رئیس آناکاندا پایش را روی پایش گذاشت. شاه سوال کرد که مذاکراتتان چطور بود؟ یک مرتبه مدیرعامل آناکاندا دید پایش را روی پایش گذاشته فوری خودش را جمع کرد. گفت متاسفم. شاه خندید. صحنه به کلی عوض شد و خنده و جوک جای تشریفات رسمی را گرفت. شاه پرسید با این رضا چه کردید؟ مدیر آناکاندا گفت او پوست سر ما را کند. شاه خندید و گفت من دو رضا دارم که هر دو بهترین تکنوکراتهای من هستند و شما مانند آنها را ندارید. یکی رضا امین و دیگری این رضا. بعد از من پرسید شما بزرگتر هستید یا رضا امین. من گفتم دقیق…