رئیس کمیته تولید پراکنده سندیکای صنعت برق در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» عنوان کرد
رد پای بیتوجهی قوانین به نیروگاههای تولید پراکنده
تولید پراکندهها متولی خاصی ندارند
با تمام مزایایی که دارند در کشور ما نیروگاههای تولید پراکنده با بیمهری مسوولان وزارت نیرو و دولت مواجه هستند؛ نشان به آن نشان که در زمستان به محض ناترازی گاز، سهمیه گاز این نیروگاهها را قطع میکنند یا حتی با وجود پتانسیل بسیار بالایی که برای رفع ناترازی برق دارند، کوچکمقیاسهایی را که مدیران صنایع برای جلوگیری از عدمالنفعهای سنگین احداث کردهاند قطع میکنند تا اصلیترین مشتریان این نیروگاهها از سرمایهگذاری در این صنعت پشیمان شوند. حتی در قانون رفع موانع تولید صنعت برق شاهد بیتوجهی به کوچکمقیاسها بودیم که تعجب بسیاری از کارشناسان را برانگیخت. از سوی دیگر فقدان متولی برای این بخش مهم صنعت برق در وزارت نیرو نیز مزید بر علت شده تا صدای این قطرهها که پتانسیل دریا شدن دارند، شنیده نشود. هر چند راهاندازی تابلو آزاد در بورس انرژی برای این گروه میتوانست پیامآور افزایش سرمایهگذاری باشد، اما شروطی مانند تضامین سنگین و عدمشمول کل نیروگاههای تولید پراکنده مسالهساز شده است.
در همین خصوص رئیس کمیته تولید پراکنده سندیکای صنعت برق میگوید: متاسفانه یکی از بخشهای مغفول این قانون بیتوجهی به تولید پراکندههاست و این در حالی است که نیروگاههای حرارتی و تجدیدپذیرها وضعیت متفاوتی دارند. تنها یک بخش را که مربوط به تسویه بدهیهای وزارت نیرو، شرکت توانیر و شرکتهای تابعه است میتوان به تولید پراکندهها هم نسبت داد و بیتوجهی به موثرترین و سریعترین راهکار خروج از ناترازی در مهمترین سند راهبردی صنعت برق جای تامل دارد.
مهدی اسدالهپور معتقد است: یکی از اندک حمایتها، معافیت حقوق و عوارض گمرکی بابت تجهیزات و لوازم مصرفی وارداتی بود که متاسفانه چند سالی است این معافیت حذف شده است. این در حالی است که بخش عمدهای از تجهیزات مورد ادعای مسوولان اصولا در کشور تولید نمیشود و در مواردی هم اگر تجهیزات در کشور است، بسیار محدود است که نه از نظر کیفی و نه از نظر کمی نمیتواند نیاز نیروگاهها را پوشش دهد. متن پیشرو حاصل گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با مهدی اسدالهپور، رئیس کمیته تولید پراکنده سندیکای صنعت برق در رابطه با چالشها و راهکارهای توسعه این بخش است که در ادامه میآید.
با توجه به اینکه راهاندازی مقیاسکوچکها به مراتب هزینههای کمتری نسبت به نیروگاههای بزرگ دارد، در کشورهای دیگر همواره مورد توجه قرار میگیرند، اما در کشور ما شاهد کمتوجهی به بخش مقیاسکوچکها هستیم.
دلایل این بیتوجهی از زوایای مختلف قابل بررسی است و مهمترین دلایل به نظر من ناتوانی در تامین مالی و فقدان ایجاد مشوق برای سرمایهگذاری و همچنین نبود تسهیلات بلندمدت است. از دلایل دیگر فقدان آگاهی لازم و پذیرش اجتماعی و نرخ بالاتر و البته کمتر از نرخ واقعی خرید برق از تولید پراکندههاست؛ به این معنی که وقتی توانیر نرخهای سایر نیروگاهها مانند نیروگاههای بزرگ را با هم مقایسه میکند ترجیح میدهد این بخش را کنار بگذارد.
سرمایهگذاران صنعت تولید پراکنده معتقدند درآمدهای فروش برق حتی برای هزینههای تعمیر و نگهداری کافی نیست و در مقابل برخی از مسوولان معتقدند قیمت خرید تضمینی چهار ماه برق تولید پراکندهها، هزینههای ۸ ماه دیگر سال را تامین میکند. شما چه نظری در این رابطه دارید؟
با قاطعیت اعلام میکنم نرخی که در چهار ماهه پیک پرداخت میکنند، هزینههای چهار ماه نیروگاه تولید پراکنده را تامین نمیکند و اگر نرخ ۸ ماهه را نیز در نظر بگیریم فاصله بسیار زیاد درآمد و هزینه نیروگاه عیانتر میشود.
قیمت برق نیروگاههای مقیاسکوچک چگونه تعیین میشود؟
برای تولید پراکندهها دو نرخ تعریف شده است؛ یک نرخ خرید تضمینی مختص پنج سال اول فعالیت این نیروگاههاست که ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان تعیین شده و نرخ پنج سال دوم که بسته به سه زمان کمباری، میانباری و پرباری متفاوت است و امسال با افزایش ۳۰ درصدی به طور متوسط به ۷۶۰ تومان رسیده است و این نرخ برق مشمول ضریب تولید ماهانه هم نمیشود؛ این در حالی است که برای نیروگاههایی که در قرارداد پنج سال اول قرار دارند، این ضریب را در نظر میگیرند، اما برای نیروگاههای پنجسال دوم حتی در ایام پیک تابستان هم ضریب در نظر نمیگیرند.
معافیت تجهیزات وارداتی از حقوق و عوارض گمرکی و مالیات ارزش افزوده امروزه برای مقیاسکوچکها تبدیل به یک معضل شده است و برخی از مسوولان دلیل دریافت این عوارض را تولید مشابه در داخل کشور عنوان میکنند. آیا واقعا این تجهیزات هماکنون در کشور تولید میشود؟
یکی از اندک حمایتها، معافیت حقوق و عوارض گمرکی بابت تجهیزات و لوازم مصرفی وارداتی بود که متاسفانه چند سالی است این معافیت حذف شده است؛ این در حالی است که بخش عمدهای از تجهیزات مورد ادعای مسوولان اصولا در کشور تولید نمیشود و در مواردی هم اگر تجهیزات در کشور تولید میشود، بسیار محدود است که نه از نظر کیفی و نه از نظر کمی نمیتواند نیاز نیروگاهها را پوشش دهد.
برخی در وزارت نیرو معتقدند با توجه به حجم تولیدی و میزان راندمان مقیاسکوچکها نسبت به نیروگاههای بزرگ، احداث مقیاسکوچکها به صرفه نیست.
حداقل راندمان الکتریکال برای تولید پراکندهها ۴۲درصد است که به راحتی با تبدیل به CHP یا CCHP میتوان راندمان را تا ۸۰درصد افزایش داد. از سوی دیگر نیروگاههای تولید پراکنده به دلیل تولید برق در محل، تلفات انتقال نیرو ندارند در حالی که بخش قابلتوجهی از برق تولیدی نیروگاههای بزرگ به دلیل تلفات خطوط توزیع و انتقال کاهش مییابد.
صحبت از نیروگاههای دست دوم که راندمان بالایی ندارند هم از سوی برخی افراد مطرح میشود.
در قراردادهای خرید تضمینی الزام نو بودن چند سال مطرح بوده و در قرارداد جدید که اجازه استفاده از مولدهای مستعمل داده شده، شرط قرارداد حداقل راندمان ۴۲درصد است؛ بنابراین نگرانی از ناحیه مقیاسکوچکهای مستعمل وجود ندارد.
در سالهای اخیر شاهدیم که دولت در زمستان با کمبود گاز سراغ تعطیلی مقیاسکوچکها رفته و این در حالی است که بسیاری از این مقیاسکوچکها توسط صنایع با پشتوانه قانونی قطع نشدن تولید برق ایجاد شدهاند.
قطع گاز نیروگاههای کوچکمقیاس علاوه بر زیان مالی، موجب خسارت به زیرساختها میشود چرا که این نیروگاهها برای فعالیت دائم طراحی شدهاند و در زمستان به واسطه برودت هوا در اثر خاموشی دچار آسیب میشوند و این اتفاق به دلیل اشتباه محاسباتی مسوولان است. بر این اساس سال گذشته از طرف سندیکای صنعت برق و همچنین وزارت نیرو و توانیر مکاتباتی در خصوص راندمان بالای مقیاسکوچکها نسبت به متوسط راندمان صنعت نیروگاهی با وزارت نفت انجام شد و سال گذشته چون به پایان زمستان نزدیک شدیم، حمایت وزارت نفت از کوچکمقیاسها اتفاق نیفتاد و امیدواریم در سال جدید با بررسی منطقی و فاصله گرفتن از دید منفی، از قطع گاز این بخش مهم تولید برق جلوگیری شود و امیدواریم دولت چهاردهم توجه ویژهای به این بخش داشته باشد.
در پیک تابستان امسال صنایعی که نیروگاه کوچکمقیاس داشتند، دچار قطعی برق شدند؟
در خصوص قطع برق صنایع دارای نیروگاههای کوچکمقیاس با دو دسته اتفاق مواجه شدیم؛ یک بخش صنایعی بودند که نیروگاه را در کنار صنعت به طور مستقیم مورد استفاده قرار دادند که این گروه مشمول قطعی برق و اعمال محدودیت نشدند، اما صنایعی که نیروگاه کوچکمقیاس در خارج از محیط صنعت داشتند و برای انتقال برق به واحد تولیدی از شبکه برق استفاده میکردند، با مشکلات و محدودیتهایی مواجه شدند.
برای بسیاری از صنایع که مصرفی کمتر از ۳۰ مگاوات دارند، به طور طبیعی احداث نیروگاه کوچکمقیاس از جذابیت لازم برخوردار است، اما با وجود این شاهد اتفاقات چشمگیری در این بخش نیستیم، مشکل کجاست؟
راهکارهای تقویت سرمایهگذاری در کوچکمقیاسها را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد؛ مهمترین راهکار ایجاد زیرساخت فروش برق با قیمت واقعی و مناسب مانند تابلو آزاد در بورس انرژی است. مورد دوم بازگرداندن حمایتها مانند معافیت حقوق و عوارض گمرکی است. مورد سوم تخصیص ارز برای واردات تجهیزات و مولدهاست و مورد چهارم فراهم آوردن شرایط پرداخت تسهیلات حمایتی است.
گفته میشود تابلو آزاد هنوز نتوانسته قیمتها را واقعی کند. چرا تابلو آزاد مانند تابلو سبز اتفاقات بزرگی رقم نزده است؟ آیا موضوع تضامین به نوعی چالشساز بوده است؟
یکی از شروط ورود به تابلو آزاد و فروش برق، عقد قرارداد با فرمت جدید است و از جمله موارد آن ارائه تضامین حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیارد تومان برای هر مگاوات برای عقد قرارداد است؛ البته پیگیری اخذ مجوز برای عرضه برق تولیدی کل نیروگاههای تولید پراکنده انجام شده اما تاکنون نتیجه قطعی حاصل نشده است. در خصوص قیمت هر کیلووات ساعت برق تابلو آزاد نیز ذکر این نکته ضروری است که در مرداد ماه سالجاری به ۴۵۰۰ تا ۴۸۰۰ تومان رسید.
اگر کسی تمایل به این صنعت داشته باشد میتواند روی عدد ۴هزار تومان حساب کند؟
طبق شروط قراردادی ۳۰درصد برق تولیدی را با همان مدلهای قدیمی باید به برق منطقهای و توانیر بفروشند و ۷۰درصد را در قالب تابلو آزاد عرضه کنند؛ ضمن اینکه قیمت ۴۵۰۰ تا ۴۸۰۰ تومان مربوط به زمان پیک بوده و به طور طبیعی در سایر ماههای سال قیمتها پایینتر است.
در مورد میزان مطالبات مقیاسکوچکها توضیح دهید.
بر اساس برآوردی که داشتیم، تا پایان پیک بار امسال مطالبات تولید پراکندهها با احتساب تاخیر ۱۰ ماهه در پرداخت حدود ۴هزار میلیارد تومان است.
گفته میشود مقیاسکوچکها در قانون مانعزدایی صنعت برق مورد توجه قرار نگرفتهاند. تا چه اندازه با این نظر موافق هستید؟
متاسفانه یکی از بخشهای مغفول این قانون بیتوجهی به تولید پراکندههاست و این در حالی است که نیروگاههای حرارتی و تجدیدپذیرها وضعیت متفاوتی دارند؛ تنها یک بخش را که مربوط به تسویه بدهیهای وزارت نیرو، شرکت توانیر و شرکتهای تابعه است میتوان به تولید پراکندهها هم نسبت داد و عدمتوجه به موثرترین و سریعترین راهکار خروج از ناترازی در مهمترین سند راهبردی صنعت برق جای تامل دارد.
به نظر میرسد تولید پراکندهها متولی خاصی ندارند.
پیگیری امورات تولید پراکندهها در حد یک دفتر در توانیر است و این بخش مهم هیچ جایگاهی در وزارت نیرو ندارد؛ این در حالی است که بارها از طریق سندیکا اعلام کردهایم که تنها و سریعترین راه خروج کشور از این شرایط، توسعه سرمایهگذاری کوچکمقیاسهاست و بارها هم این ادعا را اثبات کردهایم؛ بنابراین اگر تا این اندازه کوچکمقیاسها میتوانند موثر واقع شوند، باید یک معاونت در مجموعه توانیر برای پیگیری امور داشته باشیم.
چه درخواستی از دولت چهاردهم دارید.
پیشنهاد ما به طور مشخص تامین مالی، اعطای تسهیلات حمایتی و تسهیلات رونق تولید است؛ در واقع سالهاست که متولی پرداخت تسهیلات حمایتی وزارت صمت است و از آنجا که ما زیرمجموعه وزارت نیرو هستیم، مورد توجه قرار نگرفتهایم؛ باید ما را ذیل تبصره ۱۸ قدیم و تبصره ۲ کنونی قرار دهند تا با توانمندی هرچه بیشتر ما خاموشیهای صنایع به حداقل برسد.