دگرگونی دیجیتال-بخش سوم
تعادل نقطهای
من مطمئن هستم که تاریخ تکرار میشود. در دنیای مدیریت هم یکی از مهمترین مهارتها تشخیص الگوهاست یعنی توانایی پیدا کردن واقعیتهای بنیادین موجود در سایر موقعیتها و تسری دادن آنها به حوزهای دیگر. به عقیده من در دنیای تکنولوژی اطلاعات نیز میتوان دست به الگویابی زد و تصمیمات و انتخابها را در چارچوب موقعیتهای تاریخی انجام داد. من اخیرا در یک همایش سرمایهگذاری در نیویورک شرکت کرده بودم که طی آن من در زمان صرف ناهار با جیم کولتر، بنیانگذار گروه تگزاس پاسیفیک همکلام شدم. در آن گفتوگوی چند دقیقهای دیدم که جیم با اطمینان تمام درباره وجود شباهتهای بسیاری که بین تحولات بیولوژی و تغییرات اجتماعی وجود دارد صحبت میکند. او در لابهلای صحبتهایش به مفهوم «تعادل نقطهای» اشاره کرد که به این موضوع بنیادین میپردازد که تغییر و تحولات چگونه و چرا رخ میدهند و از همان موقع بود که کنجکاوی من درباره این مفهوم برانگیخته شد و من شروع کردم به تحقیق درباره آن.
چارلز داروین در کتاب پیشرو و مشهورش یعنی «سرمنشأ گونهها» نوشته که انتخاب طبیعی جزو نیروهای پیشبرنده گونهها و تکامل یافتن آنها به شمار میآید. تحول داروینی یک نیروی تحول دائمی است یعنی یک انباشته شدن آهسته و پیوسته متناسبترین ویژگیها در طول زمان. تعادل نقطهای اما بر این اساس شکل گرفته که تحول در نتیجه یکسری پرتابها و جهشهای تغییرات تکاملی اتفاق میافتد. هر کدام از این پرتابها و جهشها غالبا در پاسخ به چکانده شدن ماشههای محیطی اتفاق میافتند و بر اساس دورههای مختلف تعادل تکاملی از هم تفکیک میشوند. این ایده به این دلیل متقاعدکننده و پذیرفتنی است که با واقعیتهای دنیای کسب و کار مطابقت کامل دارد: امروزه ما شاهد جهش تغییرات تحولی هستیم: از انقراض دسته جمعی شرکتها گرفته تا شکلگیری و ظهور انواع جدید شرکتها. مشخص کردن دامنه و پیامد این تغییر و تحولات که برای بقای سازمانها ضروری هستند همان موضوعی است که این کتاب به دنبال کنکاش درباره آن است.
انقراض دستهجمعی، تنوع دستهجمعی
هنگامی که علم و تکنولوژی با سیستمهای اجتماعی و اقتصادی آمیخته میشوند احتمال برخورد شما با تعادل نقطهای افزایش مییابد. در این حالت چیزهایی که برای مدتهای طولانی بدون تغییر و ثابت باقی مانده بودند به ناگهان فرو میریزند و پس از تغییر شکل پیدا کردن به ثبات جدیدی میرسند. نمونههای چنین تغییراتی در طول تاریخ بسیارند: کشف آتش، اهلی شدن سگها، کشاورزی، کشف باروت، کشتیهای اقیانوسپیما، اختراع ماشین چاپ، اختراع ماشین بخار، برقرسانی به شهرها، اختراع خودرو و هواپیما و ترانزیستور و تلویزیون و ریزپردازندهها و سرانجام پیدایش اینترنت. هر کدام از این نوآوریها پس از آن رخ دادند که وضعیت باثبات و جاافتاده جوامع لرزان شد و پس از گذشت مدتی از رخ دادن این تغییرات جوامع به وضعیت باثبات جدیدی میرسیدند.
در کنار این تحولات که توسط انسانها پدیدار شدهاند یکسری رویدادهای بزرگ طبیعی نیز در طول تاریخ به وقوع پیوستند که تاثیرات شگرفی بر زندگی گونههای مختلف روی کره زمین برجا گذاشتند از جمله آتشفشانهای عظیم، اصابت اجرام آسمانی و تغییرات آب و هوایی که زندگی روی کره خاکی را بارها و بارها زیرورو کردهاند. البته باید دانست که این تغییر و تحولات نه تنها همیشه موجب به وجود آمدن و جهش گونههای جدید نشدند بلکه برعکس موجب از میان رفتن کامل بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی روی زمین شدهاند؛ به عنوان مثال بعد از انفجار بزرگ دوره کامبرین، چرخه ایستایی تکاملی و تنوعیابی سریع به دفعات بیشتر اتفاق افتاد و میزان نابودکنندگی آنها نیز بیشتر شد.
به عنوان مثال ۴۴۰ میلیون سال قبل بیش از ۸۶ درصد گونههای ساکن روی زمین در نتیجه پایین آمدن سطح آب دریاها از میان رفتند و ۲۵۰ میلیون سال قبل نیز کل حیات روی زمین در معرض نابودی کامل قرار گرفت که از آن با عنوان «مرگ بزرگ» یاد میشود و طی آن بیش از ۹۶ درصد گونهها در نتیجه فعل و انفعالات شدید آتشفشانی و گرمایش جهانی و اسیدی شدن اقیانوسها نابود شدند.۶۵ میلیون سال پیش نیز ترکیب شدن اصابت شهابسنگها به شبهجزیره یوکاتان با فعالیتهای شدید آتشفشانی و تغییرات اقلیمی پس از آن باعث از بین رفتن ۷۶ درصد گونههای زنده روی زمین از جمله دایناسورها شد. تعادلهای تکاملی بهطور کامل از طبیعت چرخشی گونهها پیروی میکردند که شامل مراحل آغاز، تنوعیابی، انقراض و تکرار میشود. طی ۵۰۰ میلیون سال گذشته ما با پنج انقراض بزرگ و دسته جمعی در جهان مواجه بودهایم و تنها گونههای معدودی توانستهاند از این انقراضها جان سالم در ببرند. البته بعد از هر کدام از این انقراضها و خالی شدن اکوسیستم از یکسری موجودات، جهان شاهد گونهزایی و تنوعیابی گونههای باقیمانده بود بهطوری که پستانداران جای دایناسورها را گرفتند.
تعادلهای تکاملی نه موضوعی مرتبط با مزیتهای رقابتی مثلا اندازه منقار یا جثه بلکه موضوعی وجودی به حساب میآیند که نه فقط در زیستشناسی بلکه در حوزه تکنولوژی و جامعه نیز مصداق پیدا میکند. درشکههایی که با اسب کشیده میشدند را در نظر بگیرید که چقدر سریع بعد از ظهور اتومبیل از میان رفتند و دیگر اثری از آنها باقی نماند. البته تعادلهای تکاملی که در نتیجه انقراضهای دسته جمعی به وجود میآیند صرفا چیزهایی حاوی هلاکت و تاریکی نیستند و هر انقراض بزرگی نویدبخش تنوعیابیهای جمعی نیز هست. به همین دلیل هم بود که بعد از نابودی دایناسورها، این فرصت برای پستانداران ایجاد شد تا بر تنوع و جمعیت خود بیفزایند و سراسر کره زمین را تحت سیطره خود درآورند. آری در پس هر انقراض بزرگی شروعی تازه نهفته است و این رسم تاریخ است که در همه حوزهها از جمله اقتصاد و کسبوکار هم مصداق پیدا میکند. ادامه دارد...