بررسی بازار تاریخی تبریز و سیر تحول آن
خاکستر بدون دود
ایـن درهـمتنیـدگی و گونـاگونی عناصر اقتصادی که خاستگاه بخش اعظم آن تجـارت خـارجی ـ و بهدنبـال آن توسـعه پیـشهوری ـ اسـت تنهـا در بازارهای بزرگ مراکز استانها و شهرهای پایتخت به چشم میخورد. در شهرهای کوچک، بازارهـای سـادهای میتـوان یافت که شعاع عملشان تنها یک منطقه کشاورزی یا روستاهای اطراف است. کالبدشکافی بستر تاریخی شهرها و مجتمعهای مسکونی ایران، مشخص میسازد که بازار همواره از پایههای اصلی کالبدی و فضایی شهرها بوده است. در گذشته بازار علاوه بر اینکه محل دادوسـتد کـالا در شـهر بـود، مکـان تعـاملات اجتماعی و یادگیری فرهنگی و نیز محل تجمع گروهها و قشرهای گوناگون مردم بهشمار میآمد.
اطلاعات گوناگونی در مورد فضای بازار و چگونگی خصوصیات کالبدی و کارکردی آن در تاریخ گذشته شهرهای ایـران در دسـت اسـت؛ ولـی آنچه در این میان میتواند پایهای برای تحلیل علمی خصوصیات بازار در شهر باشد، نقش تجاری شهر و تبلـور آن در بازار است. در شهر ایرانی ـ اسلامی، بازار همراه با ارگ و مسجد جامع سه عنصر در کالبد شهرند که مدام در تعامل چنـدسویه، همدیگر را تقویت و حمایت میکنند. بازار، عنصری شهری با مکانی ثابت بوده که قرنها در محل استقرار اولیهاش پابرجا مانده است، بهگونهایکه حیات شهر و بازار به هم گره خورده و در بسیاری از موارد شهرها با بازارها معنا و مفهوم یافتهاند. ممکن است بازار بهگونهای خودجوش و بنا بر موقعیت مکانی شهر و همچنین ضرورت و نیاز جامعـه شـهری و روستایی شکل گرفته باشد.
بازار تبریز دربرگیرنده عناصر مهمی است چون مراکز مذهبی، مدرسهها و بخشهای تجـاری همچـون حجـرهها، دکانها، انبار کالاها و کاروانسراها و همچنین پل ـ بازار. این مجموعه دارای ۲۰ راسته و بازار، ۳۵ سـرا، ۲۵ تیمچـه، ۱۱ دالان و حدود ۸ هزار مغازه و ۴۰ نوع صنف است. بازار تبریز تنها محلـی اسـت کـه در آن تجـارت، مـذهب، فرهنـگ و عوامل اجتماعی به هم پیوستهاند. بازار امیر، زیباترین و مهمترین بازار ایـن مجموعـه، در زمـان حاضـر از مراکـز اصـلی تجارت و صادرات فرش و همراه با آن بورس طلا و جواهر و منسوجات است. تیمچه مظفریه معروفترین بخـش بـازار تبریز از مراکز عمده تجارت فرش آذربایجان و مرکز صادرات قالی این خطه و ایران و دارای شهرت جهانی است. افزون بر آن، در زمینه تخلیه و توزیع کالا نیز عملکردهای متنوعی دارد و به سبب همجواری با کشورهای قفقـاز جنـوبی، واقـع شدن در مسیر ترانزیت اروپا و وجود شبکههای ارتباطی و محورهای ملی و بینالمللی دارای موقعیت ممتازی برای ایفـای نقش ملی در زمینه تخلیه و توزیع کالاهاست. در داخل کشور نیز بازار تبریز همـواره از بازارهـای توانمنـد در بـسیاری از زمینهها بوده است و با بازارهای خارج از کشور ارتباط مبادلاتی مستقلی دارد.
شهر تبریز از دوره فتحعلیشاه، از یکسو به دلیل اقامت ولیعهد قاجار در آن و از سوی دیگر بهخاطر نزدیکـی بـه قفقاز و گرجستان و امپراتوری عثمانی، به کانون مبادلات فرهنگی و اقتصادی میان ایران و همسایگان شـمالی و شـمال غربی تبدیل شد. در این میان جنگهای بین ایران و روس نیز اهمیت سیاسی و نظامی تبریز را افزایش داد. عباسمیـرزا با استقرار در تبریز صنایع جدیدی به راه انداخت و خواستار ارتباط بیشتر با قفقاز و گرجستان و اسـتانبول شـد؛ و به این ترتیب شهر تبریز از زمان عباس میرزا تا پایان حکومت قاجار بهعنوان مهمترین شهر ایران بعـد از تهـران مطـرح شد.
در سال ۱۲۵۶ ه.ش تبریز از مراکز اصلی تجارت ایران بهشمار میآمد و یکچهارم تا یـکسـوم کـل تجـارت ایـران را عهدهدار بود و از این نظر بر تهران برتری داشت. از مهمترین راههایی که در کارکرد تبریـز نقـش جدی و عمدهای داشتند، راهی بود که از دروازه خیابان به دروازه شتربان کشیده شده بود و در میان مسیر راه قاره آسیا به اروپا قرار داشت؛ و دیگری، راهی بود با ورودی دروازه باغمیـشه و خروجـی از دروازه گجیـل. عوامـل سیاسـی ـ نظـامی، ارتباطی و تجاری مذکور باعث شده بود تا تبریز به پراعتبارترین شهر شمالغرب کـشور بـدل شود. معتبرتـرین عناصـر شهر، چون بازار در جایگاه بزرگترین بازار سنتی خاورمیانه و عهدهدار صادرات و واردات ایران بـا کـشورهای اروپـایی و دیگر عناصری چون دیوانخانه و نظایر آن، از همان عوامل پیشگفته مشتق میشد. این عوامل باعث شـدهانـد کـه شـهر تبریز چهرهای تجاری و سیاسی ـ نظامی به خود بگیرد و از این طریق عملکرد و نقش خود را در سطح منطقهای و ملی و بینالمللی گسترش دهد.
با ظهور کارکردهای جدید ناشی از مدرن شدن یا تحولات تکنولوژیک و سیاسی ـ اقتصادی و اجتمـاعی و تاسیس پاساژها و ساختمانهای تجاری جدید در خیابانها، بازارهای سنتی نقش سابق خود را از دست دادند. در نتیجه رشد شهر، مرکز شهر نیز دچار تحول شد و ساختوساز و تغییر کاربری صورت گرفت و عناصری تازه چون سینما، هتل، بانکها و ادارات جدید شـروع بـه رشـد کردنـد و بافـت سـنتی از نظـر اجتماعی ـ فرهنگی و جمعیتی در نتیجه تخلیه ساکنان ثروتمندتر، رو به فرسودگی نهاد. عناصر و ساختار کالبدی شهر تبریز، ضمن تاثیرپذیری از شرایط جغرافیایی، از الگوی شهرهای ایرانی ـ اسلامی هم تبعیت میکرد. عناصر عمده مرکز شهر عبارت بودند از: بازار، مسجد جامع و دیوانخانه یا ارگ کـه در مرکـز شـهر قرار گرفته و پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر داشتند. مهمترین عناصر شهری تبریز تا این دوره یکی بازار بود که در واقـع بـزرگترین بـازار سرپوشیده سنتی خاورمیانه بهشمار میآمد. در سمت غربی بازار، مسجد جامع قرار داشت و مدارس دینی در پیرامون آن شکل گرفته بودنـد.
در سـمت جنـوب شرق بازار، دیوانخانه و عمارت شمسالعماره (یا عالیقاپوی تبریز که مقر ولیعهدهای قاجار بود) و جبهخانه قرار داشت که قصرهای شاهی و حرمخانه و چاپارخانه و نظایر اینها را در خود جای داده بود. در کـل مرکـز شـهر، بـازار و دیوانخانـه و مسجد جامع با هم مجموعهای را تشکیل میدادند که اکثر کاربریها را در خود داشتند. این مجموعه بـرای خـود بـرج و بارو داشت و محلهها در بیرون برج و بارو و در برخی از دورهها در داخل آن قرار میگرفتند. این مجموعه، کارکردی ملی و منطقهای و حتی بینالمللی داشت. ساختوساز این محوطه بهصورت مجموعهسازی بود و سـاختمانسازی منفـرد در محوطه وجود نداشت. محوطه مورد بحث را میتوان به اسم کهندژ نیز خواند. بخش دوم شهر، که شارستان هـم خوانـده میشد و در پیرامون محوطه مرکزی شهر توسعه مییافت، مجموعه محلهها را نیز در بر میگرفـت. بخـش عمـده مرکـز شهر تبریز جزو محله چهارمنار بود و تنها بخش کوچکی از محدوده درون بازار در لبههای شمالی جزو محله شـتربان، در لبهشرقی جزو محله سرخاب، غربی جزو محله ویجویه و جنوب غربی جزو مهادمهین بهحساب میآمد.
بافت تاریخی شهر تبریز (محدوده بازار)، همچون دیگر شهرهای تاریخی کـشور، از یـکسـو محـل تجمـع فعالیتهای عمده شهری است و از سوی دیگر با کمبود شدید دسترسیها و همچنین تاسیـسات و تجهیـزات امـروزی و ـ مهمتر از همه ـ با فرسودگی کالبدی روبهروست. این وضعیت خطر زوال روزافزون این بافت کهن و از بین رفتن هویت تاریخی آن را به همراه دارد. با آغاز رشد صنعت در ایران در زمانه پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۰) تبریز به یکی از قطبهای صنعتی ایران بدل شد. با توجه به این تحولات و انقلاب صنعتی، سازمان فضایی قدیم شهر و بافـت تاریخی بـا احـداث خیابانهای جدید، تعریض گذرهای قدیمی و ایجاد یا اضافه کردن عناصر جدید بهشهر، با دگرگونیهای گسترده و عمیقی مواجه شد. اینها در مجموع به کمرنگ شدن اهمیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بافت تاریخی و محلههای قدیمی و به خصوص بازار، دامن زدند. به این ترتیب پوسته قدیم شهر در بخشهای جنوبی از هم گسست و بدون پیـروی از برنامه و طرح و محدودیتهای طبیعی گسترش یافت.
ایـن تحـولات، جدایی گزینی فضایی ـ اجتماعی را در محلههای شهری تبریز در پی داشتند، بهگونهایکه مجموعه مورد بحث که زمانی کانون قدرت اقتصادی ـ اجتماعی ایران و شهر تبریز بهشمار میآمد، امروز به فضایی برای زنـدگی مهـاجران روسـتایی و اقشار کمدرآمد جامعه بدل شده است. از رونق افتادن بخشهای شمالی رودخانه مهرانرود، دخل و تصرفهای نابـسامان و بیبرنامه و بدون توجه به فضا، جابهجایی و جداییگزینی فضایی ـ اجتماعی، قطع امتدادهای بازار به قسمت شـمالی آن بهدلیل تخریب پل بازارهای قدیمی، فرسوده و مخروبهشدن بافتها و نابسامانی وضعیت مهرانرود، از جمله عوامل افت محیطی بازار بهشمار میروند.
ارسال نظر