ریشههای نظم سیاسی از دوران پیشا انسانی تا انقلاب فرانسه
شهرهای آزاد و بورژوازی
باور عمومی معاصر این است که دموکراسی بدون وجود یک طبقه متوسط قدرتمند ظهور نخواهد کرد، یعنی گروهی از مردم که میزانی از مالکیت را در اختیار دارند و نه فرادست هستند و نه فقیر روستایی. منشأ این مفهوم در توسعه سیاسی انگلیس است که تا حد زیادی بیش از هر کشور اروپایی دیگر (به استثنای احتمالی هلند) شاهد ظهور اولیه شهرها و بورژوازی شهرمحور بودند. طبقه متوسط شهری نقش کلیدی در پارلمان ایفا میکرد و قدرت اقتصادی و سیاسی چشمگیری پیش از «جنگ داخلی» و «انقلاب شکوهمند» به دست آورد. این یک وزنه تعادل بخشِ قدرتمند برای لردهای بزرگ و شاه در رقابت سهجانبهشان برای قدرت بود. ظهور یک بورژوازی شهری بخشی از تغییر و تحول گستردهتر اروپای غربی بود که شامل «کشورهای سفلا»، شمال ایتالیا و شهر-بندرهای هانزی شمال آلمان هم میشد [Hanseatic: یک همبستگی اقتصادی بود که بین شهرهای بازرگانی و صنفهای تجاری برقرار بود و بر بازرگانی شهرهای ساحلی شمال اروپا غالب بود. این پیمان از دریای بالتیک تا دریای شمال در سدههای ۱۳ تا ۱۷ میلادی ادامه داشت. این پیمان برای محافظت از منافع اقتصادی و امتیازاتی که حاکمهای خارجی به بازرگانان در شهرها و کشورها داده میشد، ایجاد شده بود]. این پدیده مهم به تفصیل از سوی نویسندگان از کارل مارکس گرفته تا ماکس وبر و «هنری پیرن» توصیف و بررسی شده است. مارکس «ظهور بورژوازی» را نقطه ثقل کل تئوری نوسازی خود قرار دارد، یک مرحله ضروری و اجتنابناپذیر در فرآیند توسعهای تمام جوامع. وجود شهرهای آزاد- چنانکه در فصل ۲۵ دیدیم- توضیحدهنده رهایی سرفها در اروپای غربی است. ظهور یک طبقه بورژوای قدرتمند و منسجم برای توسعه سیاسی انگلیس و پیروزی پارلمان مهم بود. اما نقشی که بورژوازی در تاریخ اروپای غربی و انگلیس ایفا کرد از جنبههای مهمی استثنایی بود بهگونهایکه در کشورهای اروپایی دیگر وجود نداشت. بهویژه در شرق الب، تعداد نسبتا معدودی از شهرهای تجاری مستقل و خودگردان موجود بودند که براساس قوانین خود زندگی میکردند و مورد حمایت شبهنظامیان خاص خودشان هم بودند.
شهرها بیشتر شبیه به شهرهای چینی بودند- مراکز اداری و دولتی در سیطره اربابان محلی بود- که از قضا بهعنوان قطبهای تجاری هم عمل میکردند. نفوذ و تاثیر مارکس به حدی بود که بسیاری از نسلهای دانشآموختگان همچنان «ظهور بورژوازی» را به مثابه چیزی مینگریستند که به وضوح بهعنوان ملازم و ضمیمه نوسازی اقتصادی، بدون نیاز به توضیح بیشتر و مشاهده اینکه قدرت طبقه سیاسی از قدرت اقتصادی نشأت میگیرد رخ میدهد.
«آدام اسمیث» که تقریبا ۷۵ سال قبل از مارکس مینوشت، در کتاب «ثروت ملل» روایتی ظریفتر و نهایتا متقاعدکننده از سرچشمه و منشأ بورژوازی به دست داد؛ روایتی که سیاست را دلیل و به همان اندازه نتیجه ظهور آن میداند. در آغاز سه جلد اول کتاب، اسمیث خاطر نشان میسازد که باید یک پیشرفت طبیعی در چیزی وجود داشته باشد که وی آن را «وفور» یا رشد اقتصادی مینامد که با بهرهوری بهبود یافته کشاورزی آغاز و به تجارت داخلی گستردهتری میان شهر و حومه شهر منتهی و فقط در آخر به تجارت بینالمللی فزونی یافته منجر میشود. با این حال، وی خاطرنشان میسازد که در دولتهای مدرن اروپایی، این ترتیب معکوس شد: تجارت بینالمللی قبل از تجارت داخلی و درونمرزی توسعه یافت؛ فقط پس از آنکه اولی شکوفا شد، گسست در هژمونی سیاسی بارونهای بزرگ و زمینداران رخ داد.
به گفته اسمیث، دلایل مختلفی برای این توالی عجیب و غریب وجود دارد. یک دلیل این واقعیت بود که پس از فروپاشی امپراتوری مقدس روم، بیشتر زمینها به دست بارونهای بزرگ اداره میشد که بیشتر علاقهمند به حفظ قدرت سیاسی خود بودند تا بیشینه کردن بازده داراییهای خود. به همین دلیل، آنها قواعد نخست زادگی را خلق کردند که این قوانین مستلزم جلوگیری از تکه تکه شدن طبقه و دارایی آنها بود. علاوه بر این، آنها کارگران کشاورز را به سطح سرفها یا بردگان تقلیل دادند که به گفته اسمیث هیچ انگیزهای برای کار و سرمایهگذاری در زمینهایشان نداشتند. دلیل دیگر که چرا آنها داراییهای خود را بیشینه نساختند همانا فقدان اقلام مصرفی- با توجه به فروپاشی تجارت در «اعصار سیاه»- برای هزینه کردِ مازاد بود. در نتیجه، هرکس با پول و قدرت هیچ گزینهای نداشت جز به اشتراک گذاشتن آن با گروه بزرگی از ملازمان. اسمیث خاطرنشان میسازد که شهرها و قصباتی که در قرون وسطی ظهور کردند در ابتدا سکونتگاه «سوداگران و افزارمندان» بود که یا از طبقه پایین بودند یا کاملا در جایگاه پست قرار داشتند؛ آنها از کنترل اربابان خود گریخته و در شهر پناه گرفته بودند. با گذشت زمان و به تدریج از سوی شاهان به آنها امتیازاتی اعطا شد تا دخترانشان را شوهر دهند، شبهنظامیان خود را پرورش دهند و سرانجام به مثابه یک هویت گروهی براساس قوانین خودشان زندگی کنند. این سرچشمه طبقه بورژوازی بود، هرچند آدام اسمیث از این عبارت برای توصیف آنها استفاده نمیکند.