نقشه امنیتی اروپا دوباره ترسیم میشود
دست بالاتر اوکراین
وقایع میدان جنگ هم نشاندهنده استقامت بالای اوکراین و اعتقاد آنها به پیروزی است. پس از هفتهها حملههای روسیه متوقف شده است و نیروهای اوکراینی دست به ضدحمله زدهاند. ۲۹ مارس روسیه اعلام کرد که از کمپین شمال عقبنشینی خواهد کرد. گرچه این عقبنشینی ممکن است تاکتیکی باشد؛ ولی روسیه پذیرفته است که در حال حاضر نمیتواند کییف را بگیرد. با این وجود بخش اعظم اوکراین در دست روسیه است؛ از جمله نواری در سواحل جنوبی که روسها حالا ادعا میکنند که تمرکز آنها تمام این مدت بر این منطقه بوده است. بخش بزرگی از ارتش اوکراین، در منطقه دونباس، در خطر محاصره قرار دارد. هیچکس نباید قدرت آتش روسیه را دستکم بگیرد. حتی اگر نیروهای روسیه تحلیل بروند و روحیه خود را از دست بدهند، میتوانند دوباره جایگزین شوند. پیروزی برای اوکراین به این معناست که نیروهای دونباس دست نخورده باقی میمانند و میتوانند برای مقابله با روسیه مورد استفاده قرار گیرند.
زلنسکی تاکید دارد که غرب باید تحریمهای شدیدتری علیه روسیه اعمال و سلاح بیشتری به اوکراین ارسال کند. تحریمها توانایی روسیه برای جنگ طولانی را کاهش میدهند و سلاحها به اوکراین اجازه میدهند قلمرو خود را پس بگیرد؛ ولی کشورهای ناتو درخواستهای او را رد کردهاند. برای اوکراین، یک پیروزی قطعی مانع از حمله دوباره روسیه خواهد شد. هرچقدر شکست ارتش روسیه در اوکراین قانعکنندهتر باشد، توانایی اوکراین برای تحمل سازشهایی که میتواند صلح را مسموم کند، بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر، پیروزی بهترین پایه برای شروع یک کشور دموکراتیک است.
این پیروزی برای غرب نیز منافع زیادی خواهد داشت. اوکراین نهتنها میتواند انگیزه دموکراسی را تقویت کند، بلکه امنیت اروپا را نیز ارتقا خواهد داد. در طول سیصد سال امپریالیسم، روسیه بارها با اروپا در جنگ بوده است. در مواردی، مانند لهستان و فنلاند، مهاجم بوده است و در موارد دیگر، چون آلمان نازی و فرانسه دوران ناپلئون، بهعنوان یک تهدید مرگبار دیده شده و مورد حمله قرار گرفته است. یک اوکراین قوی و دموکراتیک مانع توسعهطلبی روسیه خواهد بود؛ چراکه مرزهای امنی خواهد داشت. گرچه در کوتاهمدت یک رئیسجمهوری خشمگین در کرملین حضور خواهد داشت، ولی روسیه نیز در نهایت مشکلاتش را به جای ماجراجویی در خارج کشور با اصلاحات در خانه حل خواهد کرد. در این صورت هزینههای بودجه و دیپلماسی ناتو کاهش یافته و آمریکا نیز برای توجه به رقابتش با چین آزادی بیشتری خواهد داشت.
متاسفانه به نظر میرسد بیشتر کشورهای غربی متوجه این شانس تاریخی نیستند. آمریکا پیشتاز است، با وجود اینکه ارسال هواپیما به اوکراین را وتو کرد. ولی آلمان نگرش کوتاهمدتی نسبت به تحریمها دارد که فشار متحدانش و افکار عمومی علیه حفظ ارتباطات تجاری با روسیه را متعادل میکند. امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نیز که مدعی است که از جانب متحدان غربی صحبت میکند، میگوید ارسال تسلیحات سنگین به اوکراین آنها را به همرزمان این کشور بدل میکند. زلنسکی این کشورها را به کوتهفکری و بزدلی متهم میکند. گفته او درست است. شاید آلمان تردید دارد که اوکراین بتواند گذشته خود پس از اتحاد جماهیر شوروی را پشت سر بگذارد .درست است، پس از آنکه تظاهرات «میدان» توانست دموکراسی را در سال ۲۰۱۴ برقرار کند، این کشور نتوانست از منجلاب فساد و رکود سیاسی خود بیرون آید و پس از آنکه اوکراین با توپخانه روسیه مورد اصابت قرار گرفت، حالا اقتصادش هم رو به ویرانی میرود. اتحادیه اروپا اما با کلید زدن عضویت اوکراین درست همین حالا، میتواند کمک کند به این موضوع که اطمینان حاصل شود اینبار متفاوت است. هیچ تاکیدی بزرگتر از این برای ماموریت اصلی تشکیل اتحادیه اروپا وجود ندارد: استقرار صلح در قارهای که با جنگ ویران شده است.
همراستا کردن حاکمیت اوکراین با اتحادیه اروپا لزوما طولانی مدت و بوروکراتیک خواهد بود. ریسک موجود این است که بروکسل اوکراین را مدتها گمراه کند و وانمود کند که میخواهد اجازه پیوستن آن به اتحادیه را بدهد. در عوض، اتحادیه اروپا باید اوکراین را مشتاقانه بپذیرد؛ درست همانطور که اروپای شرقی پذیرفته شد وقتی که در اوایل دهه ۱۹۹۰ از زیر سلطه اتحاد جماهیر شوروی درآمد. لازمه آن کمک سخاوتمندانه برای بازسازی اقتصاد و حمایت سیاسی و صبوری است.
نگرانی دیگر نگرانی مکرون است: اینکه ناتو، روسیه را تحریک کند. از ابتدای این جنگ، وقتی پوتین صحبت از عواقب آن میکرد... «طوری که هرگز در کل تاریخ ندیدهاید»، به این نکته اشاره داشت که مداخله غرب میتواند منجر به استفاده وی از تسلیحات اتمی شود. غرب عاقلانه این موضوع را روشن کرد که ناتو علیه نیروهای روس وارد جنگ نخواهد شد؛ چون اگر این کار را میکردند، جنگ از کنترل خارج میشد و نتایج فاجعهباری در پی داشت. البته عقبنشینی در برابر تهدید هستهای پوتین هم ریسکهایی را دربردارد. محدودسازی کمک به اوکراین ممکن است روسیه را تشویق کند که صلحی ناپایدار و بنابراین موقتی را با زلنسکی منعقد کند. این کار به پوتین به خاطر تهدیدهایش پاداش میدهد تا بتواند فعالیت اتمی بعدی خود را شکل دهد. در عوض، تسلیحات و تحریمهای قویتر میتواند تغییری در میزان کمکها ایجاد کند؛ اما نه از آن نوع و این هفته روسیه در مواجهه با پیروزی اوکراین مبارزات خود در شمال را به جای شدت بخشیدن، متوقف کرد. بنا به همه این دلایل، بهترین بازدارندگی برای ناتو این است تا در برابر تهدید پوتین بایستد و این موضوع را روشن کند که قساوت شیمیایی یا هستهای منجر به انزوای بیشتر روسیه خواهد شد.
درگیری، غیرقابل پیشبینی است. تاریخ مملو است از جنگهایی که قرار بود کوتاه باشند؛ اما سالها طول کشیدند. اوکراین توانست تنها با دوام آوردن، در فاز نخست این جنگ به پیروزی دست یابد. حالا این کشور نیاز دارد که به پیشرفتی دست یابد و بنابراین زلنسکی نیازدارد که کمکهای مضاعفی از سوی غرب دریافت کند. وحشتناک خواهد بود اگر آنچه بین یک صلح بد با یک صلح خوب قرار میگیرد، شکست تصور در پایتختهای اروپا باشد.