سیاوشی

رضا نيازمند: سیاوشی یکی از اینها بود. این جوان لایق اول پارچه‌های بافته شده برای ارتش را برای تحویل به ارتش برد (گویا اداره سررشته‌داری ارتش) و به زودی مطلع شد که تمام کارکنان اداره تحویل‌گیرنده، مبلغی باید بگیرند تا تحویل میسر گردد. از تیمسار رئیس‌کل تا باربر و کارگر انبار و نرخ هرکدام هم معلوم بود. او موضوع را به من اطلاع داد و من گفتم از دادن حق حساب خودداری کن و موضوع را به وزیر اقتصاد و فرماندهی کل ارتش اطلاع دادم. فردای آن روز تمامی افسران اداره سر رشته‌داری را عوض کردند و گروهی جدید سر کار آمدند.

رضا نيازمند: نخستین قدم من انتخاب مدیری لایق برای اداره کارخانه [اطلس بافت] بود. من مرد لایقی به نام سیاوشی را در نظر گرفتم. او در دوران جرج فرای از کارکنانی بود که با کارشناس بازاریابی کار کرده بود و نشان داده بود استعداد بسیار دارد. سیاوشی دیپلمه رنگرزی بود و در شرکت نساجی، من او را رئیس فروش و مارکتینگ کرده بودم و او لیاقت فوق‌العاده خود را نشان داده بود. جالب است که در زمان کار با مشاوران جرج فرای که هنوز لغات انگلیسی مدیریت در زبان فارسی وضع نشده بود، همین آقای سیاوشی برای marketing لغت بازاریابی را…

وبدا: طیبه سیاوشی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی: سفیران سلامت فقط یک خدمت درمانی را ارائه ندادند، بلکه بر اساس آیات قرآنی برای نجات جان مردم تلاش کردند و برای احیای جمعیت از خودگذشتگی کردند و این تلاش‌ها با هیچ منفعت مادی قابل ارزش‌گذاری نیست.