آقای احمدی نژاد؛ مچکریم که با تلاش حامیان دیروزتان نمی گذارید تلخی تان فراموش شود!
مثل هر دوران تلخ دیگری، سازوکار ذهن ما میل دارد که این دوران را فراموش کند، حق هم دارد. دورانی که از حضور رییسجمهورمان حتی در رسانه عمومی عصبانی و سرافکنده میشدیم چه لطفی دارد که بهخاطرسپردنی باشد. به قیاس تلخترین خاطرات این نسیان نیز دارد به سرعت روی میدهد. پنداری همهچیز دست به دست هم داده که ما با سرعتی باورنکردنی آن دوران را فراموش کنیم. عجیب آنکه هرقدر صبر میکنیم آن روزها تبدیل به خاطرهای شیرین نمیشود.
جریانی که در آن دوران بیشترین نفع را برد، اینک روی فراموشی ما و خصوصا تبدیل شدنش به نوستالژیای شیرین حساب باز کرده است تا دوباره در آینده بتواند ماهی خود را بگیرد. لذا اصلا میلی به تذکر و یادآوری تلخیها ندارد. شاهدش آنکه دایما دولت کنونی را بابت یادآوری خسارات گذشته شماتت میکند. این جریان از یادآوری بیم دارد؛ چون میترسد جامعه به فکر مطالبه ازدسترفتههایش بیفتد. اما خوشبختانه کسی که بیشترین کمک را به یادآوری میکند رییس دولت آن وقت است؛ کسی که با حضور گاه و بیگاهش در موقعیتهای مختلف یادآور تلخکامیهاست.
خوشبختانه شخصیت او به ترتیبی است که برای یادآوری آن دوران کذایی به جامعه، نیازی به صحبت کردن نیز ندارد. ایشان حکم همان ریسمان سیاه و سپیدی را دارد که آینه عبرت مارگزیدههاست. او مسبب جنسی از یادآوری است که با «اطلاع یافتن» متفاوت است بلکه از نوع «چشیدن» است. مثل دردی که ظاهرا خوب شده اما گاهگاهی محل درد ناگهان تیری میکشد و در کسری از ثانیه همه سختیها و مصائب آن بیماری را تداعی میکند و باعث میشود هیچوقت ملاحظات پزشکی را یادمان نرود تا خدایناکرده دوباره بیماری عود نکند. از این جهت باید قدردان ایشان باشیم؛ چون ایشان در حال ایفای نقشی با وجود خواست جریان موافقشاناند. درخواست ما از ایشان این است که حضور عبرتانگیزشان را فراموش نکنند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر