چرا بازار گردشگری از طرفداران غذای ایرانی محروم است؟
بهترین رستوران بدون مشتری
سرزمین ایران از بهترین زمینهای حاصلخیز دنیاست منتها ما در آن کشاورزی درستی نداشتیم، دانه مناسبی نکاشتیم و آبیاریمان هم علمی نبوده، از این روست که در بهترین نقطه دنیا برای گردشگری غذا هنوز از پتانسیل این حوزه بهرهای نبردهایم. سامان گلریز کارشناس خوراک ایرانی، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با بیان این مطلب میگوید: توریسم غذا در ایران تا یک و نیم سال پیش همگام با رشد و توسعه اقامتگاههای بومگردی در حال اوج گرفتن بود. در همه روستاها و شهرها متولیان این اقامتگاهها به گردشگران غذاهای بومی خود را عرضه میکردند که با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد.
این کارشناس حوزه خوراک میافزاید: این گفته به آن معنا نیست که ما توانسته بودیم خودمان را به چین، هند، مکزیک یا ژاپن که در این حوزه پیشرو هستند برسانیم، اما حرکتمان رو به جلو بود که یکباره کرونا مانند یک سونامی ایران را فراگرفت.
او ادامه میدهد: تعداد سفرهای خارجی مردم کاهش یافته و توریسم داخلی در اولویت انتخاب گردشگران ایرانی قرار گرفته بود، اما کرونا به مثابه ترمزی در برابر این رشد عمل کرد و ضربه بدی به توریسم خوراک زد که نشات گرفته از پشتوانه ناکافی و ضعف در حوزه گردشگری بود. در مقابل کشورهایی که سابقه طولانی و قوی در عرصه توریسم داشتند توانستند ضربهگیرهایی را برای خود تعبیه کرده و از شدت و حجم خسارتها بکاهند و آن را تخفیف دهند.
گلریز با ابراز نگرانی از ادامه حیات بومگردیها و اقامتگاهها میگوید: این اماکن به لحاظ میراث فرهنگی هم از اهمیت و ارزش زیادی برخوردارند. پیش از کرونا مردم خانههای قدیمی خود را به اقامتگاه تبدیل میکردند، اما این روزها با کسادی بازار گردشگری داخلی و عدم استقبال از اقامتگاهها در کنار گران شدن قیمت ملک، این اماکن با تهدید جدی در راستای تخریب و تغییر کاربری مواجهند.
او با اشاره به اینکه ایران علاوه بر گردشگری داخلی دارای پتانسیل بالایی در حوزه توریسم خارجی با موضوع گردشگری غذا است، اضافه میکند: متاسفانه ما نسبت به داشتههایمان اعتماد به نفس کافی نداریم. ایران در گذشته قطب غذای درمانی بوده و ما انواع غذاها را داریم که برای درمان بیماری از آنها بهره میگیریم.
نمونهاش انواع آش که در زمستان پخته و سرو میشوند و هنوز هم در اغلب مناطق کشورمان رواج دارند. علاوه بر آن ما غذاهای گرمیدار و سردیدار را داریم و در کنار چین دارای تاریخ طولانی در طب غذایی هستیم.
اگر ایران این پتانسیلها را دارد چرا برخلاف چینیها در این حوزه شناخته نشدهایم؟ گلریز دلیل قرار گرفتن کشورمان در سایه و حاشیه در حوزه گردشگری خوراک را به فقدان تبلیغات مرتبط میداند و عنوان میکند: همین موضوع هم باعث شده تا کشورمان بیشتر به عنوان یک مقصد سفر ماجراجویانه شناخته شود بدون آنکه به دیگر پتانسیلهای آن توجه شود. متاسفانه ما در این عرصه از توریسم به مثابه رستورانی هستیم که بهترین غذاها در آن طبخ میشود، اما به واسطه اینکه به فنون تبلیغ و بازاریابی مسلط نیستیم نمیتوانیم مشتری داشته باشیم.
او با بیان این مطلب که ابن سینا چهرهای جهانی است و میتوان از این برند که اتفاقا درمان خود را بر اساس طبع فرد و غذا انجام میداد در تبلیغات گردشگری خوراک بهره گرفت، میگوید: متاسفانه ما حتی در ثبت ملی غذاهایمان موفق نبودهایم و شاهدیم در مقابل امارات و ترکیه دارند غذاهای ما را به اسم خودشان ثبت میکنند.
این کارشناس حوزه خوراک با انتقاد از محدودیت منوی رستورانها در ایران عنوان میکند: بسیاری از توریستهای اروپایی گیاهخوار هستند در حالی که در منوی رستورانها تنها انواع کباب در کنار چند خورشت به مشتری عرضه شده و در این زمینه تنوعی نداریم. گردشگر خارجی هم طبیعی است با دیدن این منو تصورش این باشد که ما نه تنها تنوع غذایی نداریم، بلکه در حوزه غذای گیاهی کاملا دستمان بسته است. این در حالی است که در فرهنگ ایرانی غذای گیاهی جایگاه ویژهای دارد به طوری که من شش ماه است غذای گیاهی در تلویزیون به مخاطبانم ارائه میدهم و هنوز هم این برنامه ادامه دارد. بنابراین درباره چرایی این کمبود تنوع تنها میتوان چنین نتیجه گرفت که ما خلاقیتمان کم است، قصد نداریم ریسک کنیم و همین موضوع باعث شده با کاهش تنوع، مشتریانمان را هم از دست بدهیم.
یکی از راههای تبلیغ خوراک ایرانی و گردشگری غذا برگزاری جشنواره و فستیوال در این زمینه است. با این حال سامان گلریز معتقد است تا زمانی که رویه فستیوال و جشنوارهها به این شکل باشد نمیتوان به رونق توریسم خوراک در ایران امید داشت. او در این باره میگوید: اگر ما قصد معرفی ایران را داریم باید فستیوالها و جشنوارههایمان را به شکل بینالمللی برگزار کرده و در کنار آن در جشنوارههای جهانی شرکت کرده و با شیوه اجراهای بینالمللی در این حوزه آشنا شویم، اما ما متاسفانه انگار فقط خودمان با خودمان در حال بازی و رقابت هستیم.
وقتی دو همسایه با هم رقابت میکنند ممکن است با ضعف و قوت هم آشنا نشده و در یک بازی با حریف غریبه که از آنها قویتر است به یکباره با شکست سنگین مواجه شوند. سامان گلریز وضعیت ایران در توریسم خوراک را به این شکل میداند و میافزاید: ما زمانی میتوانیم حرفهای و در سطح استانداردهای جهانی باشیم که در جشنوارههای بینالمللی حاضر شویم. نگاهی به خبرهایی که درباره لباس ورزشکاران ایرانی در المپیک این چند روز منتشر شد بیندازید، ما اینهمه لباس سنتی و زیبا داشتیم که با شرایط فرهنگی جامعه هم همخوان بودند، اما در مقابل طرحی پرحاشیه انتخاب شد. دلیل این امر را هم من در این میبینم که ما در مسابقات طراحی لباس جهانی شرکت نکردهایم و با استانداردهای این حوزه آشنایی نداریم. رویه ما این شده که خودمان از خودمان تعریف میکنیم و برای هم دست میزنیم، اما این شیوه تاکنون پاسخگو نبوده است.