ریشههای صنعتی شدن اروپا
انقلاب بیپایان
مهمترین تغییراتی که انقلاب و توسعه صنعتی در اروپا را سبب شد تولد ماشینهایی بود که به جای انسان و ابزارهای دستی، کار تولید را برعهده گرفت. استفاده از بخار و بعد از آن انواع دیگر انرژیها به جای نیروی انسان و حیوانات و بهوجود آمدن سیستم کارخانهای. تصور دنیا بدون انقلاب صنعتی و تاثیرات آن در زندگی انسان غیرممکن است. انقلاب صنعتی به تدریج اما در بازه زمانی کوتاهی اتفاق افتاد (در مقایسه با قرنهایی که مردم تمامی کارها را بهصورت دستی انجام میدادند.) تا زمانی که در ۱۷۳۳ یک شاتل پرنده ساخته شد و ۳۱ سال پس از آن «جیمز هارگریوز» ماشین نخریسی را اختراع و از نخهای ریسیدهشده پارچه تهیه کرد. در سال۱۸۰۰ میلادی فرآیندهای جدیدتر وسریعتری در حملونقل و تولید کالاها ایجاد شد. این تغییرات ناگهانی در نحوه زندگی مردم را میتوان انقلاب نامید. انقلابهای اقتصادی پایانی ندارند و با هر اختراع و فرآیند نوین در تولید تداوم مییابند. در حقیقت از زمان جنگ جهانی اول مکانیزاسیون صنعت چنان عظیم شده است که تولید هر محصول جدیدی خود نوعی انقلاب محسوب میشود.
تاثیر گسترش تجارت روی صنعت
تجارت و صنعت همیشه روابط نزدیکی داشتهاند. گاهی اوقات صنعت از تجارت جلو میزند و برعکس. اما نکته مهم آن است که همیشه بخشی که عقب مانده است سعی میکند خود را به دیگری برساند. تقریبا در ۱۴۰۰میلادی تجارت جهانی رشد و چنان تغییر عظیمی کرد که گاهی اوقات اقتصاددانان از واژه «انقلاب تجاری» برای توضیح رشد اقتصادی در سه قرن و نیم بعد از آن نیز استفاده میکنند. عوامل زیادی در ایجاد این انقلاب تجاری موثر بود. خیل ثروتمندانی که از شرق به غرب سفر میکردند و کشورهای اروپایی که در گوشه کنار مستعمرات غنی را به نام خود تصاحب میکردند. اکنون راههای تجارت باز شده بود. دولتهای مرکزی قدرتمند که جایگزین سیستم فئودالی شده بودند، تجار خود را حمایت و کمک میکردند. شرکتهای تجاری مانند کمپانی انگلیسی هند شرقی که از سوی دولت تاسیس شده بود، یکی از همین نمادهاست. کشتیهای بزرگتر ساخته شدند و بر رونق شهرها افزوده شد. با گسترش تجارت به پول بیشتری نیاز بود. تجارتهای کلان را نمیشد مانند گذشته با تهاتر انجام داد. طلا و نقرهای که در سرزمینهای تازه کشفشده یافت میشد، این نیاز را جوابگو بود. در انتهای قرن هفدهم میلادی اروپا سرمایههای فراوانی را در اختیار داشت. بنابراین پیش از اختراع ماشینها و موتور بخار سرمایههای مورد نیاز آن فراهم شده بود. در ۱۷۵۰میلادی مقدار زیادی کالا در مبادلات کشورهای اروپایی رد و بدل میشد. انگلیس یکی از کشورهای تجاری بود و تولید پارچه، صنعت اساسی این کشور بود.
جهش اقتصادی بریتانیا با آدام اسمیت
بازرگانان انگلیسی در توسعه تجارتی که تقاضا برای کالا را افزایش میداد، پیشتاز بودند. گسترش تجارت، جمع کردن سرمایه برای استفاده در صنعت را ممکن کرد. سیستم ارزانتر تولید که قوانین آزادتری نیز داشت بزرگتر شد. در انگلیس ایدههای نوینی وجود داشت که به این حرکت کمک کرد. یکی از این عوامل توجه روزافزون به تحقیقات علمی و اختراع بود. دیگری دکترین laissez-faire یا تجارت محض بود. این دکترین طی قرن ۱۸میلادی بهویژه پس از آنکه آدام اسمیت، اقتصاددان انگلیسی در اثر بزرگ خود «ثروت ملل» از آن دفاع کرد، گسترش یافت (۱۷۷۶). مهمترین ماشینهایی که در انقلاب صنعتی نقش مهمی داشتند در سیسال آخر قرن هجدهم میلادی اختراع شدند. موتور بخار توماس نیوکامن را که سرعت بسیار کمی هم داشت و برای خارج کردن آب از معادن بهکار میرفت؛ موتوری که جان کای در شاتل پرنده خود بهکار برد و ماشین ریسندگی «لوییس پائول» و «جان وایات» که از لحاظ تجاری به صرفه نبود؛ اما راهگشای تغییرات بعدی بود. نخستینبار موتورهای بخار در صنعت استخراج زغالسنگ و آهن بهکار رفت. آنها در دنیا جدیدترین ماشینهای صنایع اصلی محسوب میشدند.
صنعت آهن نیز یکی از اختراعات قرن هجدهم میلادی بود. آهن کمیاب و گرانقیمت بود و استخراج آن در جنگلهای انگلیس بهدلیل نبود منبع کافی زغالسنگ (برای ذوب کردن سنگ آهن) هر روز کاهش مییافت. در آغاز انقلاب صنعتی حملونقل زمینی در جادهها و رودخانهها انجام میشد و کشتیهای ساحلی برای حمل کالاهای سنگین به کشتیها در دریا استفاده میشدند. راهآهن برای حمل زغالسنگ به رودخانهها برای ارسال به مناطق دورتر استفاده میشدند. انقلاب صنعتی، زیرساخت حملونقل انگلیس را بهبود بخشید و نقطهعطفی در احداث جادهها کانالها و شبکه راههای آبی محسوب میشد. مواد خام و کالاهای تمامشده را با این روش سریعتر و ارزانتر انتقال میدادند.
انقلاب صنعتی در قاره اروپا
توسعه صنعتی در قاره اروپا کمی پس از انقلاب صنعتی در انگلیس اتفاق افتاد. در بسیاری از صنایع فناوری مورد نیاز از انگلیس گرفته میشد. اغلب اوقات این فناوریها از انگلیس خریداری میشد یا مهندسان انگلیسی به محل تاسیس کارخانه در اقصی نقاط اروپا میرفتند. دولتهای آلمان، بلژیک و روسیه روی صنایع جدید سرمایهگذاری را آغاز کردند. این درست زمانی بود که در اقصی نقاط اروپا شهرکها و مناطق صنعتی پدید آمدند و باعث رونق شهرها و حتی بهوجود آمدن شهرهای جدیدی نیز شد. یکی از این شهرها در نروژ قرار داشت. در ۱۸۰۹ در بخشی از دره رور در وستفالیا که انگلیس کوچک نامیده میشد؛ زیرا فعالیتهای صنعتی رونق گرفته بود و شباهتهای زیادی با شهرهای صنعتی انگلیس داشت. در این زمان فناوری از انگلیس به سایر نقاط جهان منتقل شد. در برخی موارد (مانند صنعت آهن) نحوه متفاوت دسترسی به منابع به معنای آن بود که بخشی از فناوری که درانگلیس بود اکنون در نقاط دیگر انطباق یافته یا تعدیل شده است.
بلژیک دومین قطب صنعتی دنیا
منطقه والونیا بهدلیل وجود منابع زغالسنگ و آهن خود از قرون وسطی منطقه پویایی محسوب میشد. در حقیقت والونیا محل تولد انقلاب صنعتی در قاره اروپا بود. پیش ازآنکه احداث راهآهن در قاره اروپا نیازمند ذخیره سنگ آهن باشد، والونیا تنها منطقه اروپایی بود که مدل صنعتی انگلیس در آن با موفقیت اجرا شد. بهدلیل وجود زغال سنگ پس از انگلیس این منطقه دومین قطب تجاری و صنعتی دنیا محسوب میشد. مایکل دی کوستر، پروفسور دانشگاه لیژ در اینباره مینویسد: تاریخنویسان و اقتصاددانان برحسب میزان جمعیت و منطقه، بلژیک را دومین قدرت اقتصادی دنیا میدانستند. اما این رتبه فقط بهدلیل منطقه والونیاست که معادن زغالسنگ، کارخانههای آهن وروی، صنعت پشمریسی و شیشهسازی، اسلحهسازی و... در آن متمرکز بود. دو دهه پس از انقلاب صنعتی درآمد سرانه هرفرد ۱۰برابر و جمعیت جهان ۶برابر شد. به گفته رابرتای لوکاس، برنده نوبل در این زمان استانداردهای زندگی برای مردم عادی افزایش یافت و این اتفاقی بیسابقه در زمان خود بود. تاثیرات نخستین انقلاب صنعتی کمکم به آمریکای شمالی نیز کشیده شد و فرآیند صنعتیسازی جهان را دربرگرفت.
رقابت در توسعه صنعتی
ماشینهای انقلاب صنعتی در قرون ۱۸ و ۱۹در مقایسه با فناوری صنعتی که به دنبال آن آمد، دستگاههای مکانیکی سادهای به شمار میآمدند. بسیاری از کالاهای جدید با روشهای پیشرفتهتری بهصورت انبوه تولید میشدند. تغییرات صنعتی آنچنان عظیم بود که دوران پس از ۱۸۶۰میلادی انقلاب صنعتی دوم نامیده میشود. با گشایش رمزهایی در فیزیک و شیمی دانشمندان و مهندسان درهای بیشتری را به روی صنایع مختلف گشودند. صنایع جدید با پیشرفتهای علمی بهوجود آمدند؛ مانند صنعت استیلسازی، مواد شیمیایی، و نفت که پس از اکتشاف آن رشته جدیدی از علم شیمی پابه عرصه ظهور نهاد. اکتشافات در مطالعات و تحقیقات مربوط به الکتریسیته و مغناطیس مبنایی برای صنعت بزرگ الکتریسته ایجاد کرد. صنایع جدید بزرگتر و تولیدات آنها از تمام صنایع موجود بیشتر بود. آلمان و آمریکا در این زمینه به پیشتازان امر بدل شدند و در پایان قرن نوزدهم میلادی آنها انگلیس را در بازار تولیدات صنعتی به چالش کشیدند. دومین انقلاب صنعتی پیشرفتهای عظیمتری را در تولید انبوه کالاها ایجاد کرد. هر روز صنایع بیشتری از بخشهای داخلی قابل تعویض و ابزارهای ماشینی و انعطافپذیرتر استفاده میکردند. در ۱۹۱۳ هنری فورد یک خط تولید تجمیعی ایجاد کرد که مدل T فورد نامیده میشد. در این روش بخشهای مختلف یک وسیله روی کمربندی نقال حرکت میکردند و مدل تی آن را از ایستگاهی به ایستگاه دیگر حمل میکردند. خط تولید تجمیعی سرعت تولیدات کارخانهها را افزود و به سرعت در اغلب صنایع بهکار گرفته شد. در زمان ظهور جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ تعداد کمی از صنایع در کشورهای صنعتی جهان روشهای تولید نوین و پیشرفته را بهکار گرفته بودند. در بخش بزرگی از جهان حتی هنوز نخستین انقلاب صنعتی هم اتفاق نیفتاده بود. روسیه، کانادا، ایتالیا و ژاپن در آغاز راه صنعتیشدن بودند. فقط انگلیس، آمریکا، آلمان، فرانسه و بخشی از کشورهای اسکاندیناوی بهطور موفقیتآمیزی نخستین انقلاب صنعتی را پشت سر گذاشتند. در این دوران بیشتر جمعیت جهان هنوز هم از اقتصاد کشاورزی استفاده میکردند؛ هند و اسپانیا حتی پس از شروع قرن بیستم هم صنعتی شدن را آغاز نکردند.
تاثیرات انقلاب صنعتی
انقلاب صنعتی (۱۸۵۱-۱۷۶۰) را میتوان دورانی تعریف کرد که تغییر و تحولات عظیمی در کشاورزی، فناوری و تولید کالاهای اروپایی تاثیر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی چشمگیری در این قاره داشت. بخشی از دلایل به وجود آمدن این انقلاب دسترسی به منابع غذایی سالمتر، ازدواجهای زودهنگام و پایداری بیماریهای مختلف بود که به انقلاب اقتصادی منجر شد که نخست از انگلیس آغاز شد و به تدریج اروپا را تغییر داد. همین امر به نوبه خود منجر به تغییرات چشمگیر سیاسی و اجتماعی دراروپا شد؛ زیرا ایدئولوژیهای نوین اقتصادی و عکسالعملهای نوین سیاسی نیز در این زمینه بهوجود آمد. بنابراین انقلاب صنعتی تاثیری مستقیم روی حوادثی داشت که به کشف دنیای جدید منجر شد. این امر شامل انقلاب کشاورزی بود که در نتیجه مبادلات کلمبیایی (۱) به رشد جمعیت در اروپا و ایجاد انقلاب قیمتی و علمی منجر شد. انقلاب صنعتی باعث شد که کشاورزان تولید خود را بالاتر ببرند و صاحبان زمین با کشیدن حصاری و جدا کردن زمینهای خود از زمینهای عمومی، از مایملک خود بیشتر حفاظت کنند. این امر سبب شد که مهاجرت به شهر افزایش یابد و ذخیرههای غذایی نیز کاهش یابند. در مقابل نیروی کار تخصصی در شهرها بهوجود آمد. رشد سریع جمعیت در اروپا همچنین به این معنا بود که تقاضا برای کالاها افزایش یابد. بنابراین نیاز به تولید بیشتر سبب شد کارگران بیشتری در خطوط تولید مشغول بهکار شوند و سیستم تولید بازده ایجاد شد. در انگلیس رشد فزاینده جمعیت، رشد اقتصادی، شرایط صلحآمیز و وجود خطوط تجاری دریایی قدرتمند نخستین جرقههای انقلاب صنعتی را زد. تمام این تغییرات سریع در مدت زمانی کوتاه تاثیری عمیق در جامعه داشت و فرآیند صنعتیسازی ایجاد شهرهای بزرگتر و توسعه کلان شهرهایی مانند لندن بزرگتر را سبب شد. رشد ناگهانی جمعیت، افزایش مهاجرت به شهر و شهرنشینی در فقدان سیستمهای شهری مناسب به مشکلات بزرگی در شهرها منجر شد. با وجود ساعات طولانی کار و بهکارگیری کودکان شرایط بهداشتی و سلامتی بد شد.
نخستین کارخانه و نخستین شهر صنعتی
همانطور که گفته شد صنعتیسازی به خلق کارخانه منجر شد. کارخانه ابریشم در دربی نخستین کارخانه جهان محسوب میشود که در سال۱۷۲۱ تاسیس شد. (در این مورد میان کارشناسان اختلافاتی وجود دارد). اما ظهور گسترده کارخانهها بعدها و در زمانی اتفاق افتاد که پنبهریسی ماشینی شد. سیستم کارخانه عامل اصلی در ایجاد شهرهای مدرن بود. بهعنوان مثال منچستر Cottonopolis (کوتون پولیس) نخستین شهر صنعتی دنیا است. دربخش اعظم قرن نوزدهم تولید در کارخانههای کوچک انجام میشد. بعدها هر کارخانه موتور بخار خود را خریداری میکرد و بیشتر گسترش یافتند. پیش از انقلاب صنعتی شهرها با مشکلات زیادی روبهرو بودند، فاضلاب بد شهری، آلودگی هوا و آب و بیماریهایی که به نرخ بالاتر مرگومیر نوزادان در مناطق شهری و طول عمر کوتاهتر منجر میشدند.در گذشته جادهها، کانالها و راهآهنی که برای اتصال مناطق حومه به مرکز شهرها استفاده میشد، شرایط مناسبی نداشت و روشهای نوینی که در انقلاب صنعتی مورد استفاده قرار میگرفت به بهبود شرایط زندگی در حومه شهرها کمک کرد. پس از ۱۹۱۴ شرایط زندگی بهتر شد، درآمدها افزایش یافت و از ساعات کار کاسته شد. نوعی بیمه اجتماعی پدید آمد و تغذیه و خانهسازی بهتدریج بهتر شدند. شواهد آماری مبنی دادههای مردمشناسی این امر را منعکس میکند. فقط در فرانسه نرخ مرگومیر نوزادان ۵۰درصد کاهش یافت. دلیل این کاهش مرگومیر، افزایش درآمدها بود؛ زیرا مردم میتوانستند تغذیه بهتری داشتند و در مسکن مناسبتری زندگی کنند. از سوی دیگر انقلاب صنعتی خساراتی را هم دربرداشت. بهعنوان مثال مشکلات زیست محیطی و کاهش تراکم جنگلها در اروپا مشهود بود و این شرایط در مستعمرات و آمریکا بدتر هم بود. انقلاب صنعتی سبب شد کارگران مهارتی (مثلا نجاران و تجار) و کارگران ساده (زنان مردان و کودکان عادی) صاحب شغل شوند. زندگی خانوادگی و شرایط زنان بهعنوان زن و شوهری که در مکانهای جداگانه به کار مشغول بودند، تحت تاثیراین پدیده بود. درآمد زنان معمولا کمتر از شوهرانشان بود؛ زیرا مشاغل آنان محدود به کار در خانههای ثروتمندان یا کارگاههای نساجی بود. در آن زمان بهکارگرفتن کودکان شایع بود؛ اماپس از انقلاب صنعتی ساعات طولانی و شرایط بد کاری سبب شد که پارلمان انگلیس کار کودکان را محدود کند که این امر هم به بهرهکشی از مهاجران (بهویژه مهاجران ایرلندی) منجر شد. از سوی دیگرتظاهرات کارگری بهدلیل شرایط سخت یا دستمزدهای کم چندان طول نکشید؛ زیرا کارگران مهاجر جایگزین آنها شدند. بنابراین تقاضای افزوده برای کالاها به تغییراتی وسیع در انقلاب صنعتی کمک کرد و حتی تاثیراتی مثبت در از بین بردن بردهکشی در مستعمرات آمریکا داشت. استاندارد زندگی برای یک کارگر معمولی تا دهه ۱۸۵۰میلادی بهبود نیافت؛ زیرا میزان دستمزدها و استانداردهای زندگی رابطه نزدیکی با چگونگی کارکرد تجارت و اقتصاد داشت که همراه با نوسانات زیادی بود. در هرحال انقلاب صنعتی سبب شد که طبقه متوسطی در جامعه ایجاد شود که این طبقه تجارت را رونق ببخشد، زنان طبقه خود را خانهنشین کند و ارزشهای اخلاقی را بهوجود آورد که در تضاد با ارزشهای طبقه کارگر بود.
نظریهپردازیهای علمی در باب توسعه صنعتی
یکی دیگر از نتایج انقلاب صنعتی گسترش علم و انتقال سریعتر اخبار بود. استفاده از قدرت بخار در فرآیند صنعتی چاپ، گسترش روزنامهها و انتشار کتابها نقشی اساسی داشت. این امر ادبیات را رواج داد و جالب آنکه این امر میزان مشارکت سیاسی مردم را در جامعه افزایش داد. همچنین انقلاب صنعتی به خلق ایدئولوژیهای سیاسی و اجتماعی نوینی منجر شد. همانطور که گفته شد آدام اسمیت در کتاب« ثروت ملل» خود برای سیستم اقتصادی بازار آزاد با نظارت دولتی کمتر بحث میکند. بازار از این ایده جدید استقبال کرد و آن را بهکار گرفت؛ اما «جرمی بنتام» در انگلیس و «فردریش لیست» در آلمان بر این عقیده بودند که دولت باید اقتصاد را کنترل کند و مشکلات اجتماعی را حل وفصل کند. انقلاب صنعتی سرآغاز نظریهپردازیهای جدید در شاخههای مختلف بود. بهعنوان مثال «مالتوس» و «دیوید ریکاردو» معتقد بودند که دلیل فقر افزایش جمعیت است و میتوان این مشکل را با ازدواجهای دیرهنگام و پیشگیری از بارداری به جای دخالت دولت برطرف کرد.
«رابرت اوئن» و «چارلز فوریر» نیز نظریه جوامع موعود رویایی بدون سرمایه را ارائه کردند و اوئن خواهان اصلاحاتی در صنعت مانند شرایط کاری و نظارتهای دولتی بود. شرایط بد کاری و زندگی اقتصادی اعتراضاتی را ایجاد کرد که سرآغاز تاسیس اتحادیههای تجاری بود. بنابراین تمام این انقلابها مانند انقلاب قیمتها، انقلاب کشاورزی، فناوری و اقتصادی را در کل انقلاب اقتصادی مینامند. انقلابی که از انگلیس آغاز شد و به سرعتی تمام اروپا و سپس دنیا را فراگرفت. در نهایت انقلاب صنعتی زندگی اجتماعی برای زنانی که برای تامین مایحتاج خانواده خانه را به قصد شغلیترک کرده بودند، تغییر داد و بهتدریج شرایط کار بهتر شد. رویههای جدید حملونقل اروپا و آمریکا و بقیه دنیا را بههم متصل کرد و همین امر ایدئولوژیهای سیاسی رادیکالی را بهوجود آورد. در کل انقلاب صنعتی فرآیندی بود که برعکس کردن آن غیر ممکن است؛ فرآیندی که تمام وجوه زندگی بشر در اروپا و سپس جهان را تغییر داد.
پینوشت:
(۱): مبادلات کلمبیایی: واژهای است که کاربرد وسیعی داردو در مورد مبادله گیاهان، حیوانات، بردهها و برخی بیماریها استفاده میشود.
منابع: دایرهالمعارف بریتانیکا
لوییسهاکت (۱۹۹۲) و جوئل مایکر