گفته ها
ایده داور برای آینده کشور ایران، حداقل در سالهای نخست دهه ۱۳۰۰ ش، این بـود کـه ایرانی به میل خود آدم نخواهد شد، بلکه سعادت را باید بر جامعه ایران تحمیل کرد و در این راستا، رضاخان را تنها کسی میدانست که میتواند از عهده چنین کاری برآیـد: «... بایـد ملـت بیچاره را به حال خودش گذاشت و رفت، کسی را پیدا کرد که به ضرب شلاق ایران را تربیـت کند» شاید داور و همقطارانش بهعنوان قشر تحصیلکرده نوگرا، در آغاز تـصور میکردند کـه داشتههای علمی و وجهه اجتماعی نویافتهشان، بهعلاوه تجربیات و مطالعاتشان در دنیای مدرن اروپا، به آنان این توانایی را خواهد داد تا یک نظامی کماطلاع از پیچیدگیهای دنیای جدیـد را در چنبره نفوذ خود قرار داده، درنتیجه، با اقتدار کامل، در سایه افسانه قدرت او، هر مانعی را در راه تحقق اهداف خود در راستای مدرنیزاسیون و نوگرایی ایران، از سـر راه بردارنـد. از ایـن رو شاید او را در آغاز وزنه مهمی نمیپنداشـتند. - از مقالهای به قلم محمود تابش، فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا، سال بیست و نهم، دوره جدید، شماره ۴۲، پیاپی ۱۳۲، تابستان ۱۳۹۸.