کاستیهای مسیر پیشرو
تحلیلی درباره چالشهای زیرساخت زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد
پس از آن مقرر شد تولید فولاد خام کشور طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ از ۱۱ میلیون به ۲۸ میلیون تن در این مدت برسد. در این راستا در مردادماه سال ۱۳۸۵ سند راهبردی توسعه صنعتی کشور بر اساس سند چشمانداز ۱۴۰۴ با اولویت تولید فولاد خام برابر ۵۵ میلیون تن معادل سهم ۵/ ۳ درصد تولید جهانی تدوین شد که از این میزان در حدود ۲۰ میلیون تن فولاد است برای صادرات در نظر گرفته شده است. همچنین با توجه به اهمیت و گذشت ۱۰ سال از سند چشمانداز ۲۰ساله کشور، در سال ۱۳۹۳ شرکت ملی فولاد ایران به بررسی مجدد صنعت فولاد پرداخت و نتایج بررسی خود را تحت عنوان «مطالعات طرح جامع فولاد کشور» (اسفندماه سال ۱۳۹۳) تهیه و تدوین کرد.
اجرای این سندها و طرحهای صنعت فولاد با مشکلاتی از قبیل کمبود نقدینگی، عدم استقبال و مشارکت بخش خصوصی، مشکل در گشایش اعتبارات اسنادی (LC) و مشکلات ناشی از تبعات تحریم علیه ایران، نوسانات قیمت ارز و اجرای هدفمندی یارانهها و از سوی دیگر محدودیتهای بسیار زیاد مالی، کمبود نقدینگی، وقفه در تصمیمگیری (صرف مدت طولانی در تصویب توجیه مالی و فنی- اقتصادی و انعقاد قرارداد) و بهخصوص عدم وجود زیربناها و زیرساختهای مناسب از قبیل حملونقل جادهای و ریلی و حاملهای انرژی (آب، برق، گاز) سرعت اجرای پروژههای زنجیره فولاد را به شدت کاهش داده است. احداث و توسعه زیرساختهای لازم جهت رسیدن به چشمانداز سال ۱۴۰۴ تولید ۵۵ میلیون تن فولاد نیاز به صرف زمان و هزینههای سرمایهگذاری بالا دارد لذا در این مقاله به معرفی چالشهای موجود در زیرساختهای زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد با بررسی روند رشد سالهای گذشته این زیرساختها میپردازیم.
۱- بررسی زیرساختهای حملونقل ریلی
به لحاظ وجود مزایای نسبی حملونقل ریلی نسبت به حملونقل جادهای در امور حملونقل انبوه بار بهخصوص در مسافتهای طولانی، کاهش قابل ملاحظه در مصرف انرژی (گازوئیل)، ایمنی فوقالعاده بالا و تلطیف محیط زیست به لحاظ مصرف سوخت فسیلی کمتر و رفاه و آسایش بیشتر، تاثیر قابل توجهی در کاهش قیمت تمامشده در حملونقل دارد. بدیهی است هرچه قیمت سوخت به قیمت واقعی خود نزدیک شود، صرفه و مزیت اقتصادی حملونقل ریلی به نسبت جاده بیشتر
خواهد شد.
طبق آخرین آمار رسمی مرکز آمار کشور در سال ۱۳۹۴، طول خطوط اصلی ریلی کل کشور ۱۰۴۵۹ کیلومتر با ظرفیت حمل بار حدود ۶/ ۳۵ میلیون تن بوده است. پیشبینی جهت حملونقل ریلی در افق ۱۴۰۴ حدود ۲۵ هزار کیلومتر بوده که سهم حملونقل ریلی صنعت فولاد حدود ۱۴۸۰۶ کیلومتر با ظرفیت حمل ۸۸ میلیون تن مواد خام است یعنی صنعت ریلی کشور باید رشد بیش از ۱۴۰ درصد در ۱۰ سال آینده (سالانه ۱۴ درصد) را داشته باشد. این در حالی است که متوسط نرخ رشد احداث خطوط اصلی ریلی در ۱۰ سال گذشته ۲/ ۲ درصد بوده است.
از طرفی هزینه احداث یک کیلومتر خطوط ریلی حدود ۳/ ۱ میلیون دلار است، با یک محاسبه سرانگشتی جهت رسیدن به ۲۵ هزار کیلومتر خطوط ریلی کشور با کسری حدود ۵/ ۱۴ هزار کیلومتر خطوط ریلی تا افق ۱۴۰۴ مواجه هستیم و به حدود ۱۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری بدون تجهیز ناوگان آن (فقط بخش احداث خطوط) نیاز است این در حالی است که بودجه شرکت مادرتخصصی ساخت و توسعه زیربنای حملونقل کشور با ۷/ ۰ میلیارد دلار بودجه در سال ۱۳۹۷، با کسری ۶۵ درصدی بودجه مواجه است.
بدیهی است کسری نرخ رشد سالانه ۸/ ۱۱ درصد در صنعت ریلی (رشد مورد نیاز حدود شش برابر متوسط رشد سالانه فعلی است) جهت رسیدن به اهداف افق سال ۱۴۰۴، بدون تامین به موقع منابع مورد نیاز دور از انتظار است.
۲- بررسی زیرساخت حملونقل جادهای
توجه به زیرساخت حملونقل جادهای به عنوان رایجترین و آسانترین روش جابهجایی کالا و مسافر در کشور از اهمیت بالایی برخوردار است به طوری که ۸۰ درصد حملونقل به وسیله حملونقل جادهای انجام میشود. در حال حاضر ظرفیت فعلی جادههای تحت حوزه استحفاظی وزارت راه (بدون راه روستایی) ۸۶۱۶۶ کیلومتر با ظرفیت حملونقل ۶۲۱ میلیون تن است که پیشبینی جهت حملونقل جادهای در افق ۱۴۰۴ حدود ۱۱۳ هزار کیلومتر است که سهم حملونقل جادهای صنعت فولاد حدود ۸۶۴۵۹ کیلومتر با ظرفیت حمل ۸۸ میلیون تن بار است یعنی صنعت جادهای کشور باید رشد بیش از ۳۲ درصد در ۱۰ سال آینده (سالانه ۲/ ۳ درصد) را داشته باشد تا حملونقل زنجیره فولاد را پوشش دهد. این در حالی است که متوسط نرخ رشد احداث جادههای تحت حوزه استحفاظی وزارت راه در ۱۰ سال گذشته (بدون راه روستایی) ۴/ ۲ درصد بوده است. بدیهی است کسری رشد سالانه ۸/ ۰ درصد در احداث مسیرهای جادهای کشور (رشد مورد نیاز حدود ۳/ ۱ برابر متوسط رشد سالانه فعلی است) بدون تامین به موقع منابع مورد نیاز امکانپذیر نیست.
۳- بررسی زیرساخت مصرف آب
آب یکی از مهمترین منابع زیرساختی هر کشور بهخصوص در زنجیره ارزش فولاد است. از آنجا که ایران در زمره کشورهای خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد لذا بهرهبرداری از منابع آب باید با حساسیت و برنامهریزی صورت گیرد. در حال حاضر حدود ۱۶۹ میلیون مترمکعب آب در سال، در بخشهای مختلف صنعت فولاد استفاده میشود که با اضافه شدن میزان آب مورد نیاز طرحهای در دست اجرا، مجموع این مصرف در سال ۱۴۰۴ به حدود ۳۷۰ میلیون مترمکعب خواهد رسید. این به آن معناست که در سال ۱۴۰۴ میزان آب مصرفی مورد نیاز حدود ۲/ ۲ برابر مصرف فعلی صنعت فولاد است. یکی از راهکارهای مهم جهت تامین آب مصرفی صنعت فولاد، احداث این صنایع در مناطق ساحلی کشور است در حالی که کارخانههای فولاد که به نام طرحهای هشتگانه فولادی از سال ۱۳۸۴ توسط دولت نامگذاری و در حال ساخت هستند، فاصله قابل توجهی با سواحل آبی کشور دارند.
۴- بررسی زیرساخت حاملهای انرژی برق و گاز
یکی از عوامل مهم در رقابتپذیر بودن صنعت فولاد ایران، قیمت پایین انرژی با توجه به روشهای تولید فولاد است. طبق پیشبینیهای صورتگرفته میزان انرژی الکتریکی مورد نیاز تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام برابر ۴۶۵۱۰ میلیون کیلووات ساعت در سال (۹۲۳۰ مگاوات) است به طوری که مصرف برق صنعت فولاد در سال ۱۳۹۵ برابر ۲۳۷۴۰ میلیون کیلووات ساعت (۴۷۱۰ مگاوات) بوده است لذا مصرف برق در صنعت فولاد تا افق ۱۴۰۴ به رشد ۹۷ درصد (سالانه حدود ۱۰ درصد) نیاز دارد در حالی که متوسط رشد فعلی صنعت برق کشور سالانه حدود ۱/ ۶ درصد است. صنعت برق کشور با توجه به برآورد میزان هزینه سرمایهگذاری در نیروگاهها، خط و پست برق برابر ۵/ ۵ میلیارد دلار و همچنین کسری رشد سالانه ۹/ ۳ درصد در این صنعت (رشد مورد نیاز حدود ۶/ ۱ برابر متوسط رشد فعلی)، از چالشهای بزرگ پیشروی صنعت فولاد بهشمار میآید لذا باید با توجه به سایر زیرساختها و امکانات در اهداف سند چشمانداز مجدداً بازنگری اساسی
صورت گیرد.
در حال حاضر طول خطوط انتقال گاز حدود ۳۵ هزار کیلومتر است که بر اساس سند چشمانداز ۲۰ساله باید به حدود ۶۵ هزار کیلومتر افزایش یابد (در کل تا سال ۱۴۰۴ رشد ۸۵ درصد). برای تحقق تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام، سالانه به ۳/ ۱۸ میلیارد مترمکعب گاز نیاز است که حدود ۱/ ۲ برابر مقدار گاز مصرفی فعلی است. لازم است برای تامین این میزان گاز در بخش صنعت فولاد برنامهریزی جهت گسترش اکتشافات منابع گازی، توسعه و بهرهبرداری از فازهای بعدی میدان گازی پارس جنوبی، توسعه خطوط انتقال گاز و افزایش توان انتقال گاز را مدنظر قرار داد.
۵- بررسی زیرساخت تجهیز بنادر
اهداف اکثر کشورهای تولیدکننده فولاد ضمن تامین نیاز داخلی، صادرات است. به عنوان مثال کشورهای چین، ژاپن و کره نگرش صادراتی به تولید فولاد دارند. لذا قیمت تمامشده محصول نقش موثری در رقابتی کردن فولاد ایفا میکند. تاکنون نگرش ایران از تولید فولاد تامین نیاز داخل بوده است. با توجه به اینکه در افق ۱۴۰۴ سهمی معادل ۴ درصد صادرات جهانی برابر ۲۰ میلیون تن در فولاد تبیین شده، باید نگاه صادراتی به این محصول داشته باشیم و چیدمان کارخانههای فولادسازی و سرمایهگذاری و زیرساختهای آنها با توجه به اهداف صادراتی این محصول صورت گیرد در حالی که کمتر از ۴۰ درصد طرحهای فولادی در کنار سواحل آبی قرار دارد. تبیین این استراتژی مشکلاتی از قبیل تامین آب مورد نیاز صنعت فولاد و همچنین افزایش هزینه حملونقل به پورتهای صادراتی را در پی خواهد داشت.
بیشترین حجم واردات فولاد در جهان به منطقه منا (حدود ۴۰ میلیون تن) اختصاص دارد و این فرصت برای صنعت فولاد کشور و صنایع تبدیلی زنجیره ارزش سنگآهن داخل کشور که از بابت بعد مسافت به این منطقه نزدیک است یک مزیت محسوب میشود.
علاوه بر این قرار گرفتن در منطقه اعضای ECO و نیاز بیش از ۹۰ میلیون تن فولاد در این منطقه با ۴۶۰ میلیون نفر یکی دیگر از فرصتهای تولید محصولات این زنجیره به حساب میآید. به عنوان مثال در بنادر جنوبی کشور نهایتاً کشتیهایی با ظرفیت ۶۰ هزار تنی امکان پهلوگیری دارند در صورتی که در بنادر سایر کشورهای منطقه مثل عمان کشتیهای ۴۰۰ هزارتنی در حال پهلو گرفتن هستند که خود این امر باعث بالا رفتن هزینه حملونقل دریایی محصولات ایران میشود و باید اقداماتی در جهت توسعه پورتهای صادراتی انجام شود.
از سوی دیگر عدم سرمایهگذاری در بندر چابهار به عنوان هاب صادرات با وجود مزیتهایی نظیر نزدیکی به مقاصد صادراتی نسبت به بندرعباس، درفت بالای آب جهت پهلوگیری کشتیهای بزرگ و منطقه جغرافیایی خاص (منابع غنی استان سیستان و بلوچستان و هاب صادرات منابع معدنی و سایر محصولات افغانستان و پاکستان) باعث از دست رفتن این فرصت شد تا جایی که بندر گوادر۱ در جنوب پاکستان توسط کشور چین با مشارکت در سرمایهگذاری این طرح توسط کشورهای عمان، آمریکا و آلمان راهاندازی و تجهیز شده است. اهمیت سرمایهگذاری در بنادر استراتژیک منطقه نشان میدهد که هزینه سرمایهگذاری جهت راهاندازی و تجهیز بندر گوادر ۷۷ درصد هزینه سرمایهگذاری جهت توسعه بنادر ایران تا افق سال ۱۴۰۴ است. بر اساس مطالعات انجامشده، با هدف توسعه فیزیکی و غیرفیزیکی بنادر، ظرفیت نهایی کلیه بنادر در سال ۱۴۰۴، ۲۱۰ میلیون تن دیده شده است که از این ۲۱۰ میلیون تن در سال ۱۴۰۴ سهم واردات و صادرات مواد و محصولات فولادی ۳۰ میلیون تن است. برآورد میزان هزینه سرمایهگذاری در توسعه بنادر ایران معادل ۵/ ۱ میلیارد دلار پیشبینی شده است.
۶- بررسی زیرساخت اکتشافات سنگآهن
نتایج حاصل از بررسی ذخایر سنگآهن کشور نشان میدهد که ذخایر احتمالی سنگآهن کشور حدود ۱/ ۵ میلیارد تن است که حدود ۷۲/ ۲ میلیارد تن آن ذخیره قطعی باقیمانده با عیار متوسط ۵۱ درصد است. از آنجا که برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام حدوداً نیاز به ۱۶۴ میلیون تن سنگآهن خام از سال ۱۴۰۴ است از اینرو باید توسعه معادن جهت افزایش توان تولید از حدود ۸/ ۵۱ میلیون تن سنگآهن در سال ۱۳۹۴ به ۱۶۴ میلیون تن در سال ۱۴۰۴ ایجاد شود. با محاسبات صورتگرفته روند تولید سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد بعد از چشمانداز سال ۱۴۰۴، ذخایر باقیمانده سنگآهن کشور تنها جوابگوی حدود ۹ سال بعد از افق سال ۱۴۰۴ است. از سوی دیگر به منظور داشتن توجیه فنی و اقتصادی، برای هر طرح صنعتی باید یک حداقل عمر مفید برای بازگشت سرمایه و سودآوری در نظر گرفت. چنانچه کارخانههای فولاد با عمر حداقل ۲۰ سال را از سال ۱۴۰۴ در نظر بگیریم، ذخایر قطعی سنگآهن ایران حداکثر تا ۹ سال میتواند خوراک مورد نیاز کارخانههای فولادسازی را تامین کند، پس از آن با کسری سنگآهن مواجه خواهند شد. حداقل هر پنج سال یکبار باید اکتشافات جدیدی برابر ۶۰۰ میلیون تن سنگآهن انجام شود که در مجموع ۸/ ۱ میلیارد تن به ذخایر قطعی سنگآهن ایران اضافه شود تا بتوانیم بهرهبرداری کافی از سرمایهگذاری در زنجیره ارزش سنگآهن داشته باشیم.
با گذشت ۱۰ سال از سند چشمانداز ۲۰ساله کشور با هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام در افق سال ۱۴۰۴، زیرساختهایی همچون حملونقل ریلی و جادهای، پورتهای صادراتی، انرژی (آب، برق، گاز) و اکتشافات سنگآهن به عنوان مواد خام اولیه زنجیره ارزش، به دلیل حجم بالای سرمایهگذاری و زمانبر بودن احداث و توسعه آنها، از اهمیت بالایی برخوردار هستند. در حال حاضر وضعیت این زیرساختهای اساسی در شرایط مطلوبی به سر نمیبرند به طوری که:
در حملونقل ریلی، رشد نرخ متوسط احداث خطوط ریلی در ۱۰ سال گذشته حدود ۲/ ۲ درصد بوده که جهت دستیابی به اهداف چشمانداز نیاز است سالانه نرخ رشد حدود ۱۴ درصد داشته باشد.
در حملونقل جادهای نیز رشد نرخ متوسط طول احداث جادههای تحت حوزه استحفاظی وزارت راه در ۱۰ سال گذشته (بدون راه روستایی) ۴/ ۲ درصد بوده که جهت دستیابی به اهداف چشمانداز نیاز است سالانه نرخ رشد حدود ۲/ ۳ درصد داشته باشد.
همچنین در صنعت برق نرخ رشد متوسط سالانه کل صنعت برق در ۱۰ سال گذشته حدود ۱/ ۶ درصد است که جهت دستیابی به اهداف سند چشمانداز سال ۱۴۰۴ نیاز است سالانه نرخ رشد حدود ۱۰ درصد داشته باشد.
در صنعت گاز نیز طول خطوط انتقال گاز جهت دستیابی به اهداف چشمانداز تا سال ۱۴۰۴ باید رشدی به میزان ۸۵ درصد شرایط کنونی (سالانه ۵/ ۸ درصد) داشته باشد این در حالی است که مصرف گاز صنعت فولاد در افق ۱۴۰۴ باید به میزان ۱/ ۲ برابر افزایش یابد.
مصرف آب بخشهای مختلف صنعت فولاد نیز جهت دستیابی به اهداف سند چشمانداز تا سال ۱۴۰۴ رشد ۶۰ درصد را در پی خواهد داشت.
در بخش اکتشاف سنگآهن جهت توجیه فنی و اقتصادی سرمایهگذاری و بهرهبرداری کافی صنایع فولادی حداقل نیاز به اکتشاف ۸/ ۱ میلیارد تن سنگآهن است (اکتشافی به میزان ۵۱ درصد ذخایر قطعی حال حاضر سنگآهن).
آنچه مسلم است با توجه به کسریهایی که در مسیر تحقق سند چشمانداز ۱۴۰۴ وجود دارد باید نگرشی جامع بهصورت درونگرا و برونگرا شود که لازمه تحقق آن تغییر نگرش حاکمیتی دولت با مشارکت بخش خصوصی در تدوین و اصلاح سند چشمانداز سال ۱۴۰۴ در بخش معدن و صنایع معدنی و سرمایهگذاری خاص در این حوزه است.
پینوشت:
۱- GWADAR
ارسال نظر