مرکز پژوهشهای مجلس هشدار داد
تهدید پنهان پساسیل
بازوی پژوهش پس از تشریح خسارات سیل بهاری متشکل از جاری شدن روانآبها، تخریب ساختمان و زیرساختها، تهدید دوم سیل ۹۸ را نیز معرفی کرد. بر اساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس رسوبات که به همراه سیل در دشتهای کشور تهنشین شده، میتواند منشأ ریزگردهای آتی در استانها باشد. از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ظهور ریزگردها میتواند یکی از بحرانهای آتی باشد و باید از هماکنون برای آن برنامهریزی کرد. مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش دلایل اصلی وقوع سیل در استانهای کشور را تشریح و به بررسی باید و نبایدهای آن پرداخته است. سامانه بارشی نوروز ۱۳۹۸ وقوع سیل در مناطقی از شمال، شمال غرب و جنوب کشور را به همراه داشته است. این سامانه در مجموع ۲۴ استان، ۲۱۳ شهرستان، ۲۰۹ شهر و ۵۹۰۰ روستای کشور را تحت تاثیر قرار داده است. به طور خلاصه میتوان گفت که بارندگی در کشور در ابتدای سال جاری در چند دوره صورت گرفت. دوره اول از ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ شروع شد و استانهای قم، گلستان، ایلام و خراسان شمالی را درگیر کرد. در این دوره در آققلا و گمیشان در استان گلستان سیل جاری شد. در دوره دوم بارشها که از ۴ تا ۶ فروردین ۱۳۹۸ ادامه داشت، سیلابهایی به راه افتاد که این سیلابها به محورهای مواصلاتی کشور خساراتی وارد کرد. دوره سوم بارشها از ۱۱ فروردین ۱۳۹۸ شروع شد و روز بعد آن به اوج خود رسید. این بارشها خسارت زیادی به استانهای لرستان، خوزستان و ایلام وارد کرد. آمار خسارتها حاکی از آن است که در مجموع این سیل ۷۸ کشته و ۳۱۱۴ نفر مصدوم در پی داشته است. همچنین مجموع خسارتها رقمی معادل ۳۵ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم حدود ۷ برابر هزینه زلزله سرپلذهاب بوده است.
دلایل اصلی وقوع سیل
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «بررسی علل وقوع سیلهای اخیر کشور از دیدگاه زیستمحیطی»، معتقد است در سال آبی جاری، برخلاف دوره ۳۰ ساله گذشته، مجموعه سرزمین ایران با افزایش ۳۰۰ درصدی بارشها روبهرو شده و در برخی مناطق کشور و از جمله حوضههای بالادست مهمترین رودخانههای کشور شامل کارون، دز و کرخه، میزان افزایش به مراتب بیش از میانگین کشور است و با توجه به دستاندازیهای اتفاق افتاده در طبیعت پیرامونی در دهههای گذشته، توانایی سرزمینی در برابر پیامدهای حاصله دچار نقصان شده و این امر موجب بروز نگرانیهای موجه و موکد در میان سیاستگذاران و تصمیمگیران شده است. این گزارش، در ادامه دلایل اصلی وقوع سیل در استانهای کشور را تشریح کرده است. در اکثر مناطق کشور در واقع همان عوامل هستند که در سالیان گذشته موجب بروز تنش آبی، افت شدید سطح ایستایی آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، بروز پدیده فروچالهها، ناپایداری و فرسایش خاک و به ویژه گسیل ذرات ناپایدار خاک از مناطق مستعد فرسایشپذیری یا همان توفانهای گردوغباری شده بود که مورد اخیر بیش از ۲۵ استان کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است. توجه نکردن به ظرفیت مهمترین تالابهای کشور به عنوان کاهنده شدت سیلاب و پذیرنده سرریز آب رودخانه و روانآبهای سطحی در کشور، در سالیان گذشته علاوه بر تاثیر بر تشدید سیلابها منجر به کاهش پهنه آبی تالابها و افزایش سطح در معرض فرسایش و گسیل ریزگردها شده است. مورد دوم تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی است که هم موجب شکنندگی بافت خاک و ناپایداری آن و هم موجب کاهش قدرت و توان پذیرندگی مازاد آبهای ناشی از بارش به دلیل وجود موانع فیزیکی شده است. همچنین تغییر ریختشناسی و شرایط پوشش گیاهی با افزایش غیرمنطقی پهنههای تخصیصی به کشاورزی و دامداری موجب افزایش احتمال فرسایش شده است. انجام ندادن عملیات آبخیزداری در حوضههای بالادست سدهای کشور، انجام ندادن عملیات آبخوانداری و توجه تکمحوری به سدسازی، توجه کافی نکردن به روشهای منطبق با توان طبیعی، بیتوجهی به الگوی منطقی کاربری صنعتی و کشاورزی، کاربری نامناسب اراضی و توجه نکردن به یکپارچگی منابع تالابی از جمله دیگر عوامل موثر در ایجاد سیل بوده است.
حفظ اکوسیستم مقدم بر سدسازی
در بخش دیگری از این پژوهش عنوان شده که شاید به نظر میرسد برای کاهش ریسک سیلاب و خطرات آن باید با انجام اقدامات سازهای در شهرها این پدیده طبیعی را کنترل کرد، اما از نظر مهندسی سیلاب، این راهکار مطرود است و صرفا میتواند به عنوان راهکار مکمل استفاده شود، زیرا مهندسی و کنترل سیلاب باید در منشا تولید روانآب و سرشاخهها که قدرت تخریب پایین است، صورت پذیرد. در سرشاخهها کنترل و تثبیت آب و خاک با هزینه بسیار کمتر و ریسک بسیار پایینتر امکانپذیر بوده و هیچ گونه خطر جانی و اقتصادی نخواهد داشت. بنابراین اهمیت حفظ اکوسیستم و فعالیتهای همسو با طبیعت در مقابله با خطر وقوع سیل اهمیت جدی خواهد داشت. احداث سد و سازه همیشه به عنوان یک راهکار سازهای اثربخش باید مد نظر باشد، اما باید در نظر داشت این یک اقدام پرهزینه و زمانبر است. سد به عنوان یک تکنولوژی نه آنقدر که در زمان خشکسالیها و بروز گرد و غبار میگفتند بد است و نه آنقدر که الان گفته میشود تنها راه چاره است. این تکنولوژی باید مثل هر تکنولوژی دیگر با برنامهریزی و مد نظر قرار دادن جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی مورد توجه و استفاده قرار گیرد. مهمتر از ساخت سد بهرهبرداری از آن است که هم در زمان سیل و هم در زمان خشکسالی دارای اهمیت است.
بایدها و نبایدها
این گزارش در بخش انتهایی خود به مجموعهای از بایدها و نبایدها اشارها کرده است. یکی از مهمترین بایدها که این گزارش به آن اشاره میکند برنامهریزی لازم برای تدوین درسآموختهها و بازنگری در برنامههای کنترل سیلاب است. در این راستا انجام مطالعات یکپارچه مدیریت سیلاب در همه حوضههای آبریز کشور از ضروریات است. نکته مهم که این گزارش در بخش پایانی تاکید کرده این هشدار است که بعد از بحران تمام تمرکز به سمت اقدامات انجام نشده برای کنترل سیل میرود. این در حالی است که بحران سیل گذشت و این اقدامات بلندمدت بود که در کوتاهمدت جواب نمیدهد. اما در خصوص اولویتها باید به برخی موارد توجه شود. یکی از این موارد رسوبات است که همراه سیل آمده و در دشتهای کشور تهنشین شده است. این رسوبات با خشک شدن آب تبدیل به منشأ ریزگرد در استانها خواهد شد. بنابراین یکی از بحرانهای آتی که باید برای آن آماده شد و هماکنون برای آن برنامهریزی کرد، مقابله با ریزگردهای احتمالی است که در آینده نزدیک و پس از فروکش کردن سیلاب و خشک شدن زمین با آن مواجه خواهیم شد. همچنین این گزارش پیشنهاد میکند که صیانت از جنگلها، مراتع و آبخیزها و حریم رودخانه به عنوان یک اقدام مستمر در دستور کار وزارت نیرو و دیگر دستگاههای مسوول قرار گیرد.
ارسال نظر