جاده جدید امپراتور
شرکتهای چینی مشتاق ساخت پروژهها بودند و صرفنظر از قابلیت تجاریشان هزینههایی بهپای آنها میریختند. مقامهای سریلانکایی وامها را بدون هماهنگی پروژهها بر اساس یک برنامه توسعهای منسجم دریافت میکردند. آنها مزیتهای سیاسی فوری و در برخی موارد مالی ساخت پروژههای جدید را بهدست آوردند. هرکسی با اشتیاق و بدون توجه زیاد به عواقب طولانیمدتش، چیزی برای خود برمیداشت. این وضعیت و البته شرایطی آشفتهوار بود نه استراتژیک. اجرای درست کار مهم است. پیشگیری از هامبانتوتای دیگر میتواند مستلزم نظارت بیشتر و هماهنگی وامهای چینی باشد. چین تاکنون از پیوستن به دیگر طلبکاران رسمی و مهم جهانی سر باز زده است؛ طلبکارانی که به «کلوب پاریس» تعلق دارند و توافق کردهاند که نرخ وامهای خود را محدود، اطلاعات را تقسیم و درباره رفع بدهیها هماهنگی کنند. چین یک ناظر است و باید برای عضویت ترغیب شود. بنابراین لازم است که با همان قوانین بازی کن یا در بهترین حالت، معیارهای وامدهی خود را افزایش دهد.
روایت دیپلماسی بدهی همچنین هزینههایی را که چین برای پروژههای مشکلدار متقبل میشود، نادیده میگیرد. فرض ناگفته و نادرست، این است که چین حتی زمانی که پروژههایش با شکست مواجه میشود، برنده میشود. واقعیت این است که چین زمانی که پروژههایش با شکست مواجه شود، با هزینههای مالی و حیثیتی روبهرو خواهد شد. هامبانتوتا، بهعنوان دهکده ماهیگیری، به فانوس دریایی جهان تبدیل شده است و نسبت به نزدیک شدن بیشازحد به چین هشدار میدهد. چین در تسخیر بندر، چشمانداز مهم سیاست خارجی خود را خدشهدار کرد و میکوشد آن لکه را از بین ببرد. بههرحال، تصور این دشوار است که چین بدون تحمل آسیبهای بیشتر رفتار خود را تغییر دهد. این رویکرد از مزیت رقابتی در بیرون ماندن از «کلوب پاریس» ریشه میگیرد که میتواند طیف گستردهای از اقدامات را دنبال کند و پیشنهادهایی بدهد که وامدهندگان مهم دیگر نمیتوانند ارائه دهند. به همین ترتیب، این کشور بهدلیل عدم پیروی از همان فرآیندهای ارزیابی ریسک که بانک جهانی، بانک توسعه آسیایی و دیگر بانکهای توسعه چندجانبه به دنبالش هستند، میتوانست سرعت بگیرد. اما چین همچنین ریسک بزرگتری را میپذیرد و این چیزی است که تاریخ هم درباره آن بااحتیاط سخن میگوید و نسبت به آن هشدار میدهد. طلبکاران عمده جهان پس از متحمل شدن عواقب حیثیتی و مالی تکروی، خود را به نیکوکاری محدود نمیکنند، بلکه در جستوجوی منافع خود هم برمیآیند. چین هم قبل از اتخاذ راهحلهای بیشتر، اشتباهات بیشتری را تکرار میکرد.
در اصل، روایت دیپلماسی بدهی و نفی آن از سوی چین، نقش سریلانکا را کمرنگ میکند و این همانجایی است که درنهایت مسوولیت و راهحل در آن قرار دارد. ترمیم ناکامیهای تجاری و ارزش نظامی بندر، آن سازوکاری که همهچیز را میسر ساخته بود از دست میدهد: سیاست. گروههای ذینفعی وجود دارند که میخواهند پروژهها را صرفنظر از ارزش تجاری یا استراتژیکشان بسازند؛ بهویژه سیاستمدارانی که به دنبال دادن چیزی به پایگاه حمایتی خود هستند. تاکنون، بزرگترین سهم بدهی خارجی سریلانکا مربوط به اوراق قرضه و وامهای مدتدار است که در حراجهای ادارهشده از سوی دولت فروخته میشود.در سال ۲۰۱۸، حسابرس کل سریلانکا حتی اعتراف کرد که با قطعیت نمیتواند بگوید که این کشور چقدر بدهی عمومی دارد. اگر «تله بدهی» وجود داشته باشد، رهبران سریلانکا آن را کار گذاشته و خودشان وارد آن شدهاند.
مسوولیتهای سنگین
آزمون بعدی برای سریلانکا در ساحل شرقیاش است. در جولای ۲۰۱۸، دولت از طرحی جامع برای تبدیل شهر «ترینکومالی» به «دروازه شرقی» تا سال ۲۰۵۰ پرده برداشت. در ظاهر، اینیک پیشنهاد بلندپروازانه است که به دنبال استفاده از جغرافیای سریلانکا و بهره بردن از روندهای اقتصادی منطقهای است. ترینکومالی یکی از بزرگترین بندرهای طبیعی محافظتشده جهان را دارد. تا سال ۲۰۵۰، انتظار میرود که منطقه خلیجبنگال که شامل هند، سریلانکا، بنگلادش و میانمار میشود ۳میلیون جمعیت داشته باشد. استقبال از این طرح با برخی پرچمهای قرمز همراه شد.این شامل پروژه یکمیلیارد دلاری بندر است که تکمیل آن سالها به طول خواهد انجامید. این دو ترمینال کانتینری با ظرفیتی مضاعف دارد که سریلانکا بهفوریت به آن نیاز ندارد. این پروژه همچنین یک فرودگاه ۶۵میلیون دلاری را پیشنهاد میدهد که میتواند یکمیلیون مسافر را در سال جابهجا کند. مشکل این است که ترینکومالی هماکنون فرودگاهی داخلی دارد که میخواهد توسعهاش دهد. انگیزههای سیاسی واضحتر از پیشبینیهای اقتصادی است. این پیشنهاد بهقدر کافی تحولات دیگر در سریلانکا را در نظر نگرفته است، درست مانند بندر هامبانتوتا که بدون توجه کافی به بندر کلمبو دنبال شد. این طرح همچنین آیندهنگرانه است. وقتی پیشبینیها به دههها کشیده میشود و دههها به طول میانجامد، این باور وسوسهانگیز است که یک سرمایهگذاری بسیار خوب خواهد بود. مبهوتکننده است که چه تعداد از این پیشبینیها پس از ۵ سال منسوخ میشوند.
چالش برای رقبای چینی در سریلانکا همانا اجتناب از ریختن پول کافی پس از یک اتفاق یا شکست بد است. مقامهای هندی و ژاپنی در توسعه بندر ترینکومالی ابراز علاقه کردهاند که رسانهها آن را «مقابله» با نفوذ چین خواندهاند. ژاپن هم در حال حاضر سرمایهگذاریهایی برای بهبود وضعیت فعلی فرودگاه انجام داده است. هند به فکر تبدیل فرودگاه بینالمللی «ماتالا راجاپاکسا» به یک مدرسه پروازی است. با توجه به سابقه حوادث در این فرودگاه، ازجمله برخورد پرندگان با هواپیماها و حمله فیلها به کارگران، این امر میتواند به شکل غیرمعمولی مسالهای چالشبرانگیز برای خلبانان جدید باشد.