«دژخوابها» حوالی ری
از دیگر آثار تاریخی نزدیک چشمه علی، دژ رشکان است؛ دژی متعلق به دوران پادشاهان اشکانی. دژی که کنار محله چشمه علی و صفاییه واقع است و از چشمه علی تا آن پانزده دقیقهای بیش پیاده راه نیست. دژی که محل سکونت پادشاهان اشکانی بود و از آنجا که ری پایتخت بهاره آنها به حساب میآمد، از اهمیت بالایی برخوردار بود. براساس منابع نام این دژ از ارشک، لقب پادشاهان اشکانی، گرفته شده و به رشکان معروف شده است. این دژ و بناهای آن بعدها توسط فخرالدوله دیلمی تعمیر و مرمت شد و محل استقرار وی بود و به فخرآباد هم شهره شد.
این دژ روی کوه بلندتاریخی قرار گرفته که به باور عدهای همان کوه طبرک تاریخی است. امروزه بقایای این دژ و بناهای دوره اشکانی آن در پای کوه و همچنین نوک آن به چشم میخورد و کنار چشمه علی و تپه تاریخیاش، یکی از محورهای توسعه گردشگری شهر ری بهحساب میآید. محوری که مدیریت شهری روی آن مانورهای فراوان کرده؛ اما هیچ کار قابل ذکری برای آن انجام نداده است. تنها کار مفید سازمان میراث فرهنگی برای توسعه گردشگری در این سایت، ایجاد پلههای داربستگونهای است که از پای کوه تا نوک آن کشیده شده است تا اگر علاقهمند و پژوهشگر و گردشگری خواست، خود پای در این راه پر شیب و پله گذاشته از آن دیدن کند.
چند سال پیش حفاریها در سایت تاریخی دژ رشکان متوقف شد. نگهبان و حفاظتی هم در کار نبود و نیست تا از آن حفاظت شود. ازاینرو، به جای آنکه این دژ، براساس برنامههای توسعهمحور منسجم، به محل رفت و آمد گردشگران تبدیل شود به محل اسکان معتادان و کارتنخوابها بدل شده است. معتادانی که خلوت بنای تاریخی رشکان را مامن خود قرار داده و حضور هر گردشگر و پژوهشگری را با اصوات مختلف به هم خبر میدهند. و اینگونه است که بعد از پدیده گورخوابی، شاهد ظهور پدیده دژخوابی در کلانشهر به ظاهر توسعه یافته تهران هستیم. پدیدهای که بهرغم نشان دادن آسیبهای اجتماعی، نشانگر آن است که سازمانهای متولی گردشگری و میراث فرهنگی و مدیریت شهری هم در خواب و غفلت روزگار میگذرانند تا در کنار قرق شدن این دژ تاریخی توسعه محور به دست معتادان کارتن خواب، شاهد خشک شدن چشمه تمدن زای علی و فراموش شدن تپه تاریخی چشمه علی باشیم.
چشمهای که در اثر احداث تونل متروی شهری و تغییر مسیر غیرکارشناسی و عجولانه آن بهدست شرکت مترو، بعد از هشت هزار سال خشک شد و مدیریت و برنامهریزیهای مدیران شهری این روزگار تهران را به چالش کشید... و تپه تاریخی آن که بدون تعریف حریمی مشخص برایش، در معرض آسیبهای جدی قرار گرفته است؛ تپهای که در اثر عدم مدیریت، در گذشته بر روی آن درخت کاشته بودند! و امروز در کنارش چمن سبز میکنند. دژخوابی، خشک شدن چشمه علی باستانی، فراموشی تپه تاریخی آن و فرسایش سنگنگاره زیبای فتحعلیشاهی بالای این چشمه، از آن مسائل جدی از نان شب واجبتر است که نیاز دارد تا به مطالبه جدی شهروندان و دوستداران تهران بدل شود. مسائلی که نابودی سرمایههای معنوی شهر از نتایج عدم رسیدگی به آنها خواهد بود.
ارسال نظر