مناطق پرسفر درگیر خشکسالی چه ماموریتی دارند؟
تاکتیک آبی برای توریسم تابستان
تغییرات اقلیمی که طی ۱۰ سال اخیر بهعلت فعالیتها و اقدامات نامناسب و مخرب بشر منجر به حوادث طبیعی و غیرطبیعی گستردهای در جهان شده، در حال حاضر به یکی از مهمترین چالشهای پیش روی زمین تبدیل شده، که خشکسالی بزرگترین بحرانی است که در حال حاضر با آن مواجه است. اگرچه بسیاری از کشورها بهویژه کشورهای جنوب سالیان طولانی درگیر خشکسالی بودند اما قرار گرفتن بیش از ۴۳درصد «قاره سبز» در معرض خشکسالی و اعلام «وضعیت اضطرار خشکسالی» در اسپانیا، هشداری جدی برای صنعت توریسم جهان بهشمار میرود که باید روشهای سنتی گردشگری را بهطور کل تغییر دهد و در جهت پایداری و حفظ زمین از طریق گردشگری پیش برود. اما اینکه روشهای توصیهشده تا چه اندازه میتواند در کنار حفظ سیاره و محیطزیست و کاهش خشکسالی، به اقتصاد جوامع محلی و اشتغال آنها کمک کند، نیازمند بررسیهای عمیقتر و کارشناسانه است. «دنیایاقتصاد» در این گزارش به بررسی اجمالی میزان خشکسالی ایران میپردازد تا بر اساس آن به چشماندازی از آینده گردشگری کشور و در مجموع حیات در ایران دست یابد.
خشکسالی و بحران بیآبی کشور
ایران از نظر جغرافیایی کشور خشک و کمآبی است که در سالهای اخیر با خشکسالی مواجه شد، بعضی از این خشکسالیها ریشه در تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین دارد. اما فقط عوامل طبیعی را نمیتوان دلیل خشکسالیها دانست بلکه مدیریت غلط منابع آبی یا عوامل انسانی مانند صنعتی کردن شهرها یا کشاورزی به شیوههای نادرست، کشور را در شیب تند خشکسالی قرار داده است. بر اساس اعلام مجمع جهانی اقتصاد در گزارش ۲۰۲۲، بحران منابع طبیعی یکی از پنج خطر اصلی اقتصاد ایران است. همچنین طبق گزارش ناسا که حدود ۱۰ سال پیش به بررسی تغییرات اقلیمی جهان و آغاز سه دهه خشکسالی بهویژه در خاورمیانه پرداخته، این احتمال وجود دارد که بین ۳۰ تا ۴۰ سال آینده بخشهای وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شوند.
آخرین خشکسالی ایران در سالهای ۴۵ و ۴۶ اتفاق افتاد که صدها نفر در شرق ایران از گرسنگی تلف شدند و شمار بسیاری از شرق ایران به خراسان، یزد، کرمان و سیستان و بلوچستان مهاجرت کردند و حال دوباره چنین خطری مردم حاشیه خلیج فارس را تهدید میکند. ایران کشوری است که بر اساس گزارش ناسا در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد. در این گزارش آمده است در سالهای پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهد بود. بیابانها در ایران بسیار گسترش خواهند یافت و غالب زیستگاههای ایران وارد یک دگردیسی پسرونده خواهند شد و بخش عظیمی از کشور به نمکزار تبدیل خواهد شد. در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نیز درباره بحران کمآبی آمده است: خشکسالی جدیدی که از حدود چهار سال قبل همزمان با بروز تغییرات اقلیمی و کاهش تدریجی بارشهای جوی در پهنه ایران آغاز شده، اینک به مرحله بحرانی رسیده و مساله کمبود آب به مهمترین چالش اقتصادی، اجتماعی و امنیتی کشور مبدل شده است.
ایران طی ۵۴ سال گذشته بیشترین میزان خشکسالی و کاهش بارندگی را تجربه کرده است و کاهش ذخایر آبی کشور هرگز به این اندازه نگرانکننده نبوده است. در پاییز سال گذشته میانگین بارندگی تنها ۲۸ میلیمتر بوده که نسبت به میانگین ۵۴سال گذشته ۱۶درصد کمتر بوده است. آمارها نشان میدهد که اکنون حدود ۶۵درصد از مخازن سدهای کشور خالی است و برداشت بیرویه از چاههای زیرزمینی باعث شده که دوسوم دشتهای ایران با فرونشست روبهرو شوند. کسری منابع آبهای زیرزمینی کشور که در سال ۱۳۷۸ حدود ۲ میلیارد مترمکعب بود، اکنون ۷۰ برابر شده و به بیش از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب رسیده است. یعنی سه برابر حجم تمامی سدهای کشور بارندگی لازم است تا سفرههای خالیشده زیرزمینی به شرایط نهچندان مطلوب ۲۳ سال قبل بازگردند.
از سوی دیگر میزان مصرف آب در کشور بهطور مداوم در حال افزایش است، به گونهای که در سالهای اخیر رتبه نخست رشد مصرف آب در جهان را به خود اختصاص دادهایم. در حال حاضر، سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب در کشور مصرف میشود که از این میزان ۹۰درصد مربوط به بخش کشاورزی، ۸درصد مربوط به بخش خانگی و ۲درصد مربوط به بخش صنعتی و خدماتی است. اما این موضوع مهم را باید درنظر داشت که کاهش بارش و ظهور خشکسالی پدیده جدیدی برای ایران نیست و کمبود آب در طول تاریخ بارها تکرار شده است و بیشتر از بحران بارندگی با بحران مدیریت در کشور برای تامین آب و ذخایر منابع آبی روبهرو هستیم.
بیشترین میزان هدررفت آب نیز در امور کشاورزی قابل مشاهده است که باوجود اینکه اغلب کشورها از شیوههای نوین آبیاری و روشهای صرفهجویانه مصرف آب پیروی میکنند در ایران، ۸۵درصد کشاورزان همچنان از روش سنتی غرقابی و الگوهای غلط آبیاری بهره میبرند که این امر منجر به نابودی بسیاری از منابع آبی کشور شده است. اگرچه گردشگری سهم بسیار ناچیزی در مصرف آب دارد، اما هجوم مسافران به مقاصد گردشگری کمآب در مصرف بیش از پیش آب در منطقه و در نتیجه بحران خشکسالی و کمآبی نقش دارد. این در حالی است که با وجود بحران جدی خشکسالی، مسوولان کشوری هنوز وضعیت اضطراری خشکسالی را اعلام نکرده و تدبیری در جهت عبور از بحران درنظر نگرفتهاند و همچنان منفعلانه از وضعیت هشدار جدی میگذرند و اقدامی در جهت بهبود نظام حکمرانی آبی در ایران نمیکنند و تمامی هشدارها در حد تئوری باقی مانده است.
توریسم و خشکسالی در مقابل هم؟
با توجه به بررسی نسبی وضعیت کمآبی و خشکسالی در ایران و در معرض تهدید قرار گرفتن نه تنها روستاها و جوامع محلی بلکه شهرهای بزرگی همچون تهران، کرج و اصفهان که احتمال خالی از سکنه شدن برخیمناطق طی سالهای آینده بسیار بالا خواهد بود، گردشگری کشور تقریبا به پایان خواهد رسید و تنها هدف زندگی تلاش برای بقا خواهد بود. اگرچه این بدبینانهترین حالت ممکن با توجه به شرایط موجود است، اما نادیده گرفتن و کماهمیت جلوه دادن آن یا صرف توجه به خوشبینانهترین حالت ممکن که تنها آسیبهای جزئی به برخی مناطق است، دور شدن از واقعیتی است که احتمال وقوع آن غیرممکن نیست و اگر از هم اکنون اقدامات لازم و حیاتی صورت نگیرد، روند خشکسالی به مراتب سرعت خواهد گرفت و حتی بر اساس نگاه برخی از کارشناسان ایران میتواند تا ۲۵ سال آینده غیرقابل سکونت باشد.
بنابراین در حال حاضر توجه به هشدارها مهمترین اصل و قرار دادن کشور و صنعت توریسم در وضعیت اضطراری امری ضروری است. اما نکته مهمی که در بررسی وضعیت تاثیر خشکسالی بر گردشگری و بالعکس وجود دارد این است که آیا در مجموع گردشگری میتواند بهعنوان یک راهحل برای جلوگیری از روند خشکسالی دیده شود یا خود عاملی اساسی بر وقوع این بحران است. کارشناسان حوزه گردشگری در جهان معتقدند که تاکنون، گردشگری خود یکی از عوامل تسریع خشکسالی بوده، چرا که عمدتا گردشگری در مناطق و فصولی که کمآبی را تجربه میکنند بهوقوع پیوسته و بیشترین میزان مصرف آب در یک منطقه عمدتا از سوی گردشگران است. اگر میزان مصرفی آب شهروندان یک مقصد گردشگری روزانه حدود ۲۰۰ لیتر باشد، این میزان برای گردشگری بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ لیتر خواهد بود.
همچنین مراکز اقامتی و گردشگری عمدتا از سهمیههای اضافی آب برخوردار میشوند تا خللی در جذب گردشگر ایجاد نشود. نمونه این تبعیضها را میتوان در همدان مشاهده کرد که در تابستان سال گذشته بهدلیل خشکسالی و بحران شدید کمآبی، شهروندان این استان با قطعیهای پیدرپی آب مواجه بودند که تانکرهای آب در سطح شهر برای آشامیدن در اختیار مردم قرار میگرفت، این در حالی است که هتلها و اقامتگاهها بهدلیل داشتن چاه و سهمیه آب، از این قطعی مستثنی بودند و در حالی که شهروندان حتی از آب آشامیدنی کافی محروم بودند، گردشگران بهراحتی از امکان دوش گرفتن و داشتن آب لازم و کافی برخوردار بودند و این تبعیضها در صورت ادامه روند خشکسالی میتواند به درگیری جدی بین مردم بومی و گردشگران منجر شود.
بنابراین پیشنهاد سازمانهای جهانی در راستای حفظ گردشگری و کاهش روند خشکسالی، در پیش گرفتن گردشگری پایدار است که توریستها با تغییر سبک و روشهای غلط گذشته، با آموزشهای لازم در جهت حفظ محیطزیست و نجات سیاره گام بردارند و کاهش مصرف آب و استفاده درست و بهینه از منابع آب و دیگر منابع طبیعی اولین و مهمترین اقدام بشر در سفرها خواهد بود.