داگر، مخترع «داگروتایپ» آغازگر انقلاب در دنیای عکاسی خود نگاره ملک قاسم میرزا تنها عکس بازمانده داگرئوتیپ ایرانی

 داگر و عکاسی

در سال۱۸۲۲ ژوزف نیپس، نخستین عکس دائمی جهان را به نام هلیوگراف تولید کرد. سه سال بعد داگر دستیار و همکار نیپس شد. آنها حدود ۴سال با یکدیگر در زمینه ثبت عکس همکاری کردند. اما نیپس به‌صورت ناگهانی در سال۱۸۳۳ از دنیا رفت. در نهایت در ۷ژانویه۱۸۳۹ داگر، همراه با فرهنگستان علوم فرانسه اعلام کردند که فرآیند عکاسی داگر به نتیجه رسیده است. دولت فرانسه، اختراع داگر را ثبت کرد و در برابر آن مبلغی را به او و دستیارش که پسر نیپس بود، پرداخت کرد. پس از آن در ۱۹اوت۱۸۳۹ دولت وقت فرانسه اعلام کرد که اختراع داگر هدیه‌‌ای به جهان خواهد بود و آن را به رایگان به جهان بخشید.

 رقابت داگر و تالبوت

تلاش‌های بی‌وقفه داگر همزمان با جست‌وجوهای هنری فاکس تالبوت در انگلستان بود. آنها هر دو منجر به انقلابی در جهان هنر شدند. داگر برای حفظ کارش، در ۱۲اوت۱۸۳۹، یک هفته پیش از آنکه دولت فرانسه کار او را به جهان هدیه کند، اختراعش را در بریتانیا نیز به ثبت رساند. با رایگان اعلام کردن کار داگر از سوی دولت فرانسه، به‌شدت سرعت پیشرفت کار او در فرانسه کم شد. داگر برای گذران زندگی به پول نیاز نداشت؛ چون دولت فرانسه مبلغی را به او پرداخت کرده بود. اما تالبوت، هزینه زیادی کرد تا روشش را توسعه بدهد. او حدود ۵۰۰۰پوند را هزینه کرده بود و برای کسب درآمد حق امتیاز آن را برای عکاسان بریتانیایی ثبت کرد. از آن پس مخصوصا در بریتانیا از روش تالبوت به جای روش داگر استفاده می‌شد.

 تفاوت روش داگر و تالبوت

داگر روش خود را داگروتایپ نامید. اما تالبوت نام روش عکاسی خود را کالوتایپ گذاشت. تصاویر داگروتایپ معمولا به‌صورت پرتره بودند؛ نماهای کمیاب‌تر پرطرفدارتر و گران‌‌تر بودند. فرآیند ایجاد پرتره چندین دقیقه زمان می‌‌برد و نیازمند این بود که اشیا در حال عکاسی بدون حرکت بمانند. در داگروتایپ‌‌های باقی‌مانده از خیابان‌‌های پاریس هیچ انسانی نشان داده نشده است. علت این امر، زمان طولانی تصویربرداری (نوردهی) است. همه اشیای متحرک محو می‌‌شدند. داگروتایپ تنها یک تصویر مثبت (پازتیو) ایجاد می‌‌کرد که قابل چاپ دوباره نبود. در مقابل چون فرآیند تالبوت تصویری منفی (نگاتیو) تولید می‌کرد، قابل تولید مجدد عکس‌های دیگری از روی تصویر منفی اولیه بود. با وجود این مشکل، میلیون‌‌ها نسخه از داگروتایپ تولید شد. در سال۱۸۵۱، سالی که داگر درگذشت، فرآیند نگاتیو فاکس تالبوت با توسعه فرایند کولودیون خیس اصلاح شد؛ به‌طوری‌‌که یک نگاتیو شیشه‌‌ای چاپ نامحدود تصاویر را ممکن ساخت. این پیشرفت‌‌ها فرآیند داگروتایپ را کنار زد و به سرعت آن را محو کرد.

تصاویر حاصل از دو فرآیند داگروتایپ و کالوتایپ تفاوت دیگری نیز در میزان وضوح داشتند. عکس‌های داگر در ابتدا به نسبت عکس‌های تالبوت وضوح بیشتری داشتند و این وضوح باعث استقبال به روش داگر می‌شد. البته تالبوت در طول زمان نسبت به اصلاح روش خود پرداخت و روی وضوح عکس‌های نهایی تلاش فراوان کرد. مهم‌ترین ویژگی داگروتایپ که باعث شد مردم به سرعت جذب آن شوند، نشان دادن جزئیات، سایه‌‌روشن‌‌ها و وضوح بالای تصویر بود. در آمریکا داگروتایپ، از طرف مردم پذیرفته شده‌تر بود، حال آنکه کالوتایپ به‌دلیل آنکه تالبوت، بر داشتن حق انحصاری‌‌اش تاکید می‌‌کرد، چندان رواج پیدا نکرد.

  مرگ لوئی داگر

داگر در ۱۰ژوئیه۱۸۵۱ در بری‌سورمرن، ۱۲ کیلومتری پاریس بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت. داگر یکی از ۷۲نفری است که نامشان روی برج ایفل نوشته شده است.

  «داگروتایپ» در ایران

پس از ثبت داگرئوتیپ در اروپا (۱۸۳۹)، محمدشاه قاجار ۲ نمونه از این دستگاه هدیه گرفت. اولی از نیکلای یکم روسیه، تزار روسیه و دومی را ملکه ویکتوریای بریتانیا هدیه دادند. اولین عکاس و مامور بهره‌‌برداری از این دستگاه‌ها، ژول ریشار فرانسوی بود. از خاطرات و متن‌های آن زمان می‌توان دریافت او زمان خود عکس‌‌های زیادی گرفته؛ اما متاسفانه هیچ‌‌کدام از آنها به دست ما نرسیده است.

ملک قاسم میرزا، فرزند فتحعلی‌شاه هم در تبریز به این روش عکس‌برداری کرده است.

عکس داگرئوتیپ که توسط لوئی داگر در سال ۱۸۳۷ عکسبرداری شده است.
آثار به‌جامانده از شهر سوخته  در ۳۰  کیلومتری جنوب شهر محمدآباد مرکز شهرستان هامون