نماینده سابق مجلس: فیلمهایی اکران میشوند که جیب مردم را خالی میکنند
عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه که تجربه نمایندگی در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی و ریاست کمیسیون فرهنگی در این دوره را داشته است، درباره فرهنگ و مدیریت بودجه آن در کشور به گفتگو نشسته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است.
شاهد فرمالیسم و دوری از محتواگرایی هستیم
- احساس کلی، شهودی و تجربی من از فرهنگ این است که فرهنگی که در سطح کلان متناسب با ذات انقلاب اسلامی و رهایی بخش انسان از قید و بندهای اسارت بخش غیرفطری و غیر الهی باشد و انسان را از بردگی خود ساخته و دیگر ساخته نجات دهد، در کشور وجود ندارد. بلکه بالعکس این فرهنگ در سطوح مختلف، هم سلب اختیار و اراده از مردم میکند و هم به نوعی برده پرور و رعیتپرور است. یعنی آن شجاعت لازم که لازمه یک حیات سالم و بالنده اجتماعی است در آن به چشم نمیخورد.
- در تمام حوزههایی که ذیل فرهنگ تعریف میشود و حتی گاهی علم را نیز در زمینه فرهنگ تعریف میکنند، شاهد رعیت پروری هستیم، شاهد فرمالیسم و دوری از محتواگرایی هستیم؛ از شاخصهای ارتقاء علمی و آموزشی کشور گرفته تا شاخصهایی که مربوط به فعالیتهای دیگر فرهنگی اعم از هنری و غیره.
فرهنگ با حقیقت سر و کار دارد
- غالباً یک نگاه امنیت زده و سیاست زده به فرهنگ وجود دارد، و این نگاه در سابقه و کسوت شخصی افراد نیز مشهود است.
- نگاه امنیتی با نگاه فرهنگی متفاوت است، نگاه امنیتی یک نگاه محدود و بسته است، اما در نگاه فرهنگی، ما نیازمند جسارت و شجاعت و نوآوری و خلاقیت هستیم.
- فرهنگ با حقیقت سر و کار دارد، با مصلحت سر و کار ندارد، با نگاه امنیتی سر و کار ندارد، شما به نهادهای مختلف فرهنگی نگاه کنید و ببینید که متولیان فرهنگ چه کسانی و با چه رویکردی هستند؟
- زمانی که یک جامعه مصلحتاندیش شد و این مصلحت اندیشی به صورت کاذب از بالا به پایین توسط فرهنگ به جامعه تزریق شد، جامعه آزاد، مبتکر و خلاق نمیشود.
بودجه فرهنگ خرج «فرهنگ» نمیشود
- اگر مدعی هستند که بودجه فرهنگ کم است، باید پرسید آیا بودجهای که پیش از این به فرهنگ اختصاص داده شده، برای فرهنگ هزینه شده است یا خیر؟ این بسیار مهم است.
- باید جامعه هدف بودجههای فرهنگی اصالت داشته باشد نه نهادهای فرهنگی خاصی که تخصیص بودجه غالباً به آنها تعلق گرفته است. زمانی که اهداف آنها و جامعه مخاطب آنها هدف اصلی باشد، در راستای سنجش کارنامه نهادهای فرهنگی به ما بگویند وضعیت جامعه ما فرهنگیتر و اخلاقیتر و معنویتر شده است یا خیر؟ اگر خیر، که متأسفانه باید بگویم خیر، معلوم است که این بودجهها یا خرج فرهنگ نشده و یا در واقع خرج یک فرهنگ غلط شده است. آیا این اخلاقی است که بودجهها را هدر دهیم؟ آیا این خود یک نگاه فرهنگی غلط نیست؟ آیا درست و فرهنگی است که بودجه فرهنگی را به افراد و نهادهایی تخصیص دهیم که خرج مسائل دیگر کنند.
- شخصاً معتقدم بسیاری از بودجههایی که تخصیص داده میشود، یا اصلاً خرج ماموریتهای محوله نمیشود یا نظارت لازم بر نحوه صحیح هزینه کرد این بودجههای فرهنگی صورت نمیگیرد.
باید بر بودجههای فرهنگی نظارت داشت
- باید نهادی باشد که بر بودجههای فرهنگی اعمال نظارت کند یعنی یک نهاد اجرایی، نه آن نهاد اصلی مربوط به تخصیص بودجه، یعنی سازمان برنامه و بودجه که نوعاً نظارتی ندارد. اگر قرار باشد که نگاه منظومهای و سیستماتیک به فرهنگ شود، حتماً باید نهادی هم وجود داشته باشد که نظارت جدیتری بر اختصاص بودجههای فرهنگی داشته باشد و بتواند بودجه را بالا و پایین کند.
- بنده حسب عضویتم در شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد دادم که تخصیص و نظارت بر بودجه فرهنگی سازمانها و نهادهای عضو شورا و در قلمرو شرح وظایف این نهاد برعهده خود شورای فرهنگ عمومی و دبیرخانه آن باشد.
- درد ما بخش مکتوبات و نوشته شدههای مربوط به شرح وظایف دستگاهها نیست، مربوط به موانع آشکار و غیر آشکار موجود است. یعنی زمانی که برای مثال و بر اساس وظیفه قانونی خود یک تحقیق و تفحص از یک نهاد فرهنگی را کلید بزنید با انواع و اقسام موانع و لابیها روبرو میشوید.
- وظیفه کمیسیون فرهنگی مجلس این است که بدون هیچ لابی و تعارفی نظارت خود را اعمال کند. البته کج سلیقگی هم نکند، باز و منعطف باشد و برخورد جناحی نیز نداشته باشد. اینها مسائلی است که هم از آرزوهای ما است و هم قواعد تعریف شده یک جامعه سالم است.
- باید بگویم که متاسفانه ما ضعف نظارت داریم. یعنی اگر برای نمونه کمیسیون فرهنگی شجاعانه و مدبرانه وسط میدان میآمد و بر تخصیص و هزینه کرد بودجههای فرهنگی نظارت مستمر و فعال میکرد بسیاری از مسائل فرهنگی ما حل میشد.
- اگر سازمانی در طول سال مشمول نظارت ما بوده و کار شایستهای انجام نداده و بودجه را به طور صحیح هزینه نکرده، چرا باید به آن نهاد دوباره بودجه تخصیص داد؟
نهادهای فرهنگی که قرار بود تعطیل شوند اما...
- به یاد دارم زمانی که در مجلس هفتم بودم، در سال آخر نمایندگیام که مسئولیتی هم در کمیسیون فرهنگی نداشتم، قبل از اینکه رهبری از مظلومیت فرهنگ بگویند، برخی از دوستان در کمیسیون فرهنگی طرح انحلال برخی از سازمانهای فرهنگی را دنبال میکردند، اما به محض اینکه رهبری بحث مظلومیت فرهنگ را مطرح کردند، این افراد ذهنشان به سمت بودجه رفت و برای همان سازمانی که به دنبال انحلالش بودند بودجه کلانی را درخواست کردند! بنده در صحن علنی مجلس با آن مخالفت کردم. بحثم هم این بود که چرا مظلومیت فقط با بودجه برطرف شود؟ مشکل تنها بودجه نیست، بلکه برنامه و فکر و ذهنیت است. شما میخواستید آن سازمان یا نهاد را منحل کنید و درخواست انحلال آن را داشتید حالا درخواست بودجه مضاعف را دارید؟
- تجربه عضویت بنده در شورای فرهنگ عمومی این است که این شورا در اوایل عضویتم، مصوبه نداشت، یعنی اعضا میآمدند و بحث میکردند اما هیچ مصوبهای نداشتند و در نهایت به هیچ جمعبندی نمیرسیدند. با تغییر و تحولی که در دو سال گذشته صورت گرفته است شاهدیم که هم مصوبه و هم تقسیم کار و تعیین وظایف دستگاههای عضو دارند. اما همانند گذشته هنوز عمل نداریم.
درد ما بی عملی است
- نهایت تلاش کشور این است که به یک سند برسد و زمانی که به سند رسید کار تمام میشود. این در حالی است که سند مقدمه عمل است و ما درد بی عملی داریم و درد بی عملی تنها در فرهنگ نیست، بلکه در سیاست، اقتصاد و… نیز هست.
طنزهای لودهای اجازه اکران مییابند که تنها جیب مردم را خالی میکنند
- در زمان ما درباره یکی از فیلمهای سینمایی به این جمع بندی رسیدیم که اکران خاص شود اما دفعتا، پس از عدم عضویتم در این شورا متوجه شدم این فیلم اکران عمومی شد. در گفتگویی اشاره کردم که یکی از آخرین مصوبات ما مربوط به چگونگی نمایش این فیلم بوده است. اگر مصوبه تغییر کرده باید توسط اعضای جدید صورت گرفته باشد و البته اعضای جدید هم باید این حق را داشته باشند که مصوبه قبلی را تغییر دهند. با اعضای جدید هم که صحبت کردم گفتند که با ما هم صحبت نشده است. اسم این شیوه از فعالیت، آن هم در عرصه فرهنگ چیست؟
- در چنین شرایطی چه فیلمهایی اجازه اکران میگیرند؟ فیلمهای که مردم را نسبت به سرنوشت اساسی خودشان بی تفاوت کنند. فیلمهایی که مشغولیاتی برای مردم باشد. طنزهای لودهای اجازه اکران مییابند که هیچ کمکی به قابلیتها انسانی نمیکنند و تنها جیب مردم را خالی میکنند. این فیلمهایی که اخیراً و البته غالباً قبل از کرونا و به نام طنز و کمدی اکران شدند از چه وزانتی برخوردار بودند؟ فیلمهایی که بعضاً لودگی را به نهایت خود رسانده بودند. این فیلمها در زمان چه کسانی و چه معاونت و چه اشخاصی اجازه اکران گرفتهاند؟
- زمانی که بنده در شورای پروانه نمایش بودم خیلی از این فیلمها را امضا نمیکردم چرا که شرافتم اجازه امضای پروانه نمایش این دسته از فیلمها را نمیداد. برخی از این فیلمها در قد و قواره یک حیات سالم اجتماعی نیستند و تنها جیب مردم را خالی میکنند.
- میگویم جامعه سیاست زده نباشد، اما سیاسی باشد. یعنی مطالبات و حقوق و نیازهای خود را بشناسد و فریاد آزادی خواهی و عدالت خواهی سر دهد. هرچه این فریادها کمتر شود یعنی مردم بی تفاوت شدهاند و هر چه مردم بی تفاوت شوند یعنی عدهای دارند خر مراد خود را پیش میبرند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.