موانع حضور سرمایهگذار داخلی در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی
البته چندی پیش وزیر نفت اعلام کرد دولت آمادگی همکاری با سرمایهگذاران داخلی برای توسعه میادین نفتی را دارد و در همین راستا برای جذب همکاری به آنها وعده داد که در قبال اقدامات خود میتوانند نفت و میعانات گازی را بهصورت تهاتر دریافت کنند.
اما این تهاتر به چه شکل انجام میشود؟ سرمایهگذاران داخلی مثل هلدینگها و بنگاههای اقتصادی بزرگ میتوانند برای توسعه میدانهای گازی کشور وارد عمل شوند و پس از توسعه میدان، در قبال هزینه سرمایهگذاری و سود آن، خوراک یا سوخت دریافت کنند.
البته اظهارات وزیر نفت درباره تهاتر سرمایهگذاری با خوراک یا سوخت، فعلا در حد وعده است و نمیتواند انگیزه محکمی برای حضور سرمایهگذاران داخلی در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی محسوب شود بنابراین دولت باید بستههای تشویقی مناسبی برای جذب سرمایهگذار داخلی پیشنهاد دهد.
صنعت نفت نیازمند بیشترین سرمایهگذاری
براساس برنامه ششم توسعه، صنعت نفت کشور نیاز به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد که حدود ۱۳۰ میلیارد دلار آن برای سرمایهگذاری در بخش بالادستی است.
در واقع چون چرخ اقتصاد ایران بر پایه نفت میچرخد، صنعت نفت کشور هم به بیشترین حجم از سرمایهگذاری نیاز دارد، در این میان آمارها نشان میدهد که شرکت ملی گاز ایران توانسته بیشترین جذب سرمایه را از سوی بخشخصوصی طی سالهای گذشته داشته باشد مثلا اجرای خط لوله ششم سراسری، احداث خطوط لوله و تاسیسات صادرات گاز ایران به عراق و... از اقدامات بخش خصوصی است.
چرا تامین مالی داخلی؟
دو راه برای تامین مالی و سرمایهگذاری در پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی وجود دارد که شامل جذب سرمایه خارجی و تامین مالی داخلی است. آمارهای رسمی و غیررسمی حکایت از آن دارد که سرمایهگذار خارجی طی دو دهه گذشته بیشتر از ۵میلیارد دلار سرمایهگذاری نکرده که این میزان در شرایط تحریم محدودتر هم شده است.
حالا در شرایطی که سرمایهگذار خارجی امکان همکاری قابل توجهی با صنعت نفت کشور را ندارد و از سوی دیگر براساس قانون ششم توسعه این بخش نیازمند ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است تنها راه ممکن، بهرهگیری از پتانسیل سرمایهگذاران و همچنین منابع داخلی است.
البته این راهکار هم با موانع و چالشهایی مانند تفاوت نرخ تامین مالی داخلی و خارجی، حجم تامین مالی و ضمانتهای مورد نیاز و... روبهروست، ضمن اینکه مسوولان حوزه نفت هم بارها اعلام کردهاند که شرکت ملی نفت ایران از محل منابع داخلی قادر به تامین حجم بالای سرمایهگذاری در این صنعت نیست و باید از ظرفیت سرمایهگذاران خارجی استفاده شود.
روشی برای حمایت از صنعت نفت
به دلیل اعمال تحریمهای سنگین از سوی آمریکا و کاهش شدید همکاری با شرکتها و سرمایهگذاران خارجی، وجود سرمایهگذار داخلی برای توسعه و رشد صنعت نفت لازم و ضروری است و باید از ظرفیت حداکثری داخلیها استفاده شود، اما بررسیها نشان میدهد حضور سرمایهگذار داخلی در این حوزه پررنگ نبوده است. در این شرایط برخی کارشناسان اقتصادی پیشنهاد میدهند که تشکیل یک شرکت خصوصی که از سرمایه خرد مردمی برای سرمایهگذاری در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی استفاده کند راهکاری است که میتواند در تامین مالی حوزه انرژی کشور راهگشا باشد.
براساس اصل ۴۴ قانون اساسی، امکان خصوصیسازی شرکت ملی نفت ایران وجود ندارد، اما حضور یک شرکت واسطهای در بخشهای توسعهای در کنار شرکت ملی نفت و تامین منابع مالی مورد نیاز پروژههای نفتی میتواند روش خوبی باشد.
این شرکت خصوصی میتواند در نقش یک کاتالیزور ظاهر شود و از مزایایی که برای خصوصیسازی شرکت نفت دنبال میشود یعنی دسترسی به منابع مالی، شفافسازی هزینهها و... استفاده کند و چون گزارش عملکرد میدهد، سرمایهگذار هم تمایل بیشتری برای حضور در این شرکت دارد.
در واقع باید از تجربه کشورهای دیگر در این زمینه استفاده کرد، در سایر کشورها زمانی که دولت بخواهد در صنعت نفت سرمایهگذاری کند از ظرفیت چنین شرکتها یا صندوقهایی بهره میگیرد. در همین راستا صندوق توسعه ملی که اقدام به ارائه تسهیلات در این زمینه میکند میتواند در زمره این شرکتها قرار گیرد که کار عملیاتی نمیکند، اما به فعالیتهای مالی و تامین سرمایه میپردازد.
اما حضور شرکتهای داخلی برای سرمایهگذاری در حوزههای نفت، گاز و پتروشیمی میتواند چه اثراتی به همراه داشته داشته باشد؟ چون شرکت واسطه شرکتی غیر دولتی است، برهمین اساس مداخلات دولت در حسابهای مالی آن کمتر و به تبع آن شفافیت فعالیتهای شرکت بیشتر میشود.
البته این شرکت واسطه فقط برای فعالیت در بخش بالادستی صنعت نفت پیشنهاد شده است اگرچه چنین شرکتهایی میتوانند به بخشهای پایین دستی صنعت نفت هم ورود کنند.
در این میان میزان سرمایهگذاری از طریق این شرکت خصوصی در پروژههای بالادستی بستگی به نیازهای پروژه دارد، اما به طور کلی پیشبینی میشود حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد سهم هر پروژه را میتوان به صورت ریالی تامین کرد.
جدا از راهاندازی یک شرکت خصوصی واسطه که سرمایههای خرد مردمی را جمعآوری کند و اقدام به سرمایهگذاری در پروژههای بالادستی حوزه انرژی کند، یک راهکار دیگر هم برای تامین سرمایه مورد نیاز صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، پیشنهاد میشود که بهرهگیری از ابزارهای بازار سرمایه برای جذب منابع و سرمایههای داخلی به پروژههای نفتی است. تامین مالی با استفاده از ابزارهای مختلف بازار سرمایه از جمله اوراق مشارکت، صندوق سرمایهگذاری پروژه و… میتواند مفید باشد، ضمن اینکه چون سودآوری پروژههای نفتی بالاست و جذابیت بیشتری هم نسبت به سرمایهگذاری در بانک دارد میتوان روی این راهکار هم برای تامین سرمایه پروژههای نفتی حساب باز کرد.