درباره تراکتوری که موتور ندارد
در تبریز، هیچ چیز به اندازه تراکتور جذاب نیست. هیچکس نمیتواند منکر این حقیقت شود. بیدلیل نیست که در تبریز، هواداران فوتبال را «پرشورها» میخوانند. اما این شور و هیجان، قرار نیست سرانجام جذابی داشته باشد. یکی از بدترین ویژگیهای فوتبال، همین بی سرنوشتی برخی تیمها است. مجموعههایی که با همه تلاشها، انگار عاقبت جذابی نخواهند داشت. در فوتبال، تراکتورسازیها به همان میزان که نادر هستند، پایان تراژدیکتری را تجربه میکنند.
پس از سالها تحمل لیگ آزادگان و حتی دسته دو، تبریز در نخستین روزهای سال ۱۳۸۸ به یک تیم لیگ برتری دست پیدا کرد. تیمی که ارزش هواداری داشته باشد و ورزشگاهش نه برای دیدن یک بازی لیگ برتری بلکه به خاطر تشویق یک قهرمان، لبالب از تماشاگر شود. تراکتوریها یک وظیفه سنگین را برعهده گرفتند؛ تبدیل شدن به قهرمان لیگ برتر. جام بالاترین سطح فوتبال ایران، بالاخره باید یک روز به تبریز هم میرسید. قطب اقتصاد ایران نیاز داشت تا حرفهای زیادی در فوتبال داشته باشد و تراکتور مسئول پرداختن به این رویای دست نیافتنی بود.
همه چیز از لیگ یازدهم اوج گرفت. موتور تراکتور با امیر قلعهنویی روشن شده بود اما همه چیز مقابل استقلال از دست رفت. احسان حاجصفی، یکی از همه ستارههایی که در این چند سال به تبریز رفته بودند، در آن بازی اخراج شد. مجتبی جباری دو گل ارزشمند را در تبریز به یادگار گذاشت و هفته ۲۳ شد پایان لیگ برتر در تبریز. تبریزیها در آن فصل تلخ حتی پرسپولیس را هم شکست دادند اما سپاهان، اجازه نداد جام از اصفهان خارج شود. یک سال بعد، باز هم استقلال جام را از تراکتوریها ربود. آبیهای قدرتمند آن روزها تراکتور را در یک بازی رو در رو شکست دادند و در شرایطی که تیم تبریزی فقط به پیروزی مقابل استقلال نیاز داشت تا قهرمان لیگ باشد، مقابل سپاهان هم شکست خورد تا جام یک بار دیگر به پرشورها نرسد. در لیگ سیزدهم هم تراکتور شانس زیادی برای قهرمانی داشت اما سپاهان دوباره رویای همه تبریزیها را ویران کرد.
اما از دست رفتن قهرمانی امسال تراکتوریها برای آنها بیشتر از هر زمان دیگری شبیه به اتفاقی است که در لیگ چهاردهم رخ داد. اشتباهات حامد لک، پیروزی مقابل نفت تهران را به تساوی تبدیل کرد و جام دوباره از تبریز به سمت اصفهان لیز خورد. پایان باورنکردنی آن مسابقه، قطعا یکی از فراموش نشدنیترین اتفاقهای تاریخ لیگ برتر نام میگیرد. پس از آن هم پرشورها دیگر نتوانستند مدعی واقعی قهرمانی باشند و لیگ هجدهم، جذابترین فرصت آنها برای قهرمانی بود. اما چرا تراکتورسازی نمیتواند قهرمانیاش را برای نخستین بار جشن بگیرد؟
نه شخصیت قهرمانی، نه مشکلات سکوها و نه انتظارات بالا؛ هیچکدام دلیل اصلی نتیجه نگرفتنهای تراکتورسازی نیست. پرشورها همه ویژگیهای یک باشگاه جذاب را دارند اما مشکلات فنی، بزرگترین قاتل یکی از محبوبترین باشگاههای چند سال اخیر ایران است. تراکتور همیشه برای هر کاری عجله دارد. آنها برای قهرمانی، کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا، قهرمانی جام حذفی و حتی صعود از گروههای آسیایی هم عجله دارند. وقتی یک سرمربی فقط چند دقیقه از بازیهای تراکتور را بازنده میماند، از تیم اخراج میشود. مالکی که برای سرمایهگذاری به تیم آمده، همه چیز را ارزانتر میکند و فرصت جذب سرمایه را فدای اتمسفری میکند که به جای قهرمانی، باعث نابودی تیم میشود. حقیقت این است که تراکتور هر چه بیشتر به سمت جلو حرکت کرده، بیشتر بازنده بوده است. تصمیمها و سیاستهای اشتباه، در نهایت باعث پسرفت تیمی بوده که باید قهرمان لیگ میشد و حالا، نمیداند با جو وحشتناکی که در بازی مقابل پیکان تجربه کرده چه سرنوشتی خواهد داشت.
هواداران تراکتور در جریان بازی مقابل پیکان، چیزی فراتر از قهرمانی را از دست دادند. درگیری با مسعود شجاعی و اشکان دژاگه، احتمالا باعث جدایی دو ملیپوش با تجربه از جمع پرشورها خواهد بود. وضعیت خارجیهای تراکتور هم چندان مساعد نیست. شاید آنها مثل همان همتیمی سابقشان که در نیم فصل نخست دیگر حاضر نشد به تبریز بازگردد، در تابستان تراکتور را برای همیشه ترک کنند. شاید هیچکدام از این اتفاقها هم رخ ندهد، اما آنچه مشخص است، ویرانی برندی است که سالها در تبریز قطعه به قطعه تکمیل شد و حالا در کمتر از یک شب، ویران شده است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر