محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در یادداشتی در روزنامه نیویورک تایمز هشدار داد
اروپا اشتباهات تاریخی را تکرار نکند
همزمان با یادداشت ظریف در نیویورک تایمز، کارل بیلدت رئیس شورای روابط خارجی اروپا با انتشار پیامی در صفحه توییتر خود بر اهمیت و لزوم حفظ توافق هستهای تاکید کرد. به گزارش «ایسنا» او نوشت: ظریف، وزیر امورخارجه ایران میگوید که توافق هستهای یک نمونه نادر از پیروزی دیپلماسی بر تقابل است. این درست است و بهعلاوه بسیار مهم است که (توافق) حفظ شود.
به گزارش «ایسنا» متن این مقاله که محمدجواد ظریف در صفحه اینستاگرام خود نیز آن را منتشر کرده، به شرح زیر است:تابستان دو سال قبل، در یک صبح پرکار در وین و چند ساعت قبل از نهایی شدن توافق هستهای با ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و پنج قدرت جهانی دیگر، سراغ توییتر رفتم تا بنویسم که این توافق تاریخی «یک سقف نیست، بلکه یک پایه محکم است.»متاسفانه، طی ۱۱ماه گذشته، پاسخ حسننیت ایران، با کجخلقی و بدعهدی دولت ترامپ مواجه شده است. اکنون غیرقابل اعتماد بودن ایالاتمتحده - از تغییرات آبوهوا تا فلسطین - قابل پیشبینی شده است. توجه اصلی ما در حال حاضر هشدار دادن به کشورهای اروپایی در برابر هر گونه نرمش در مسائلی فراتر از محدوده توافق هستهای است که میتواند آنها را در حماقت دنبال شده توسط کاخ سفید گرفتار کند. درحالیکه توافق هستهای و اوضاع منطقه وارد وضعیتی نامشخص و بهطور بالقوه قابلانفجار شدهاند، لازم است اروپا برای کمک به عدم تکرار تاریخ تلاش کند.
یک دهه قبل از مذاکراتی که به توافق هستهای منجر شد، ایران مذاکرات مشابهی را با بریتانیا، فرانسه و آلمان انجام داد. دیپلماتهای اروپایی، بهمنظور ترغیب دولت جورج دبلیو بوش برای ایجاد یک فرصت برای دیپلماسی، از ما خواستند که بهطور موقت و داوطلبانه، فعالیتهای مربوط به غنیسازی را بهعنوان یک اقدام اعتماد ساز تعلیق کنیم و ما موافقت کردیم.لکن راضی کردن آمریکاییها دشوار بود و بنابراین اروپاییها اشتباه دیگری مرتکب شدند. پس از دو سال مذاکره - و تحت فشار آمریکا - انگلیس، فرانسه و آلمان ناگهان خواستار تعطیلی همه فعالیتهای غنیسازی ایران شدند. مذاکرات از هم پاشید و اروپاییها نه توانستند برنامه هستهای ما را متوقف و نه توانستند واشنگتن را راضی کنند.مذاکرات پراکنده در سالهای بعدی به جایی نرسید و تا سال ۲۰۱۳، زمانی که مجددا به مذاکره نشستیم - این بار بهطور مستقیم با حضور ایالاتمتحده - ایران که در سال ۲۰۰۵ کمتر از ۲۰۰ سانتریفیوژ داشت در این سال به بیش از ۲۰ هزار سانتریفیوژ دست یافته بود. در آن زمان دیگر جای هیچ صحبتی برای توقف غنیسازی اورانیوم در خاک ایران وجود نداشت.توافق هستهای یک نمونه نادر از پیروزی دیپلماسی بر تقابل است. تضعیف این توافق یک اشتباه خواهد بود. اروپا نباید به عزم واشنگتن برای تغییر توجهات به یک بحران غیرضروری دیگر تن دهد؛ چه برنامه موشکی دفاعی ایران باشد و چه حضور و نفوذ منطقهای ایران. چنین کاری تکرار همان روند پیش از توافق هستهای است.اجازه دهید تاکید کنم: تواناییهای نظامی ایران مطابق با قوانین بینالمللی و کاملا دفاعی هستند.
آرایش دفاعی و اتکای به خود ناشی از محاسبات ژئواستراتژیک معقول و همچنین اعتقادات اخلاقی و مذهبی ماست. دکترین نظامی ما همچنین مبتنیبر تجربیات تاریخی ماست، بهویژه در جنگ ایران و عراق، زمانی که صدام حسین با موشکهای ساخت شوروی سابق، که برخی از آنها حامل مواد شیمیایی تامین شده توسط غرب بودند، شهرهای ما را موشکباران میکرد؛ و جهان نه تنها سکوت کرده بود؛ بلکه هیچ کشوری هیچ سلاحی به ایران نمیفروخت تا دستکم در برابر متجاوز ایجاد بازدارندگی کند.ما از این تجربه عبرت گرفتیم. ما موشکها را بهعنوان ابزار موثر بازدارندگی توسعه و پیشرفت دادیم و تصمیم آگاهانه ما برای تمرکز بیشتر روی دقت نه برد موشکهایمان، به ما قابلیت پاسخ متقابل با موشکهای نقطهزن را داده است. سلاحهای هستهای نیازی به دقت در هدف ندارند؛ درحالیکه کلاهکهای متعارف چنین نیازی را دارند.تعهد ما به دفاع مشروع تنها یک شعار نیست. ما از موشکهای خود صرفا علیه معدودی دشمنان پلید استفاده کردهایم: رژیم صدام حسین و متحدان تروریست آن و داعش و حملات ما در پاسخ به کشتار بیرحمانه مردم ایران توسط آنها بود.هیچ دولتی در ایران، مردم خود را بیدفاع نخواهد گذاشت. جامعه بینالمللی - و بهطور ویژه اروپا - باید این را درک کند و به جای پرداختن به آن، بر تلاشها برای مقابله با تهدیدات واقعی جهان، مانند جنگهایی که خاورمیانه را در برگرفته است، تمرکز کند.ایران سربلند است که نقش پیشگام برای پایان دادن به خونریزیهای بیش از حد طولانی در سوریه ایفا میکند. در سال ۲۰۱۳، طرحی برای پایان دادن به مناقشه در این کشور از طریق آتشبس، تشکیل دولت وحدت ملی، اصلاح قانون اساسی و انتخابات آزاد و منصفانه ارائه کردم. اما گوش شنوایی یافت نشد. با این حال، ما به تلاشهایمان ادامه دادیم. در همین ماه گذشته، رئیسجمهور ما، حسن روحانی، گام مهمی در جهت صلح در اجلاس سران سوچی به همراه همتایان روس و ترک خود برداشت و راه را برای کمک انسانی بیشتر، کاهش تنش و تشکیل کنگره مردم سوریه هموار کرد.در مورد یمن، تنها دو هفته پس از آنکه عربستان سعودی بمباران وحشیانه خود را در آوریل ۲۰۱۵ آغاز کرد، ایران یک طرح شامل آتشبس فوری، کمکهای اضطراری بشردوستانه و سپس تشکیل گفتوگوهای ملی برای ایجاد یک دولت فراگیر پیشنهاد داد.
ولی عاملان بحران انسانی و متحدان غربی آنها هنوز جنگ را به جای این روش انتخاب میکنند.درحالیکه ایران و شرکایش برای خاموش کردن آتش تلاش میکنند، آتش افروزان در منطقه ما دیوانهتر و وحشیتر میشوند. آنها به ضرورت تعامل فراگیر بیتوجه هستند. با وجود اهمیت بسیار زیاد این موضوع، کشورهای مهم ذینفوذ، آمادگی ندارند آتش افروزان را به پاسخگویی وادارند.ما از کسانی که احساس مسوولیت میکنند میخواهیم که نیاز به آینده نگری را درک کنند؛ بنابراین بیایید برای حصول به یک چشمانداز مشترک برای آینده صلح آمیزتر امید داشته باشیم و شجاعت لازم را در انجام اقدامات ملموس برای تحقق آن داشته باشیم. من در همین صفحات در آوریل ۲۰۱۵ پیشنهاد تشکیل یک مجمع گفتوگوی منطقهای - بهعنوان روشی برای گردهم آوردن ایران و همسایگانش در تلاش مشترک برای صلح - را مطرح کردم. ما امیدواریم که بازیگران مسوول فرامنطقهای تلاش خود را بر قانع کردن متحدانشان در منطقه برای جدی گرفتن پیشنهاد ما متمرکز کنند. فکر میکنیم این میتواند یک شروع خوب باشد و ما بار دیگر از همه همسایگانمان برای مشارکت دعوت میکنیم.
ارسال نظر