راه و بیراهه
«فوتبال» کجای داستان شماست؟
بهعنوان مثال باشگاه پرسپولیس که با بحران بازیکن در خط دفاعی مواجه است، در آخرین روز نقلوانتقالات تلاش زیادی کرد شاهین طاهرخانی، مدافع مازاد استقلال را جذب کند. این بازیکن فصل گذشته به ندرت به بازی گرفته شد و چون محمود فکری اعتقاد چندانی به او نداشت، از لیست لیگ بیستم کنار رفت. در شرایط عادی او باید از پیشنهاد پرسپولیس استقبال میکرد؛ مخصوصا که این تیم درحالحاضر فقط دو مدافع میانی تخصصی دارد و فرصت دیده شدن برای او فراهم بود. با این حال طاهرخانی در آخرین دقایق مهلت قانونی با سرخپوشان به توافق نرسید و راهی پیکان شد. ابراهیم شکوری، مدیر ورزشی پرسپولیس در مورد چرایی عدم توافق با طاهرخانی گفته: «او شرایطی را در نظر گرفته بود که اعمال آنها در شأن باشگاه پرسپولیس نبود. این بازیکن با چندین مدیر برنامه با ما مذاکره کرد و در نهایت خواهان این بود که هر زمان از فصل در ازای پرداخت فقط صد هزار دلار جدا شود و برود. طبیعی بود که این موضوع را نپذیریم.» موضع باشگاه پرسپولیس در این مورد با استقبال هواداران مواجه شد.
کسی نمیگوید بازیکن جوان نباید هنگام عقد قرارداد به فکر منافع خودش باشد. نکته اما اینجاست که بازیکن نورسیده که خیلی هم کم به میدان رفته و هنوز حتی چهره او برای اهالی رسانه شناختهشده نیست، ابتدا باید اولویت را به پیشرفت فنی بدهد. نهایتا ستارهها در زمین ساخته میشوند و اگر استمرار و درخشش کافی داشته باشند، دیر یا زود منافع مالی آنها هم تامین خواهد شد. تاریخ لیگ برتر مملو از بازیکنانی است که قربانی همین شتابها شدند. زمانی صابر میرقربانی، فوتبالیست تکنیکی بابلسری در لیگ برتر چهره شد و مورد توجه قرار گرفت، اما آنقدر با تیمهای مختلف قرارداد داخلی بینتیجه بست و مشتریانش را سر دواند که به حقش نرسید. نیمفصل دوم لیگ هجدهم بازیکنی به اسم محمد بلبلی در سپیدرود درخشید، اما آنقدر هول شد که با چند تیم مذاکره کرد، با دو تای آنها قرارداد رسمی بست و نهایتا محروم شد. این شتابزدگی باعث شد بلبلی کلا لیگ نوزدهم را از دست بدهد و در روند رشدش یک وقفه جدی پیش بیاید. از اینها بزرگتر رضا حقیقی بود که اوایل دهه نود به پرسپولیس آمد و میانه میدان این تیم را قبضه کرد، اما آنقدر دنبال بند و تبصره در قراردادهایش رفت و آنقدر بحث جدایی و ترانسفر را پیش کشید که نهایتا فوتبالش در ۲۷ سالگی تمام شد.
شغل اول فوتبالیستها باید «فوتبال» بازی کردن باشد. هر کاری غیر از این به آنها لطمه میزند. بازیکن باید بیشترین تمرکزش را روی زمین مسابقه بگذارد. اینکه یک مدافع جوان در بهترین شرایط به بخت بازی فیکس در پرسپولیس پشت کند و استدلالش یکی، دو بند در متن قرارداد باشد، بیش از هر چیز دیگری نشان میدهد فرهنگسازی مناسب در فوتبال ایران رخ نداده است. زمانی محمدحسین کنعانیزادگان با همین ذهنیت کارش را جلو برد، اما خیلی زود متوجه اشتباهش شد. او امروز به فوتبالش چسبیده و موفق هم هست، اما خیلیها دیر فهمیدند و دیگر راه برگشتی هم نبود.