روند ظهور بانکداران در ایتالیای سده ۱۵
لئوناردو و دیگر هنرمندان رهبران رنسانس مردمی بودند؛ ولی برای همین گروه کوچک اشراف کار میکردند. البته، آن اشرافیت را نباید اشرافیتی پایدار و مبتنی بر تبار به شمار آورد؛ زیرا بازرگانان و بانکداران موفقتر پیوسته به آن راه مییافتند. این طبقه نوخاسته بازرگانان درست در جایی پایینتر از اشرافیت قرار داشت و مشاوران حکومت از میان افراد این طبقه انتخاب میشدند. طبقات گستردهتر صنعتگران و سپس کارگران در ردهای پایینتر از بازرگانان بودند. مجموعهای از عوامل باعث رونق کار دولت-شهرها شد؛ ولی یکی از این عوامل بیشتر از بقیه اهمیت داشت: آنها سرگرم تجارت بودند. ایتالیا قطب تجاری بود: هرکس می توانست از آنجا به شرق، یعنی آسیای میانه و خاور دور و به غرب، یعنی اسپانیا و به جنوب، یعنی آفریقا و به شمال، یعنی اروپا سفر کند. از همه مهمتر اینکه تجارت روزافزون بین شرق و اروپا آن کشور را ثروتمند میکرد. این تجارت، طبقه بازرگانان بانکدار را پدید آورد که خطر میکردند و ثروت خود را از راه حمل بار با کشتی بهدست میآورند. این کار بسیار مخاطرهآمیز بود و پولی که در یک کشتی باری حبس میشد، مدتها راکد میماند. برای جبران این زیانها، سودها سرسامآور بود. در نتیجه، ریاضیات مربوط به محاسبه بهرهها و بیمه و قمار در دوره رنسانس آغاز شد.
اعتقاد جدی کلیسای قرون وسطی بر آن بود که ارزش تمام پولها یکی است و همگی به یک اندازه بی ارزشند؛ خواه پولی که در کشتی باری راکد بماند و به مخاطره افکنده شود و خواه پولی که نقد باشد. ولی در شهرهای بازرگانی این حکم صادق نبود. بنابراین قوانین کلیسایی مخالف با رباخواری از میان رفت. همانگونه که از داستان تاجر ونیزی برمیآید، احساس مخالفت با قرض دادن پول در برابر بهره بهشدت قوی بود؛ ولی باز هم همانگونه که از همین داستان برمیآید، کسی که کشتیهایی در دریا داشت، قادر نبود با کسی که پول نقد دارد بستیزد. پس بانکداران مقامی شایان احترام یافتند. در ایتالیا، پولی که از راه تجارت بهدست میآمد به پشتوانهای جدید برای قدرت بدل شد. آن ثروت شرایط مادی و جو روانی لازم را برای رنسانس فراهم آورد. پول درآوردن دیگر کاری شرمآور به شمار نمیرفت. خاندان مدیچی در فلورانس روی آرمشان گلولههایی طلایی داشتند که اکنون در مغازه امانتفروشان آویزان است. در آن زمان بانکداران ونیزی چشم آبی و ریش سیاه را در حالتی نقاشی میکردند که داشتند با دستهای پوشیده از جواهرشان پول میشمردند.