دره پنجشیر؛ بار دیگر مقاومت
احمد شاهمسعود در عملیات مشکوکی که گروه القاعده عامل اصلی آن معرفی شد، ۱۸ شهریور ۱۳۸۰ در انفجار انتحاری دو تروریست عربتبار که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در شهرستان «خواجه بهاءالدین» استان «تخار» در شمال افغانستان جان باخت.
نظریه احتمال دستداشتن سازمانهای اطلاعاتی منطقه و غرب در کشتن احمد شاهمسعود آن هم در فاصله دو روز قبل از حمله القاعده به برجهای تجارت جهانی در «نیویورک» و حمله گسترده نظامی آمریکا بهافغانستان بهبهانه دستگیری عاملان آن هنوز مطرح است.
۱۵ مهرماه سال ۱۳۸۰ یعنی در حالی که هنوز یکماه از شهادت احمد شاهمسعود نگذشته بود، افغانستان هدف حمله و اشغالگری نظامیان آمریکایی و چند کشور غربی در پوشش مبارزه با طالبان و انتقامگیری از واقعه ۱۱ سپتامبر قرار گرفت.
جمله معروفی از وی نقل شده است که گفته بود «تا زمانیکه اندازه کلاه من در گوشه این کشور برایم جای باقیمانده باشد کشور را ترک نمیکنم و از این خاک دفاع خواهیم کرد.»
«فهیم دشتی» یکی از فعالان رسانهای افغانستان که در روز شهادت احمد شاهمسعود بهعنوان خبرنگار در کنار او بود و از مصاحبه مسعود با خبرنگاران که وی را بهشهادت رساند، فیلمبرداری میکرد، چنین روایت کرده است:
هجدهم شهریور سال ۱۳۸۰ دو خبرنگار عرب که برای انجام یک مصاحبه با مسعود بهتخار آمده بودند، در اتاقی آماده مصاحبه شده بودند و من دوربین فیلمبرداری خود را برداشتم و بهطرف فرماندهی حرکت کردم. من بهاتفاق دو مرد عرب و مترجم وارد اتاق شدیم در حالیکه مسعود پشت میز کار خود نشسته بود.
بعد از احوالپرسی همه در جای خود نشستند و من طبق معمول مشغول فیلمبرداری شدم. در این وقت عربها خود را بهمسعود معرفی کردند که از کجا آمدهاند.
آنان توصیف کردند که چگونه از انگلستان بهپاکستان و از پاکستان وارد افغانستان شدهاند و چطور از خط جبهه مقاومت گذشتهاند و خود را بهمسعود رساندهاند. مسعود از آنان خواست که قبل از آغاز مصاحبه سوالات خود را مطرح کنند. یکی از این دو تروریست که به مسعود نزدیکتر نشسته بود، کاغذی را از جیب خود خارج کرد و شروع بهخواندن سوالاتی کرد که تعدادشان به ۱۵ سوال میرسید و اغلب این سوالات درباره طالبان، القاعده و پاکستان بود.
همزمان با این گفتوگو، عرب دومی در حال آماده کردن دوربین فیلمبرداری خود بود. دوربین را روی سه پایه نصب کرد و بهمسعود نزدیک شد و میکروفن خود را مقابل مسعود گذاشت و سیم آن را بهدوربین وصل کرد.
وقتی احساس کردم مصاحبه بهزودی آغاز میشود، پشتسر این فیلمبردار جای گرفتم و فکر کردم که از این مکان موقعیت خوبی برای فیلمبرداری دارم.
برای اینکه دوربین خود را مستحکمتر کنم، بر روی زمین نشستم و سه پایه را جابهجا میکردم، شاید ۱۵ تا ۲۰ ثانیه گذشته بود که صدای انفجاری شنیدم و احساس سوختگی کردم. چون مشغول تنظیم دوربین بودم، فکر کردم که برق دوربین اتصال کرده و مرا سوزانده است و برای اینکه مزاحم مصاحبه مسعود نشوم، از اتاق بیرون رفتم و نمیدانستم که چه اتفاقی افتاده است.
بعد متوجه قضیه شدم و دوباره بهطرف اتاق برگشتم و دیدم که دود و خاک تمام اتاق را فراگرفته، تمام درب و پنجرهها سوختهاند و دو تن از محافظان مسعود در حال بیرون بردن وی از اتاق هستند.
تمام بدن مسعود مملو از خاک، خون و سوختگی بود، ما را در داخل خودروی مسعود انداختند و توسط بالگرد به «فرخار» تاجیکستان انتقال دادند.
در فرخار تاجیکستان بیمارستانی برای زخمیشدگان جنگ افغانستان بود و ما را نیز بههمین بیمارستان انتقال دادند.
هرچند مسعود در همان لحظات اول جان باخته بود اما آنها نمیخواستند قبول کنند که وی را از دست دادهاند و بههمین دلیل بهتاجیکستان انتقال دادند تا شاید تحت درمان قرار گرفته و زنده بماند.
طبق تحقیقاتی که انجام شد، ثابت شد که مواد منفجره در داخل دوربین نبوده، بلکه در کمربند خبرنگار عرب، مواد منفجره بهجای باتری جاسازی شده بود.
در بررسی دوربین اینتروریستها، فقط درب آن آسیب دیده بود، در صورتیکه اگر مواد منفجره در داخل دوربین جاسازی شده بود، باید آثاری از دوربین باقی نمیماند.
وضعیت بدن عامل انتحاری نیز نشان میداد که مواد منفجره در کمربند وی جاسازی شده بود، زیرا فقط سر و ۲ پای وی باقی مانده بود و قسمت وسط بدن او بهکلی از بین رفته بود.
بهدنبال این رویداد و در فاصله کمتر از دوماه آمریکا و غرب بهافغانستان حمله نظامیکردند که نخست افغانها از خوشی شکست طالبان و تامین امنیت و فکر پیشرفتهای اقتصادی و چشمانداز روشن بهوجد آمده بودند اما با گذشت هرسال از آن روز وضع امنیت بدتر، وضعیت اقتصادی مردم وخیمتر وترور، وحشت، ناامنی و تولید مواد مخدر رو بهافزایش گذاشته است. هنوز هم ترور مسعود بهعنوان فردی که فرماندهی نیروهای مخالف طالبان را بر عهده داشت، بهعنوان اقدامی مقدماتی برای آمادهکردن فضا برای ورود آمریکا بهافغانستان بهبهانه دستگیری «اسامه بنلادن» عربستانی که متهم ردیف اول حمله ۱۱ سپتامبر بود و طالبان او و گروهش را بهنام القاعده در افغانستان جای داده بود، یک فرض قوی است. بهویژه آنکه بعدها کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا اعتراف کرد که در خلق و رشد طالبان و القاعده کشورش نقش داشته است.
منبع: ایرنا