لابی بخش جداییناپذیر اقتصاد و بازرگانی است
نیمه پنهان تولید و تجارت

در بخش تولید و تجارت لابی یکی از مهمترین مسیرهای تسهیل کسبوکار برای رسیدن به اهداف تجاری و بازرگانی است. از آنجا که صنایع بزرگ منابع چشمگیری برای صرف کردن در پروژههای لابیگری دارند و سیستمهای دموکراتیک هم به صورت قانونی اجازه لابیگری را صادر کردهاند، آمریکا را مهد لابیگری بازرگانان میدانند. برخی از نمونههای موفقیت ارتباط سیاسی صنعتی و لابیگری در ایالات متحده که در آنها گروههای لابی توانستهاند به تاثیرگذاری بر سیاستها و قوانین دست یابند، به این شرح است: قوانین مربوط به اینترنت و فناوری، قانون مالیات شرکتها، قوانین زیستمحیطی، قوانین مربوط به داروسازی و قوانین ترافیک و حملونقل. برای نمونه در سال ۲۰۱۲، تصویب قانون کاهش مالیات و مشوقهای شغلی (Tax Cuts and Jobs Act) به نفع شرکتها تمام شد. ریشه این تغییر، لابیگریهای گسترده گروههای تجاری و اتاقهای بازرگانی به همراه کمکهای مالی به نامزدهای انتخاباتی بود که نهایتا بعد از یک کمپین گسترده، طرح به تصویب رسید و قانون شد.
یکی از زمینههای مهم لابی، صنعت نفت و گاز است. بخشی که به طور موثر با لابیگری در برابر قوانین زیستمحیطی مانند قانون هوای پاک و مقررات مربوط به تغییرات اقلیمی میایستد و اساسا یکی از محرکهای بازار سیاست در ایالات متحده طی دو دهه اخیر بوده است. لابیگرها به صنعت نفت اجازه دادهاند تا برخی از محدودیتها را کاهش دهند یا از تصویب قوانین سختگیرانه جلوگیری کنند. ترامپ خروجی عینی لابیهایی است که از صنعت نفت تغذیه میشوند. بخش داروسازی هم دیگر حوزه مهم اقتصاد آمریکاست که پیوسته برای جلوگیری از کاهش قیمت داروها و حفظ حق ثبت اختراعات خود، لابیهای بسیاری انجام میدهد. ثروت آنها این امکان را ایجاد کرده تا سیاستهایی را به نفع خود تنظیم کنند. صنعت خودرو بهویژه سه خودروساز دیترویتی یعنی فورد، جنرال موتورز و کرایسلر نیز با لابیگری موفق به تاثیرگذاری بر استانداردهای ایمنی و زیستمحیطی شدهاند. به عنوان مثال، خودروهای برقی و هیبریدی به دلیل لابیگری گسترده امکان استفاده از مشوقهای مالیاتی و حمایتهای دولتی را در دوره اوباما و بایدن پیدا کرده و البته از آن سو بخشی از خودروهای درونسوز و غیربرقی نیز عکس این لابیها را برای رشد تولیدات آمریکایی به کار بستهاند.
دیگر مورد مهم در این بخش شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل و فیسبوک هستند که از طریق لابیگری پیوسته در تلاشند تا قوانین مربوط به حریم خصوصی و دادهها را به نفع خود تنظیم کنند. این تلاشها به آنها کمک کرده تا در برابر قوانین سختگیرانهتر مقاومت کنند. قدرت بالای این گروه در حدی است که حالا ایلان ماسک جزئی از دولت و مدیران غولهای فناوری مهمترین مهمانان مراسم تحلیف ریاست جمهوری در آمریکا هستند. موضوعی که نشاندهنده قدرت لابیگری در تاثیرگذاری بر سیاستها و قوانین در ایالات متحده بوده و نشان از اثر منافع تجاری بر تصمیمات سیاسی دارد. اتاق بازرگانی ایالات متحده (U.S. Chamber of Commerce) ارتباطات و فعالیتهای لابیگری موثری با نمایندگان مجلس سنا و نمایندگان کنگره دارد. این ارتباطات به شکلهای مختلفی انجام میشود:
ملاقاتهای مستقیم: اتاق بازرگانی به طور منظم با نمایندگان مجلس و سناتورها ملاقات میکند تا نگرانیها و منافع تجاری خود را مطرح کند. این ملاقاتها میتواند شامل جلسات خصوصی، کمیتههای عمومی یا رویدادهای خاص باشد.
تامین اطلاعات و پژوهش: اتاق بازرگانی به نمایندگان مجلس اطلاعات و دادههای مربوط به مسائل اقتصادی و تجاری ارائه میدهد. این سازمان پژوهشهایی را انجام میدهد و گزارشهایی را تهیه میکند که میتواند به تصمیمگیریهای سیاسی کمک کند.
کمکهای مالی و حمایت سیاسی: اتاق بازرگانی به نامزدهای انتخاباتی کمکهای مالی میکند و به حمایت از نمایندگانی میپردازد که به نفع منافع تجاری عمل میکنند. این حمایتها میتواند شامل تامین منابع مالی برای کمپینهای انتخاباتی و سازماندهی رویدادهای سیاسی باشد.
آموزش و آگاهیسازی: این سازمان برنامههای آموزشی و کارگاههایی را برای نمایندگان مجلس و کارکنان آنها برگزار میکند تا آنها را با مسائل کلیدی اقتصادی و تجاری آشنا کند. این کار به ایجاد یک درک مشترک و همکاری نزدیکتر کمک میکند.
گروههای کاری و کمیتهها: اتاق بازرگانی ممکن است گروههای کاری و کمیتههای موضوعی را برای تمرکز بر مسائل خاص تشکیل دهد. این گروهها میتوانند نمایندگان مجلس را در روند تصمیمگیری در زمینههایی مانند مالیات، تجارت و مقررات زیستمحیطی تحتتاثیر قرار دهند.
تاثیرگذاری بر افکار عمومی: اتاق بازرگانی همچنین تلاش میکند تا از طریق رسانهها و ارتباطات عمومی، افکار عمومی را به نفع منافع خود تحتتاثیر قرار دهد. این تلاشها میتواند به فشار بر نمایندگان مجلس برای تصویب قوانین و سیاستهای مطلوب منجر شود.
مجموع این شش گونه فعالیت به اتاق بازرگانی این امکان را میدهد که به طور موثری در فرآیند قانونگذاری و تصمیمگیریهای سیاسی تاثیر بگذارد و منافع خود را در سطوح مختلف حکومتی نمایندگی کند. اما آیا اتاق بازرگانی آمریکا همواره در لابیگری و روندهای سیاسی موفق است؟
اتاق بازرگانی ایالات متحده در فعالیتهای لابیگری خود با چند چالش مواجه است و گاهی حتی شکست میخورد. دلیل این موضوع نیز مشخص است. در بسیاری از موارد مداخلات اتاق و لابیگری این نهاد با نتایج روشنی همراه میشود اما گاه برخی چالشها میتوانند تاثیر قابلتوجهی بر توانایی این سازمان در تاثیرگذاری بر سیاستها و تصمیمات دولتی داشته باشند. برای نمونه اتاق بازرگانی با گروههای لابیگری دیگری که منافع متضاد یا مشابه دارند، رقابت میکند. این گروهها میتوانند شامل اتحادیههای کارگری، سازمانهای زیستمحیطی و انجمنهای صنعتی مختلف باشند که هر کدام تلاش میکنند تا نظر نمایندگان مجلس را به نفع خود جلب کنند.
همچنین تغییرات در ترکیب سیاسی کنگره و کاخ سفید میتواند بر قدرت لابیگری اتاق بازرگانی تاثیر بگذارد. در صورت پیروزی احزاب مخالف در انتخابات، ممکن است سیاستهایی که اتاق بازرگانی به دنبال آنهاست، تحت فشار قرار گیرد یا به کلی تغییر کند. دیگر موضوع مهم افکار عمومی و نگرانیهای اجتماعی میتواند بر تصمیمات سیاسی تاثیر بگذارد. در مواردی که مسائل اجتماعی مانند تغییرات اقلیمی یا حقوق بشر مطرح میشود، اتاق بازرگانی ممکن است با فشارهای اجتماعی و انتقادات عمومی مواجه شود که میتواند تاثیرگذار باشد. نکته کلیدی در این بین، قوانین و مقررات مربوط به لابیگری و تامین مالی کمپینهاست که میتواند محدودیتهایی را برای فعالیتهای اتاق بازرگانی ایجاد کند.
همچنین تغییرات اقتصادی و بحرانهای اقتصادی مانند رکود یا بحرانهای مالی میتواند بر اولویتهای سیاسی و تصمیمگیریهای دولتی تاثیر بگذارد. آخرین و مهمترین مورد نیز تغییرات سریع در فناوری و صنعت بوده که ممکن است نیاز به انطباق سریع با شرایط جدید را ایجاد کند. اتاق بازرگانی باید به سرعت به این تغییرات واکنش نشان دهد و از منافع اعضای خود دفاع کند، که میتواند چالشبرانگیز باشد. یک سیستم لابی قوی که بتواند در بزنگاهها اتاق بازرگانی را از وضعیتهای حاد نجات داده و با تزریق بینشهای صحیح چارهساز مسائل عمومی حوزه تولید و تجارت باشد، پیشنیاز هرنوع فعالیت صنفی از نوعی است که اتاقهای بازرگانی در کشورها به آن میپردازند.