تاریخ شفاهی (۲۵)
انقلاب مدیریتی ماکنامارا
رضا نيازمند :
در برخی دروس مانند «برنامهریزی منطقهای، هماهنگ کردن طرحهای عمرانی، برنامهریزی تولید در صنایع فلزی و...» اطلاعات و تجربه کاری من بیشتر از استادان کلاس بود و استاد از من میخواست که با او همکاری کنم یا گروههای کاری را هدایت کنم.
به هر صورت من یک حالت مستمع آزاد داشتم و در مواقع تعطیلی کلاس هم به اتاق استادان میرفتم و نه به کافه تریای شاگردان. رفتن من به دانشگاه سیراکیوس در سال ۱۹۵۳ یا ۱۹۵۴ آغاز شد. در آن زمان ژنرال ماکنامارا که در ارتش آمریکا و در جبهه خاور دور با ژنرال ماک آرتور کار میکرد، خیلی مورد توجه قرار گرفته بود چون او روشهای مدیریت جدید را با موفقیت در ارتش آمریکا پیاده کرده بود و در مدت تعلیمات سربازان و خلبانان و سایر افراد فنی را با کاربرد روشهای مدیریت خود از چند سال به چند ماه تقلیل داده بود و به همین جهت آمریکا توانسته بود در مدت کوتاه عده زیادی را آماده فرستادن به جبهه جنگ کند.