در گفت و گو با «مدیرعامل دیجینکست» شرایط فعلی و آینده سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران بررسی شد
نوآوری سازمانی راه برون رفت از بحران
در همین زمینه، برای بررسی شرایط کنونی سرمایهگذاری در اکوسیستم نوآوری ایران، بایدها و نبایدهای این حوزه، راهکارهای بقای اکوسیستم در شرایط فعلی، پیشبینی آینده و... با امیر صالحی، مدیرعامل دیجینکست به گفتوگو نشسته ایم که در ادامه میخوانید.
وضعیت کنونی سرمایهگذاری خطرپذیر و فضای نوآوری در ایران چگونه است؟ چه تصویری از مشکلات و خطرات و آینده این حوزه ترسیم میکنید؟
در حال حاضر شرایط برای سرمایهگذاری خطرپذیر با گذشته فرق کرده است. بعد از کرونا و اتفاقات پس از آن، شکل سرمایهگذاری خطرپذیر در دنیا متفاوت شد و حوزههای سرمایهگذاری فرق اساسی با قبل داشت. تا جایی که بیشتر سرمایهگذاریها به سمت کسبوکارهایی سرازیر شد که موجب کاهش هزینهها و افزایش بهینهسازی میشوند.
البته این وضعیت در ایران با دیگر کشورها متفاوت است و میتوان گفت بخش زیادی از سرمایه در دست دولت است و در آن بخش همچنان کار بر روال سابق انجام میشود. اما در سمت دیگر، با مهاجرت نیروها مواجه هستیم و ناامیدیهایی که وجود دارد، باعث شده تا سرمایهگذاران کمتر خطر کنند و سرمایهگذاری، خطرناپذیر شده است.
در این میان باید به مساله مهمی چون تورّم هم توجه داشته باشیم؛ تورّمی که مستقیما به قیمت ارز مربوط میشود. اگر به دید اقتصادی به این موضوع نگاه کنیم، میتوان گفت که سرمایهگذار کمینه بازگشت سرمایهاش بهصورت مداوم بالا میرود و بازدهی سرمایهگذاری باید بسیار بالا باشد که بتواند این نوسانات را جبران کند.
البته جاهایی که به صورت استراتژیک کار میکنند، همچنان جدی هستند چون سرمایهگذاریها مثل مجموعه ما، یک هدف استراتژیک نیز دارد. به این صورت که افراد میتوانند نسل بعدی نوآوریها را در سازمان اصلی داشته باشند، بازارهای جدید را برای خود بسازند و عملا میشود گفت در بخشهای خصوصی سرمایهگذاری به این شیوه رواج دارد. بخش دیگری از سرمایهگذاریها نیز برای افزایش بهرهوری بوده که این نوع از سرمایهگذاری نیز در حال حاضر در جریان است.
با توجه به شرایط کنونی، آینده کلی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و فضای نوآوری را چگونه پیشبینی میکنید؟
به اعتقاد من ، موجی که اکنون ایجاده شده تاثیر خواهد گذاشت و به احتمال زیاد در ابعاد وسیعی با موضوع مهاجرت و خروج از کشور مواجه خواهیم بود. این مسالهای است که ما نیز به وضوح میبینیم. گروهها و کسبوکارها رفتنهای موقت برای تحصیل یا مهاجرت را در دستور کار خود قرار دادهاند و اولویتها تا حدود زیادی تغییر کرده است. اما به عقیده من خود سرمایهگذاری خطرپذیر همچنان در ایران وجود خواهد داشت و آیندهاش به شدت اتفاقی که در بازار به نظر میآید، بد نخواهد بود.
نکتهای که وجود دارد این است که در حال حاضر ورودیهای خوبی داریم و مثلا خود ما چند ایده استارتاپی را برای زمستان شروع کرده ایم و آمار کسانی که ثبتنام کردند، نشان میدهد که اوضاع بسیار بد نبوده و فضا چندان هم ناامیدکننده نیست. چون افراد همچنان به شروع استارتاپ فکر میکنند. جوانها به کارآفرینی میاندیشند و این باعث میشود ما نیز با سرعت بیشتری بتوانیم به این مسیر ادامه دهیم. از سویی آینده این مسیر شبیه گذر از یک توفان است که میتواند به شرایط بهتری بازگردد. صنایع مختلف نیز میتوانند بیشتر وارد شوند. اکنون فرصت مناسبی است که صنایع سنتی کشور از این فضای نوآوری استفاده کنند که این موضوع به نفع همه است؛ هم سرمایهگذار و هم کارآفرین و همینطور سازمانهای بسیار سنتی که از نوآوری بهرهمند خواهند شد.
شما از تعبیر عبور از توفان استفاده کردید و این صحبت امیدوارکننده را داشتید که بعد از توفان احتمالا شاهد آرامشی در بازار سرمایه و سرمایهگذاری و راهاندازی استارتاپ خواهیم بود. اگر چنین گزارهای را بپذیریم، به نظر شما چه فرآیندی باید در پیش گرفته شود که این فضا در مسیری بهتر و امیدوارانهتر گام بردارد؟
نقش حاکمیت بسیار مهم است و ما نیاز داریم که دسترسی به اینترنت جهانی داشته باشیم، زیرا در حال حاضر، موضوع محدودیتهای اعمالشده برای اینترنت و دسترسیهای آزاد، بسیار آزاردهنده است. نکته دیگر، ایجاد انگیزه برای افراد است تا بهتر کار کنند. وصل شدن اینترنت، افزایش سرعت آن و اینکه برای انجام هر کاری نیاز به اتصال به ویپیان نباشد، یک بحث زیرساختی است که حاشیهها را نیز دور میکند. زیرا افراد در حال حاضر به جای کار کردن به حاشیهها میپردازند که یکی از عوامل این موضوع، اینترنت است که مانع اصلی فعالیت آنها است.
اگر دغدغه صاحبان کسبوکارها و مدیران عامل و کارشناسان حوزه فناوری و نوآوری مورد توجه قرار نگیرد و مشکلات حل نشوند، فضای سرمایهگذاری خطرپذیر به چه سمتی خواهد رفت؟
اگر سرمایهگذار و سرمایهگذاری در کار نباشد، آنگاه حتی نمیتوان تصوری از وجود اکوسیستم نوآوری داشت. اینها نیازهای اولیه شکلگیری و ادامه حیات این اکوسیستم است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
در حال حاضر نیز بسیاری از افراد در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر کار را متوقف کردهاند. درست است که ما محکم ایستادهایم و میخواهیم به سرمایهگذاریها ادامه دهیم، اما امیدواریم این فضا تغییر کند و معتقد به این تغییر هستیم. از این رو قطعا فضا به این شکل نمیماند و تغییر خواهد کرد، ولی اگر فضا به این ترتیب بماند شاهد ناامیدشدن سرمایهگذاران خواهیم بود.
اشاره کردید به اهمیت ورود صنایع سنتی و کسبوکارهایی از این حوزه، به حوزه فناوری و استفاده آنها از نوآوریهای موجود. در حال حاضر شرکتهای بزرگی در اقتصاد سنتی کشور داریم که بعضا رویکردهایی نیز به تکنولوژیهای روز دنیا دارند. از جمله مشکلات و مسائل کسبوکارها افزایش هزینهها است. گاه برای کاهش هزینهها به تعدیل نیرو دست میزنند و راهکارهای اینچنینی را در پیش میگیرند.
به نظر شما تکنولوژی چه کمکی میتواند به آنها برای کاهش هزینهها بکند؟ آیا حتما این شرکتها باید برای کاهش هزینههای خود به کارهایی مثل خاموش کردن خط تولید یا تعدیل نیروی کار روی بیاورند یا تکنولوژی و فضای فناوری میتواند راهکارهایی به آنها ارائه بدهد که بدون تعدیل نیروی انسانی بتوانند هزینههای خود را کاهش دهند؟
شرکتها از فضای نوآوری استفادههای بسیار زیادی بهویژه برای بهینهسازی میتوانند بکنند. در سطح جهان نیز چنین اتفاقی رخ داده است و استارتاپهایی وجود دارند که فرآیندها را بهینه میکنند. شما فرض کنید بهینهسازیهایی که استارتاپها میتوانند در صنعت فولاد، صنعت نفت، صنایع غذایی و در کل صنایع مادر ما داشته باشند، بسیار زیاد است. اتفاقی که افتاده این است که بسیاری از شرکتهای سنتی همکاریهایی با بعضی از اعضای اکوسیستم نوآوری دارند ولی چون این همکاری منجر به اتفاقاتی که منتظرش بودهاند نشده، به نظر میرسد کمی در این زمینه عقبنشینی کردهاند. اما هنوز مجموعههایی وجود دارند که با مشکلات زیادی مواجه هستند.
در حال حاضر استارتاپی داریم به نام ماکو ویژن که بارکد اسکنر بسیار پیشرفتهای است و نمونه خارجی آن بسیار گرانقیمت است. میتوان گفت با یک سیام قیمت دلاری آن، شرکتها میتوانند از خدمات آن بهرهببرند و از آن در صنعت لجستیک یا هر صنعت دیگری که نیاز به خواندن بارکد با دقت بالا دارد، استفاده کنند. بنابراین محصولاتی وجود دارند که فناوریمحور هستند و اگر شرکتها و کمپانیهای بزرگ در صنایع سنتی به سمت استفاده از این محصولات فناوریمحور روی بیاورند، قطعا شاهد تغییرات چشمگیری در مسیر حرکتیشان خواهند بود.
بهطور کلی بهینهکردن فرآیندها بهویژه با استفاده از هوش مصنوعی که تمرکز ما روی آن قرار دارد، در کلیه صنایع بسیار موثر خواهد بود. بهعنوان مثال، ما در مجموعه خود استارتاپ «آپتایم» را داریم که بهینهسازی لجستیک را انجام میدهد و افزایش بهرهوری آن در دیجیکالا قابل ملاحظه بوده است. به اعتقاد من این دست از استارتاپها جایشان در صنایع بزرگ و سنتی ایران بسیار خالی است. صنایع سنتی با همین رویکرد میتوانند همکاریهای خود را شروع کنند؛ چه از طریق همکاری با مراکز نوآوری و استارتاپها و چه از طریق سرمایهگذاری بر روی استارتاپهایی که بتوانند راهکاری به آنها ارائه دهند.
اجازه بدهید در مورد کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری با استفاده از محصولات فناوریمحور، بیشتر صحبت کنیم. شما به آپتایم اشاره کردید. چه میشود که یک مجموعه نوآور مثل دیجیکالا تصمیم میگیرد که یک مرکز اختصاصی برای سرمایهگذاری داشته باشد و «دیجینکست» را راهاندازی میکند؟
من اعتقاد دارم که حتی شرکتهای نوآور نیز احتیاج دارند که دائما نوآوری داشته باشند. یک مثال آن همین شرکت دیجینکست است. دیجیکالا، تیم تکنولوژی دارد و مجموعهای نوآور است و زمانی خود یک استارتاپ بوده است اما این نیاز را احساس کرد که مجموعهای مجزا برای سرمایهگذاریهای اختصاصی داشته باشد و دیجینکست را راهاندازی کرد. من فکر میکنم همه شرکتها این نیاز را دارند. در شرایط کنونی نیز اوضاع به شکلی است که اگر نوآوری نکنیم، عقب میمانیم. به نظر من، الان همکاری با استارتاپها و مشارکت با مجموعههای مختلف اهمیت زیادی دارد و همگی باید به سمت همکاری حرکت کنیم حتی اگر رقبای سرسختی باشیم. بنابراین اگر یک شرکت محصولی نوآور دارد، باید از آن استفاده کنیم و روندهایمان را بهینه کنیم تا به ماندگاری خود در بازار کمک کنیم.
به نظر شما بهترین راهکار برای عبور از وضع کنونی چیست؟ تجربه دیگر کشورها چه چیزی را نشان میدهد؟ آیا کشوری را سراغ دارید که با بحرانهای اینچنینی شبیه به آنچه ما اکنون با آن درگیر هستیم، مواجه باشد؟
بسیاری از کشورها در حال حاضر نیز با این بحران ها مواجه هستند؛ برای مثال بحرانهای اقتصادی بعد از کرونا نمونهای از آنها است. نرخ تورم در اروپا، کانادا و حتی آمریکا در این مدت بیسابقه بوده است و برای آنها بسیار آزاردهنده است زیرا به این موضوع عادت ندارند.
هم اکنون در ایران، بسیاری از شرکتها با مساله تعدیل نیرو روبهرو بوده و بسیاری از شرکتها سرمایهگذاری را به سمت بهینهکردن بردهاند یا سعی کردند با حداقل هزینه، حداکثر بهرهوری را داشته باشند. بنابراین کلید تمامی این مشکلات، فناوریهایی است که بهرهوری و کاهش هزینهها را بههمراه دارند. در بسیاری از شرکتها، نیروی انسانی بخش مهم و حیاتی را تشکیل میدهد و راهحلهای بهتری برای کاهش هزینهها وجود دارد و برای کاهش هزینهها، نباید تعدیل نیرو، نخستین گزینه باشد. یک نکته دیگر بینالمللی شدن است. اگر زیرساختی وجود داشته باشد که استارتاپهای ما به بازارهای جهانی راه پیدا کنند، هم برای سرمایهگذارها و هم برای استارتاپها انگیزههای بسیاری ایجاد میشود. در واقع برخی از اقدامات را باید دولت انجام دهد مثل فراهم کردن زیرساخت نوآوری و دسترسی به اینترنت. برخی از اقدامات نیز باید در بخش خصوصی انجام شود که به نظر من تمرکز روی استارتاپهایی است که نسل بعدی استارتاپها به شمار میروند و باز بودن مسیر برای همکاری با استارتاپهاست که بهویژه همکاری آنها با صنایع سنتی اهمیت زیادی دارد.
در پایان نظر شخصی شما درباره آینده اکوسیستم و فضای نوآوری و فناوری ایران چیست؟
من به آینده اکوسیستم خوشبین هستم زیرا فکر میکنم که اکوسیستم را آدمها میسازند. منظورم از آدمها خود ما نیستیم که در این شرکتها مدیریت میکنیم بلکه منظورم جوانهایی هستند که از دانشگاهها میآیند؛ ما در حال حاضر افرادی را داریم که از دبیرستان کار برنامهنویسی انجام میدهند و دوست دارند کارآفرین شوند. نسل آینده همین نفرات و استعدادهای خوبی هستند که از دانشگاهها بیرون میآیند. من بسیار به این اکوسیستم خوش بین هستم و امیدوارم که دولت نیز انگیزههای بیشتری ایجاد کند تا استارتاپها و نوآوریهای چشمگیری را در کشور شاهد باشیم.