تنها به نیاز داخلی توجه نکنیم
تحلیلی درباره نیازهای امروز و فردای صنعت فولاد
صنعت فولاد چه نقشی در اقتصاد ایران دارد و این صنعت چقدر برای اقتصاد ایران دارای اهمیت است؟
صنعت فولاد یکی از مهمترین صنایع کشور است، زیرا محور اساسی صنعتی شدن کشور بر پایه نفت، گاز و فلزات معدنی بنا نهاده شده و در بحث فلزات سنگین بیشک فولاد یکی از مهمترین فلزات کشور است. باید توجه کنیم که فولاد یکی از مهمترین محورهای توسعهای کشور محسوب میشود. ما فلزات سنگین را به دلیل برخورداری کشور از تعداد معادن بالا، محور توسعه قرار دادهایم و دستیابی به این فلز برای ما سهل و آسان بوده است. همچنین انرژیهای فسیلی نیز همیشه در دسترس و ارزان است و نیروهای انسانی را نیز باید مدنظر قرار دهیم تا متوجه شویم چرا فولاد یکی از محورهای توسعهای کشور محسوب میشود.
بر اساس پیشبینیها کشور دارای ۶۰ میلیارد تن ذخایر معدنی است که ۳۰ میلیارد تن آن ذخایر قطعی بوده و از این میزان در این سالها فقط درصد ناچیزی از آن را اکتشاف کردهایم و درصد ناچیزتری را توانستهایم استخراج کنیم. اگر ما در این حوزه فعالتر شویم شاید بتوانیم در حوزه فولاد نیز موفقیتهای بیشتری کسب کنیم. در این مورد بد نیست اشارهای به کشور کره جنوبی کنیم که تولید فولاد را همزمان با ایران آغاز کرد، با این تفاوت که آنها نه معدنی برای اکتشاف داشتند و نه بازاری برای صادرات. این در حالی است که ایران هم بازار صادرات خارجی داشت و هم معادن متعدد سنگآهن در اختیار داشت، اما امروز آنها بزرگترین صادرکننده و مصرفکننده فولاد جهان هستند و ما باید برای کسب چنین موفقیتهایی تلاش بیشتری کنیم. در این مورد نیاز است که نهادهایی مانند سازمان زمینشناسی و اکتشافات و دیگر نهادهای ذیربط کشور قویتر عمل کنند. مسوولان بخشهای مختلف در نظر داشته باشند که محصولات مختلفی مانند آهن قراضه برای صنعت فولاد کشور اهمیت قابل توجهی دارد و هرکدام از این محصولات میتوانند در توسعه فولاد کشور کمک قابل توجهی کنند.
اقتصاد را مقاوم کنیم
اقتصاد ایران نیازهای قابل توجهی دارد. مردمی کردن اقتصاد، بهرهوری اقتصاد، توانمندسازی بخش خصوصی، حمایت از کارآفرینی و تکمیل زنجیره تولید بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی باید در اقتصاد ایران مدنظر باشند. امروز اجرای دستورالعملهای قانون اصل ۴۴ قانون اساسی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است و مردمی کردن اقتصاد، توانمندسازی بخش تعاونی و خصوصی به معنای واقعی، حمایت از تولیدکنندگان در مقابل واردات بیرویه و برخورد با مشکل قاچاق، بهبود فضای کسبوکار و رفع موانع اشتغال و عمل به سیاستهای اقتصاد مقاومتی، راهبردهای پیش روی دولت است که باید بیشازپیش به آن توجه کرد. ما در دوره اخیر مجلس، بیش از اینکه به قانونگذاری بپردازیم، باید به نظارت بر اجرای قوانین بپردازیم و این کار را در اولویت خود قرار دهیم. قوانین زیادی در کشور وجود دارد و اولویت ما باید اجرای این قوانین باشد؛ کار مجلس، نظارت بر حسن اجرای قوانین است که به عنوان عضوی از کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی میگویم این کمیسیون در این دوره، اهمیت این موضوع را درک کرده است و گزارشهای خود را خدمت مردم ارائه میدهد.
ما تابآوری و مقاومسازی اقتصاد در برابر تکانههای داخلی و خارجی را که بر اقتصاد اثرگذار است اقتصاد مقاومتی میدانیم اما تحقق آن نیاز به اتحاد هر سه قوه و شرایطی دارد. باید همواره اقتصاد را مقاوم کنیم تا آسیب نبیند. رئوس اقتصاد مقاومتی مردمی کردن، دانشبنیان شدن، بالا بردن بهرهوری و تکمیل زنجیره تولید است و باید با این شیوهها اقتصاد را تقویت کرد و تاثیرات منفی را بر اقتصاد کم کنیم. بار اقتصاد مقاومتی بر دوش تولیدکنندگان در سطح کشور است و باید دست به دست هم بدهیم و اجازه ندهیم دشمن به هدف خود برسد و با تمام توان تاثیرات منفی را به کمترین میزان برسانیم.
مردم به میدان بیایند
باید ساختار دولت اصلاح شود و دولت تصدیگری را کم کند و مردم برای به دوش کشیدن بار اقتصاد کشور به میان بیایند و همانند میدان جنگ که بسیج شکل گرفت و به میدان آمد، اقتصاد را نیز بسیجگونه به مردم بدهیم. حضور مردم در میدان از طریق شرکتهای تولید تعاونی و اصناف و واحدهای کوچک امکانپذیر است و سیاستهای اصل ۴۴ و اصلاح ساختار دولت گامی اساسی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی است و تا ساختار اصلاحی دولت صورت نگیرد نمیتوان انتظار داشت مردم به عرصه بیایند، چراکه هنوز با نهادی دولتی مواجه هستیم که فربه است. در این زمینه مجلس نیز باید کمک ویژه داشته باشد. در زمینه شفافسازی و فساد و جذب سرمایهها به تولید نیز باید فعال شد و تولید داخل را که لازمه موفقیت تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است، مورد توجه قرار داد. حاکمیت باید بسترهای لازم را برای تولید فراهم کند و از سویی تولیدکننده نیز به حداکثر بهرهوری برسد و رقابتپذیر باشد و تولید را با بالاترین کیفت عرضه کند و در عین حال قیمت تمامشده را به کمترین میزان برساند.
همچنین باید شرایط کار برای بخش خصوصی فراهم شود و دولت هم حمایتهای لازم را انجام دهد. از سوی دیگر باید در قرارداد با خارجیها روی این موضوع تاکید شود که همراه با انتقال تکنولوژی زمینه ارتقای تولید داخلی نیز فراهم شود و از طرفی ایجاد بازار صادراتی نیز مدنظر باشد. یکی از مشکلات امروز اقتصاد ما این است که کشور از استراتژی توسعه صنعتی برخوردار نیست و باید شرکتهایی مانند گلگهر و فولاد مبارکه در سطح جهان به یک برند تبدیل شوند تا زمینه صادرات فولاد بیشتر فراهم شود. از جمله الزامات ما این است که ساختار اداری دولت و نظام بودجهای کشور اصلاح شود تا زمینه تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم فراهم باشد.
بیشتر به صادرات فکر کنیم
در ادامه در خصوص ظرفیت تولید و صادرات فولاد کشور و رسیدن به هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد به نکاتی اشاره خواهم کرد. این هدف بهمنظور تامین نیاز بازار داخلی و خارجی در نظر گرفته شده و با توجه به ظرفیتهای موجود، پروژههای عمران و ساختوسازها در کشور باید بین پنج تا هشت سال آینده به میزان تولید ۵۵ میلیون تن فولاد دست پیدا کنیم. باید در این مورد توجه کرد که ظرفیتسازی انجامشده تولید فولاد کشور حدوداً ۲۰ میلیون تن است، اما تولید واقعی فولاد کشور کمتر از ۲۰ میلیون تن تخمین زده میشود. نباید به نیاز فعلی بازار داخلی توجه کرد، زیرا ما در شرایط رکود به سر میبریم و پروژههای عمرانی، ساختوسازها و تولیدات قطعات فولادی نیمهتعطیل بوده است. با فعال شدن مجدد این سه بخش مصرف فولاد کشور نیز افزایش پیدا میکند و با یک برنامه هشتساله میتوانیم با افزایش تولید، صادرات فولاد را داشته باشیم، هرچند که در شرایط فعلی نیز صادرات صورت میگیرد اما باید میزان صادرات فعلی را افزایش دهیم و با توجه به ظرفیتی که در این حوزه وجود دارد به نظر میرسد تحقق چنین هدفی دور از ذهن نباشد. بنابراین باید در کنار تامین نیاز داخلی کشور به فولاد، به صادرات و بازارهای هدف در این صنعت نیز توجه ویژهای داشته باشیم.
در جمعبندی باید بگویم تولید و تکنولوژی در حوزههای فولادی کشور باید افزایش یابد و در کنار تامین نیاز داخلی باید به صادرات این محصول نیز بیشتر فکر کنیم و تحقق چنین هدفهایی نیاز به بهبود فضای کسبوکار کشور و اجرای قوانینی دارد که هرکدام به نحوی میتوانند به تولید بیشتر و بهتر در اقتصاد کشور کمک کنند. همچنین مواردی باید دست به دست هم دهد تا فولادیها فرصت بیشتری برای نقشآفرینی در اقتصاد ایران داشته باشند. باید کمک کرد تا تولید از رکود خارج شود و مساله تامین مالی بهعنوان اولین مشکل تولیدکنندگان برطرف شود تا توان تولید و رقابت در بازار فروش را داشته باشند. تسهیلاتی که بانکها بهعنوان تامینکننده مالی ارائه میکنند نباید آنقدر سختگیرانه باشد که بنگاههای اقتصادی را دچار هزینههای مالی بیشتر و پرداخت سود بانکی کرده و از گرفتن وام منصرف کند.
ارسال نظر