دنیای اقتصاد عوارضِ نگاه کوتاه مدت به مزیتهای نسبی اصفهان را بررسی میکند
لیلی زوارهای - کشوری که از ثروت طبیعی نفت برخوردار است و آن را باقیمتی بیش از هزینه تمامشده استخراج میفروشد از رانت و درآمد اضافی بهره میبرد که مانند یک شمشیر دولبه میتواند بهعنوان موهبت یا نفرین عمل کند. در دو دهه گذشته بهطور میانگین کشورهایی که بخش بزرگتری از اقتصادشان را نفت تشکیل داده، رشد صنعتی کمتری داشتهاند. بنابراین یک اقتصاد نفتی در معرض چالشی قرار دارد به نام نبود صنعت پویا و در حال رشد. سیاستگذاران در ایران بارها برای رفع این موانع و رشد صنعت تلاش کردهاند؛ اما بیش از هر چیز از درآمد نفتی برای عقب انداختن رشد نرخ ارز از تورم استفاده کردهاند، تخصیص بهینه اعتبار و توسعه مالی را مخدوش کردهاند و با وابستگی بودجه دولت به درآمد پر نوسان نفتی، باعث نا اطمینانی سرمایهگذاران شدهاند. و حالا در میانه مسیر توسعهای پرنوسان، ناگاه خدماتی که ریشه در خدمات واقعی هم ندارد، چنان رشد کرده که کشاورزی و صنعت به گوشه رینگ اقتصاد پرتابشدهاند؛ وهلهای که کارشناسان اقتصادی از آن به صنعتی زدایی زودهنگام تعبیر کردهاند. صنعت زدایی زودهنگام به وضعیتی اطلاق میشود که یک کشور پیش از توسعه قابلتوجه بخش صنعت، به سمت گسترش سهم بخش خدمات از تولید ملی حرکت کند. سطح درآمدی کشورها در وضعیت صنعت زدایی، کمتر از سطوح درآمدی در کشورهای موفق در موقعیت مشابه است. بهبیاندیگر، این کشورها در حال تبدیلشدن به اقتصادهای مبتنی بر خدمات هستند؛ بدون آنکه تجربه صنعتی شدن مناسبی را پشت سر گذاشته باشند. اصفهان حالا گویا دچار این چالش شده در حالی که در جایجای سند آمایش این منطقه توسعه صنعت مطرح و بر آن تاکید شده است.