برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
تاثیر شگفتانگیز در کنار هم بودن کارکنان بر نوآوری
بااینهمه، تحقیقات اخیر دانشمندان امآیتی نشان داده که دورکاری کارکنان و عدم حضور فیزیکی آنها در محل کار در طولانیمدت میتواند پیامدهای منفی خاصی را به دنبال داشته باشد که یکی از مهمترین آنها به تاثیر منفی کاهش تعاملات و دیدارهای رودرروی کارکنان باهم بر کاهش یافتن سطح نوآوری در سازمان مربوط میشود. تحقیق جدید انجامشده توسط دکتر دیوید آتکین، استاد ارشد اقتصاد در موسسه تکنولوژی ماساچوست به میزان تاثیرگذاری دیدارهای رودررو و در کنار هم بودن کارکنان طی ساعات کاری بر افزایش نرخ نوآوری در بین آنها و در کلیت سازمان اختصاص داشته است.
دکتر آتکین برای زیرنظر گرفتن رابطه بین تعاملات و دیدارهای رودرروی کارکنان در شرکتهای مستقر در سیلیکون ولی بر میزان نوآوری از اطلاعات استخراجشده از موقعیتیابهای مکانی استفاده کرد که میزان تراکم تلفنهای همراه روشن در این شرکتها را مشخص میکرد و با استفاده از این اطلاعات بود که میشد مشخص کرد کارکنان شاغل در این شرکتها به چه میزان در کنار هم حضور داشتهاند و تجمع آنها در مکانهایی مانند اتاقهای کار یا کافیشاپهای داخل شرکتها به چه میزان بوده است.
دکتر آتکین و همکارانش بعد از جمعآوری این اطلاعات به سراغ بررسی میزان وقوع نوآوریها و ثبت اختراعات در میان کارکنان این شرکتها رفتند و با تجزیه دادههای جمعآوریشده دریافتند که میزان نوآوریها و اختراعات صورت گرفته در محیطهای کاری که میزبان تعداد بیشتری از کارکنان بودند بسیار بیشتر از محیطهای کاری خلوتی بوده که بخش قابلتوجهی از کارکنانشان بهصورت دورکاری در حال انجام وظایف کاریشان بودهاند.
آمار و ارقام زیر که از نتایج نهایی این تحقیق استخراج شده نیز موید همین موضوع است:
کاهش ۲۵درصدی دیدارهای رودرروی کارکنان و در کنار هم بودن آنها باعث کاهش ۸ درصدی میزان اختراعات ثبتشده و طرح ایدههای نوآورانه از سوی آنها شده است.
هنگامی که ۲۵درصد کارکنان شاغل در شرکتها بهجای حضور در محیط شرکت بهصورت دورکاری به انجام وظایف خود پرداختند، میزان تعاملات و ارتباطات آنها به میزان ۱۷درصد کاهش پیدا کرد و نرخ نوآوری نیز در میان آنها با کاهش ۶درصدی مواجه شد.
هنگامی که نیمی از کارکنان از خانههایشان و بهصورت دورکاری به انجام وظایف کاریشان پرداختند، به میزان ۳۵ درصد از گفتوگوها و تعاملات آنها کاسته شد و نرخ نوآوری و ثبت اختراعات نیز در میان آنها بیش از ۱۲ درصد کاهش پیدا کرده بود.
وقتی نگاهی عمیقتر به این آمار و ارقام میاندازیم درمییابیم که افزایش یا کاهش تعاملات و دیدارهای حضوری بین کارکنان میتواند تاثیر بسزایی بر بیشتر یا کمتر شدن نوآوریها در درون سازمانها داشته باشد و روند نوآوری درونسازمانی را تندتر یا کندتر سازد. به همین دلیل هم هست که ضرورت پیدا میکند تا رهبران و مدیران شرکتهایی که به دنبال دورکار کردن کامل کارکنانشان و گسترش فرهنگ دورکاری هستند به این واقعیت نیز توجه داشته باشند که دورکار شدن کامل و دائمی کارکنان علاوه بر پیامدهای منفی و زیانباری که از جهت تضعیف روحیه کار تیمی و انسجام درونسازمانی به دنبال دارد میتواند فرآیند نوآوری در میان کارکنان و در کلیت سازمان را نیز کندتر کرده و باعث درجا زدن هر چه بیشتر آنها شود. به همین جهت هم هست که بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران دنیای کسبوکار بر این نکته پافشاری میکنند که بهجای دورکاری کامل و دائمی کارکنان بهتر است که به سمت محیطهای کاری هیبریدی و متنوعی حرکت کرد که ترکیبی از دورکاری و حضور فیزیکی کارکنان را در خود داشته باشند.
چه باید کرد؟
درواقع اعضای تیمهایی که بهصورت غیرحضوری و دورکار باهم کار میکنند باید بهطور پیوسته موردتوجه مدیران قرار داشته باشند و به آنها گوشزد شود که چه اقداماتی جزو اقدامات مثبت و سازنده طبقهبندی میشود و کدام فعالیتهای آنها در زمان دورکاری بیشترین تاثیر را در دستیابی به نتایج مطلوب و درخشان بهویژه در حوزه نوآوری داشته است. بنابراین هنگامی که رهبران تیمهای کاری بهدرستی توانسته باشند اعضای تیمهای کاری را نسبت به اثرگذاری مثبت فعالیتها و ایفای نقششان آگاه سازند آنگاه خواهند توانست فرهنگ سازمانی موثری را بر تیمهای کاری دورکار مسلط کنند که بر اساس تشویق تعاملات بین کارکنان و ارزشمند شناخته شدن نوآوری شکلگرفته باشد و اینچنین است که تمام سازمانها و شرکتهایی که به دنبال ترویج فرهنگ دورکاری یا مدلهای کاری هیبریدی هستند بتوانند از مزایای مثبت چنین پیشگوهای کاری مدرنی نهایت بهره را ببرند.
نمونههای شرکتهایی که توانستهاند روند مثبت نوآوریهای درونسازمانیشان را حتی در دوران اوج همهگیری و دورکار شدن کامل کارکنانشان تداوم ببخشند بسیار زیاد است و آنچه باید در این میان به یاد داشت این است که دورکار شدن کارکنان و فاصله گرفتن آنها بهطور فیزیکی از هم نباید و نمیتواند باعث شود تا آنها میل به خلاقیت و نوآوری را به خاطر کاهش تعاملات و ارتباطات با همکارانشان از دست بدهند، چراکه هیچ شرکت و سازمانی نخواهد توانست بدون نوآوری و فرهنگ حمایت از نوآوری که سالها برای شکلگیری و گسترش آن وقت و انرژی مصرف شده است به اهداف بزرگ و آرمانهای موردنظرش دست پیدا کند.