توسعه پایدار هدف پرطمطراقی است که در سالهای اخیر درباره آن بسیار شنیده و خواندهایم. در وهله اول عنوان آن بسیار ساده و همهفهم بهنظر میرسد. لکن، برخلاف این ظاهر ساده و همهفهم، بر سر تفسیر آن بحث و جدل بسیاری در فضای آکادمیک و عمومی وجود دارد. یکی از کمکهایی که ریاضیات در اختیار…
تحول توسعه پایدار دیگر صرفا یک ایده بلندپروازانه نیست، بلکه به یک استراتژی اقتصادی ضروری تبدیل شده است؛ داستانی که نهتنها در عرصه بینالمللی، بلکه در کشورهایی مانند ایران نیز بازتاب دارد؛ جایی که تعادل میان رشد اقتصادی و حفاظت از محیطزیست به ضرورتی حیاتی تبدیل شده است.
البرز نظامی: جنگ تنها جان انسانها را به خطر نمیاندازد؛ بلکه مال آنها را نیز به تاراج میبرد؛ حتی اگر از گلولهها در امان باشند. جنگ با ایجاد و تشدید فضای ریسک و همچنین نااطمینانی مانع سرمایهگذاری اقتصادی میشود. در نتیجه، فرار سرمایه و کندی یا حتی خوابیدن چرخ اقتصاد از اولین و کمترین هزینههای جنگ است. واقعیت آن است که تمام ادعاهای علم اقتصاد و آن منحنیهای عرضه-تقاضا، همگی بر روی دوش یک غول بزرگ بنا شده است که آن غول نظم و امنیت است؛ نظم و امنیتی که از حقوق مالکیت دفاع میکند و اجرای قراردادها را تضمین میکند. لکن، با وقوع جنگ این غول بزرگ از هم میپاشد. بنابراین، در فضایی که حقوق مالکیت به رسمیت شناخته نمیشود و استحکام قراردادها به خطر افتاده است، دیگر نمیتوان انتظار داشت امور اقتصادی آنچنان که انتظار میرفت، جلو برود. حال با توجه به شرایط یکسال گذشته منطقه، «باشگاه اقتصاددانان» در پرونده امروز به بررسی آثار اقتصادی جنگ در یکسال اخیر پرداخته است.
آنچه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی روی داد، نقطهعطفی بود که احتمالا طی سالهای متمادی، بر مسیر تحولات آتی تاثیرگذار خواهد بود. شواهد نشان میدهد که ما نه با یک نظم نوین منطقهای، بلکه با یک موقعیت جدید روبهرو هستیم که میتواند سرآغازی برای تغییر معادلات بازی در این جغرافیای پرتنش باشد. این موقعیت، شباهت چندانی به مفاهیم اقتصادی، بازار و بازیهایی ندارد که طرفهای آن را با الفاظی همچون برنده و بازنده قلمداد کنیم.
ژان ژاک روسو، مدل شکار گوزن را به مثابه تمثیلی از همکاری، هماهنگی و اطمینان در بین بازیگران، توسعه داده است. گروهی از شکارچیان قرار میگذارند در موقعیتهای معینی کمین کنند و منتظر بمانند تا به محض عبور گوزن از آن موقعیت، گوزن را شکار کنند و برای مدتی خوراک کافی داشته باشند؛ اما کمین زمانبر است و شاید هر شکارچی در حین کمین خرگوشی جستان را مشاهده کند و به خاطر دسترسی به گوشت خرگوش، از تحمل هزینه زمانی کمین برای گوزن، شانه خالی کند؛ نقطهای که شکست هماهنگی رخ میدهد و منافع کوتاهمدت به منافع بلندمدت و بزرگتر جمعی، ترجیح داده میشود. خاورمیانه برای مدتی طولانی دچار تکرار تعادل شکار خرگوش بوده است که چشمانداز صلح و ثبات در آن را مکدر میکند. اما آیا امکان بهسازی پارتویی به سمت شکار گوزن در خاورمیانه امروزین وجود دارد؟
از خاکستر ویرانههای هر جنگی سازههای نوینی میتواند برای بازماندگان آن جنگ ساخته شود. جنگ در غزه، یکی از جنگهای مخرب سالهای اخیر، حدود ۸۰درصد از خانهها را تخریب کرده و هزاران نفر را آواره کرده است. مردم، از شمال به جنوب و از جنوب به شمال، به دنبال مکانی امنتر در حرکتند. در چنین شرایطی تصور صلح و آرامش هم سخت است، چه رسد به بازسازی ویرانهها.