هنر و صنعت ایرانیها
تمام فرشهای زیبای ایرانی به دست زنها و بچههای روستایی بافته میشود و هیچ کدام از آنها هم آن طور که باید؛ از ذوق هنری برخوردار نیستند. طرحهای مورد استفاده بافندگان فرش اکثرا همان طرحهای قدیمی است که طی قرنها فامیل به فامیل منتقل شده و بهصورت یک میراث هنری باقیمانده است. علاقه ایرانیها به قالی باور نکردنی است. یکی از هنرهای ایرانیان که درحالحاضر تقریبا به فراموشی سپرده شده، کاشیکاری است که نمونههای این هنر زیبا و ارزنده را میتوان بر سر دروازههای قدیمی شهرها، گنبدها و منارهها و نیز قصرهای پادشاهان سابق مشاهده کرد.
در شهر زنجان زیباترین هنر ملیلهکاری با نقره انجام میشود. در اصفهان هنرمندانی هستند که با مهارت بینظیر در روی نقره قلم میزنند و نقوش برجسته میآفرینند. ولی با این حال ارزندهترین نقرهکاران در شیراز وجود دارند که هنر آنها در حکاکی روی نقره واقعا در دنیا بینظیر است. هنرمندان شیرازی معمولا طرحهای خود را از نقوش آثار باستان به جا مانده از دوران داریوش و کوروش و خشایارشا اقتباس میکنند. پرورش کرم ابریشم و بافت پارچههای ابریشمی نفیس امروزه هنوز هم یکی از صنایع مهم ایالت یزد است.
وصف زیبای باغهای ایرانی- که گمان میرفت؛ افسانهای بیش نیست- از قدرت قلم من خارج است و تنها میتوانم بگویم که این باغها مملو از انواع گلهای رنگارنگ، درختان سرو، سپیدار، بید و انواع درختان میوه است؛ در میان آنها استخرهای آب زلال وجود دارد که با کاشی تزئین شده و شکوه و جلوه خاصی به منظره باغ میدهد.
گرچه در منزل بعضی ایرانیهای فوق مدرن، کارد و چنگال هم بر سر سفره دیده میشود، ولی هنوز کسی با کفش در اتاق راه نمیرود و مراعات ادب اقتضا میکند که قبل از ورود به اتاق کفشهای خود را درآورند.
از مقالهای به قلم داریوش شهبازی، خاطرات فرانسیس فوربز