گزارهای که بهویژه در یک دهه اخیر زیاد شنیده میشود آن است که ایران غنیترین ذخایر نفتی و گازی و معدنی جهان را دارد، به بازارهای بزرگی در داخل و همسایگی خود دسترسی دارد، از موقعیت جغرافیایی کمنظیری برخوردار است، به لحاظ کمّی و کیفی صاحب نیروی انسانی فوقالعادهای بوده و از این جهت شهره جهان و محافل علمی و دانشگاهی دنیاست و حتی برخی از هوش برتر ایرانیان در جهان سخن میگویند. ظاهرا هم همه گرایشهای سیاسی و فکری بر این اتفاق نظر دارند و اختلاف بر سر چرایی بهکار نگرفتن صحیح این منابع عظیم در جهت توسعه و پیشرفت کشور یا موانع تبدیل این ثروتهای عظیم به ارزشافزوده و در نهایت رفاه و آسایش و آرامش ایرانیان است.
بسیاری آن را به ضعفهای مدیریتی و اجرایی یا فساد نسبت میدهند. بسیاری دیگر موضوع روابط خارجی، عدم دسترسی به فناوری و بازارهای خارجی و بیتوجهی به علم و دانش را عامل تعیینکننده در این خصوص میدانند. بسیاری هم بر این باورند که مسائل سیاسی و اجتماعی داخلی مانع تحقق خواسته مذکور است.