبان صنایع و دولت است برای جایگزینی کارگرانی که از ضعفهای جسمی، ذهنی و رفتاری رنج میبرند با اعضای اتحادیهها، متخصصان صاحبمهارت و ماشینآلات.