حسین مظفر مهمان این هفته برنامه دستخط بود. او که سابقه نمایندگی و وزارت را در کارنامه خود دارد در این برنامه به سوالاتی پاسخ داد.

اهم سخنان حسین مظفر به شرح زیر است:

*هر انقلابی که در هر کشوری اتفاق بیفتد، یکسری آرمان‌ها را مطرح می‌کند، برای آنکه آن آرمان ها به دستاورد تبدیل شود، زمان طولانی و برنامه‌ریزی‌های زیادی لازم است که این آرمان‌ها به دستاوردها تبدیل شود و به مردم برسد و مردم از ثمره آن بهره‌مند شوند.

*جناب رئیس جمهور عده‌ای از افراد، نمایندگان احزاب، برخی از شخصیت‌ها و افراد مستقل را دعوت کرده بود، مثلاً مهمترین دغدغه یکی از برادرانی که از مجموعه دوستان اصلاح‌طلب بود، این بود که مثلاً اگر آقای شجریان آزاد باشد و خوانده باشد، این خیلی مسائل کشور را حل می‌کند یا اگر ما یک مقدار دید بازتر برای ایجاد وفاق ملی و سعه‌صدر داشته باشیم مسئله ما حل می‌شود، مصداقشان را در اینها می‌دانستند.

*آخر مگر می‌شود یک رئیس‌جمهوری بدون آگاهی از چارچوب‌های قانون اساسی مسئولیت قبول کند؟ اگر از ظرفیت‌های قانون اساسی و ریاست‌جمهوری و اختیاراتی که دارد، بی‌اطلاع باشد و این مسئولیت را قبول کند که وامصیبتا، یعنی واقعاً حداقل شرایط را می‌تواند زیر سؤال ببرد و اگر می‌داند و بعد این کار را می‌کند که این هم بدتر؛ یک برخورد سیاسی‌کاری است که باز حقایق برای مردم گفته نمی‌شود.

*در نظام اجرایی ما رئیس‌جمهور همه‌کاره است، رهبری مدیریت انقلاب را برعهده دارد، هنر رئیس‌جمهور و مدیریت اجرایی جامعه این است که در قالب همین اختیارات بتواند مسائل را حل کند.

*اصلاح‌طلبی یعنی اینکه ما اصل را قبول داریم، بنیان را قبول داریم، اتفاقاً دارد آسیب می‌بیند، ما باید تلاش کنیم اصلاح، ترمیم و تعمیرش کنیم. بله، روش‌های انقلابی یعنی اینکه بزنیم و خراب کنیم و این چیزها. آخر این دو مورد دو مقوله جدا هستند. ما نمی‌توانیم شعار اصلاح‌طلبی بدهیم اما روش‌های تخریبی داشته باشیم. نمی‌توانیم شعار اصلاح‌طلبی بدهیم، اما روش‌های ما طوری باشد که تنش بزرگی در جامعه به وجود بیاید که مصالح و منافع ملی در خطر قرار بگیرد، اتفاقاً توسعه سیاسی یعنی همین؛ تو ایده متفاوت داشته باشی اما ارکان نظام را قبول داشته باشی. بعضی‌ها که دعوت به این کارها می‌کنند، به مفاهیم اصلی که شعارش را می‌دهند اعتقاد ندارند.

*شأن و جایگاه رئیس‌جمهور همین است که فشارها را تحمل کند و بعد برای آن تدبیر و چاره‌اندیشی کند، هم راستای ایجاد کند. اتفاقاً یکی از مسائل سیاست‌ورزی، هم‌راستایی مسئول اجرایی با رهبری انقلاب است و مردم احساس کنند یک‌صدا از این کشور برمی‌خیزد و باید خیلی مراقبت کرد.

*درباره پالرمو که شفافیت مالی و سازوکارهای مربوط به آن است، تقریباً به نتیجه رسیده بودیم اما آن شفافیتی که اینها در پالرمو دنبال آن هستند، پیدا کردن روزنه‌های فرار ما از تحریم است. کشوری که در معرض تحریم است و ۵۰۰ نفر در اتاق جنگ آمریکا دارند برنامه‌ریزی می‌کنند که این سوراخ و سُنبه‌ها را کشف می‌کنند که ببندند، این خیلی بی‌عقلی است که ما بیاییم تمام مسائل‌مان را در اختیار بگذاریم و شفاف بدهیم که آنها هم بیایند و ببندند.

*دوستان دولت خیلی به مجمع آمدند، بحث کردند، هیچکدام از اینها نتوانستند استدلال قوی بیاورند که اگر ما عضویت در FATF پیدا کنیم، دستاورد مثبتی برای ما به وجود می‌آید. اعضای مجمع سؤال می‌کردند که آیا تحریم ما حل می‌شود؟ می‌گفتند خیر. صادرات نفت ما آغاز می‌شود؟ خیر. گردش مالی بانکی ما باز می‌شود؟ خیر. برای چه ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم؟! فقط یک مسئله، احتمال می‌دهیم که اگر ما عضو نشویم، کشورهای دیگری که با ما همکاری می‌کردند، دیگر همکاری نمی‌کنند، این استدلال خیلی ضعیفی بود.

*در برابرش استدلال آورده می‌شد زمانی که ما در لیست سیاه بودیم، این کشورها همکاری می‌کردند، حالا که در لیست خاکستری هستیم و ما هرگز در لیست سفید نمی‌رویم، چون آمریکا، اسرائیل و عربستان علیه ما هستند، رأی منفی می‌دهند. از این طرف در لیست سیاه نخواهیم رفت، چون کشورهای دیگری موافق ما هستند، آنها به ما رأی منفی نخواهند داد و ما در همین وضعیت می‌مانیم و از طرفی کشورهای دیگر هم منافع خودشان را می‌خواهند و آنها هم خیلی زیر بلیت آمریکایی‌ها نمی‌روند.

*به نظرم در حال حاضر تقریباً اکثریت قاطع مخالف هستند. ما می‌گفتیم اظهارنظر کنیم، می‌گویند چرا اظهارنظر نکردید؟ مسئله CFT مطرح شد، CFT هم در همین زمانی که مجمع می‌خواست اظهارنظر کند، به مجمع تشخیص ارجاع شد. اتفاقاً عده‌ای از وزرا و معاون اول رئیس‌جمهور به حضرت آقا نامه داده بودند و توصیه کرده بودند که مجمع مثلاً رعایت کنند و مثلاً نگاه مثبت داشته باشند. حضرت آقا فرمودند این نقطه‌نظراتی را که آقایان مطرح کرده‌اند، مجمع در دستور قرار دهد، روی آنها تأمل، تعمق و بحث کند، اتفاقاً به خاطر همین مسئله، اظهارنظر طول کشید.

*سیاست‌های کلی انتخابات توسط حضرت آقا ابلاغ شده است. قبل از ابلاغ این سیاست، بحث پیش‌نویس سیاست کلی استانی شدن انتخابات مطرح بود و در آنجا ارائه شد و بحث مفصلی هم شد. جمع‌بندی این شد که مزایای خوبی دارد، اما از آن طرف معایب جدی هم دارد. از مزایای آن این است که اولاً امکانی برای انتخاب نخبگان بیشتر فراهم می‌شود و نمایندگان از حیطه منطقه‌ای، حیطه فراملی‌تر پیدا می‌کنند، بیشتر به مسائل کلان کشور می‌پردازند اما از آن طرف، احساس شد که مشارکت مردم کاهش پیدا می‌کند، یعنی این لایحه‌ای که بعد تبدیل به طرح شد و طرحی که خود نمایندگان محترم مطرح کردند و آمدند، این نه مزایای استانی را دارد، نه معایب محلی را برطرف می‌کند.

*ویژگی آیت‌الله لاریجانی تیزبینی و نگاه تخصصی ایشان است، یکی هم ارتباطی که با شورای نگهبان دارند. مجمع وقتی می‌خواهد اظهارنظر کند، بعضی از مسائل مجمع به شورای نگهبان می‌رود و شورا نقطه نظراتشان را مورد بحث قرار می‌دهد، پس از ایرادهایی که شورای نگهبان مطرح می‌کند و در مجلس مورد توجه قرار نمی‌گیرد، ایشان به خوبی می‌توانند نمایندگی بین دو طرف را داشته باشند.

*اشکال آموزش‌وپرورش یا اشکال نظاممان این است که این مبانی نظری که طراحی شده، تئوری‌هایی که الان طراحی شده، به تصویب هم رسیده، ما باید سازوکار اجرایی اینها را دنبال کنیم، باید از پراکنده‌کاری پرهیز کنیم. من در جلسه‌ای که برای اظهارنظر خدمت وزیر محترم دعوت شده بودم، گفتم اگر شما بتوانید تمام اهتمام خودتان و تابلوی رفتاریتان را همین برنامه ملی آموزش‌وپرورش و سند تحول قرار دهید، این را شروع کنید.

*می دانید که نظارت طبق قانون اساسی برعهده رهبری است، چون خیلی‌ها یکسری انتقادهایی را دارند. رهبری می‌توانستند به دو شیوه عمل کنند، یکی اینکه خودشان هم ورود کنند، اصلاً سازوکار جداگانه‌ای زیر نظر خودشان راه‌اندازی کنند، یک راه دیگر اینکه از ظرفیت‌های موجود استفاده کنند که بهترین ظرفیت از مجمع است، همان ظرفیتی که این سیاست‌ها را طراحی کرده و خدمت آقا ارائه داده است. به نظرم این خیلی تصمیم حکیمانه‌ای بوده است. سلیقه‌های مختلف هم در آن وجود دارد که این کار را دنبال می‌کنند، انگار چابک‌تر شده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.