میرسلیم: بسیاری از مدیران لیاقت منصب خود را ندارند
سید مصطفی میرسلیم با اشاره به تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران و میزان تاثیر آن بر معیشت مردم گفت: تحریمها قطعا بر بروز مشکلات مؤثر بوده است زیرا ما فعالیتهای خود را در چارچوب مناسبات بین المللی و فرآیندهای اقتصاد جهانی شکل دادهایم و نخواستهایم برنامهریزی خود را معطوف به حالت انزوا و شرایط ویژه ناشی از محدودیتهای غیرقانونی و تحمیلی کنیم و این کاملا طبیعی است. درغیر اینصورت خیلی از فعالیتها توجیه اقتصادی و قابلیت رقابت پیدا نمیکند.
وی همچنین با اشاره به قابل پیش بینی بودن این رفتار آمریکا گفت: این مدل رفتاری از سمت آمریکا قابل پیش بینی بود. از زمان مرحوم امام(ره) و سپس در دوران مقام معظم رهبری هشدارهای لازم داده شده و حتی اخیراً سیاستهایی که تحت عنوان اقتصاد مقاومتی تدوین و در ١٣٩٢ ابلاغ شد برای اجتناب از گرفتار شدن به عواقب تحریمهای اقتصادی و دیگر محدودیتها بوده است.
اهم اظهارات میرسلیم به شرح زیر است:
*بسیاری از مسئولان از ١٥ سال پیش باور نداشتند که چنان محدودیتهایی را بر سر راه ما بگذارند و پس از آن نیز از پنج سال قبل واقعا فکر میکردند که با مذاکرات مستقیم با آمریکا مشکلات خارجی و داخلی ما حل شود و ما بتوانیم برنامه ریزی عادی در چارچوب مناسبات بین المللی داشته باشیم اما بد عهدیهای پس از برجام، ماهیت خبیث آمریکا و ضعیف اروپا را به اثبات رساند و امروز جز عده نادری که علی رغم این واقعیتها هنوز شیفته آمریکا و اروپا هستند، همه پذیرفتهاند که دیگر نمیتوان به ادامه موفقیت ظاهری که در پیشبرد مذاکرات برجام حاصل شد، اعتماد کرد. این مطلب را اغلب مردم متوجه شدهاند.
* دوم، بنا به تجربه روزمره، مردم متوجه شده اند که بسیاری از مدیران عرضه و لیاقت لازم و متناسب با منصب خود را ندارند و بنابراین فایدهای که می رسانند کمتر از ضرر و خسارت ناشی از تصمیمات و اقداماتشان است. نکته دیگر اینکه مردم میبینند در معاملات گوناگون، احکام شرع، قوانین و مقررات و ضوابط بکار بسته نمی شود و در بسیاری از موارد زد و بند و رابطه به خلاف و جرم و گاهی به دور زدن قانون، منجر میشود.
* حالت دیگر این است که مردم متوجه شدهاند با بسیاری از تخلفات و جرائم برخورد مناسب نمیشود و آنجایی هم که برخورد میشود گاهی سرعت و دقت لازم را ندارد و گویی بعضا برای اثبات و وانمود کردن عدم کم کاری دستگاه قضائی است؛ در این شرایط امکان وقوع اجحاف و ظلم وجود دارد. دسته دیگر این است که برخی مردم با تمام وجود خود حس میکنند که در بسیاری از ادارات و شئون کشور فساد رخنه کرده است و ادامه نابسامانیهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی، آنها را رنج میدهد.
* همه مشکلات در اثر عوامل خارجی نیست، در اصل وابسته کردن تمام مشکلات موجود به تحریمها و محدودیتهای اعمال شده از خارج، به نوعی نشانه عدم صداقت در رفتار با مردم است و چون مردم ریشههای اصلی مشکلات را فهمیدهاند، آن عدم صداقت به کاهش اعتماد نسبت به حکومت می انجامد. هیچکس منکر تأثیرات منفی تحریمها نیست ولی رکود و گرانی و تباهی و نابسامانیهای مختلف بیشتر متأثر از همان پنج مورد است که ذکر شد.
* اگر مجموعه برخوردهای مردمی را بخواهیم دسته بندی کنیم، در چهار فقره خلاصه میشود، اول اینکه رفتار عدهای از مردم که به نظر من اکثریت را تشکیل میدهند، همراهی با حکومت در تبعیت از رهبری است و در نتیجه با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند و صبورانه تا آنجا که در توانشان است سختیها و کمبودها را تحمل میکنند و به آینده و نجات از نابسامانیها خوشبین هستند. اینها طیفهای مختلفی هستند که وجه مشترکشان نجابت، قبول ارزشهای انقلاب و درک شرایط حاکم و نشان دادن پختگی سیاسی و احترام به قواعد مردم سالاری دینی است و توقعشان این است که قوای سه گانه برای جلوگیری از بحرانی شدن شرایط و فراهم کردن راه نجات از گرفتاریها، تبعیت حقیقی از رهبری را پیشه خود کنند و به خود و مقام و منزلت خود و منافع خود و وابستگان خانوادگی و سیاسی خود نیاندیشند و به فکر اعتلای نظام مظلوم جمهوری اسلامی و حتی فدا کردن خود برای نجات مردم باشند.
* رفتار عدهای از نخبگان ضمن آن که همراهی عمومی با مردم است دربرگیرنده انتقاد سازنده، دلسوزانه، کارشناسانه و مستدل از ضعفها، اشکالات و نیز توأم با ارائه راه حل برای چاره جویی واقع بینانه نابسامانیهاست. به نظر من دولتمردان و نمایندگان محترم مجلس و مسئولان قضائی باید از این پیشنهادها استقبال کنند. این همکاری توأم با همدلی، قطعا در برون رفت از مشکلات مؤثر است و جزو رموز موفقیت مردمسالاری دینی است. هرگونه تنگ نظری و انحصارطلبی در هر سطحی به ضرر مردم و برخلاف مصلحتهای نظام ما است.
* دسته سوم برخی از معترضانند که با مشاهده اشکالات مبادرت به انتقاد تخریبی میکنند و هدف اصلی آنها معلوم نیست صرفاً اصلاح امور و رفع اشکالات باشد بلکه بخصوص می خواهند رقیب خود را از صحنه سیاسی خارج کنند لذا از بدنام کردن و ناسزا گفتن و اغراق نمودن ابا ندارند. این رفتار با اصولی که ما بدان اعتقاد داریم سازگار نیست، البته لازم است یادآوری کنم که این روش در بسیاری از مردم سالاریهای دنیا رائج است. آنها شیوه های افشاگری وحشیانه و هتاکی و پرده دری را بکار می گیرند و اعتنای چندانی به معیارهای عرفی و شرعی ندارند.
* دسته چهارمی هستند که با مطرح کردن مغرضانه مشکلات و سوء استفاده از آنها بدون اشاره به ریشه های واقعی، به فرصت طلبی مزورانه ای دست میزنند و بعلاوه براثر ضعفهای اعتقادی خودشان یا عقده های ناشی از عملکرد غلطشان، نشانی نادرست به مردم میدهند تا آنها را نسبت به حقانیت انقلاب، اسلام، ارزشها و مقدسات به شک بیندازند و نیز نسبت به ایثارگریها و جانفشانیهای مبارزات قبل از پیروزی انقلاب تا مجاهدات امروز بدبین کنند و با شبهه افکنی، اعتقادات راسخ مردم بپاخاسته را سست کنند و روحیه آنها را درباره امروز و فردای جمهوری اسلامی تضعیف نمایند.
* حتی طیفی از آنها با سوار شدن بر برخی نارضایتیها و ناهنجاریها، به تحریک افراد مستأصل، برای جنجال آفرینی، می پردازند و بعید نیست خواسته یا ناخواسته، پیاده کننده نقشه کسانی باشند که از خارج با اعمال تحریمها و محدودیتها، تحقیر این نظام مقدس و ایجاد یأس عمومی را طراحی نموده اند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر