تحلیلی بر جریانهای سیاستگذاری فضای مجازی در ایران
تبعات سیاست فیلترینگ
سیاستگذاران فضای مجازی ایران، فیلترینگ یا محدودسازی شبکههای اجتماعی را مهمترین راه و شاید تنها راه برقراری امنیت ملی در این فضا دانستهاند؛ همان رویه «فناوریهراسی» که در تاریخ صد سال گذشته شاخصترین رفتار سیاستگذاران ناکارآمد بوده است. یعنی در مواجهه با هر فناوری ابتداییترین سیاستی که اتخاذ میشود یک چیز است: محدودسازی دسترسی! درست همانگونهای که از رادیو (1319) تا ویدئو و ماهواره و تماس تصویری تکرار شد، تا رسید به شبکههای اجتماعی.
سیاست ضدامنیتی فیلترینگ
«سیاست فیلترینگ» بر خلاف تصور اولیه سیاستگذاران امر، نه تنها منجر به امنیت نمیشود، بلکه خود عامل کاهش امنیت کاربران خواهد بود. محدودسازی عملا رفتار کاربران را دچار دستکاری میکند؛ چون با هر مسدودسازی دو اتفاق پدید میآید که هر دو امنیت ملی را کاهش میدهد:
1- تمرکز جمعیت در پلتفرمهای مجاز: با مسدودسازی هر شبکه اجتماعی، کاربران با یک کوچ اجباری به پلتفرمهای باقیمانده، در یک یا چند پلتفرم مجاز متمرکزتر میشوند. 2- استفاده گسترده از فیلترشکنها (و VPNها): فیلترشکنها اغلب کارکردهای جاسوسافزاری از گوشیها دارند و حتی گاه به عنوان ابزاری نیابتی جهت حمله به هدف خاص و از گوشیهای تعداد زیادی از کاربران استفاده میشوند(تبدیل به زامبی میشوند که حملات مختلف مانند DDOS گسترده و از IPهای مختلف را امکانپذیر میکند). در حقیقت هر فیلترینگ، در عمل منجر به کاهش امنیت ملی سایبری میشود. امری که پس از فیلترینگ تلگرام به صورت خاص منجر به کاهش امنیت سایبری ملی ایران شد.
روانشناسی اجتماعی فیلترینگ: جامعه لایکپسند!
اما به غیر از ۲ دلیل بالا که نشان میدهد «سیاست فیلترینگ» چگونه امنیت سایبری را از لحاظ فنی کاهش میدهد، اما میتوان به جنبه دیگری از مساله نیز توجه کرد. سیاست فیلترینگ میتواند به صورت غیرمستقیم شوق حضور در فضای مجازی را به صورت کاذب افزایش میدهد.
نظریه «اثر شبکهای» (network effecting) به ما نشان میدهد که «فراگیری استفاده از یک محصول/ خدمت، ارزش افزوده آن را افزایش میدهد، بدون آنکه تغییری در کیفیت آن اتفاق افتد». به عبارت دیگر با افزایش تعداد کاربران، ارزش آن محصول بالا و بالاتر میرود. مثلا زمانی که همه عضو یک شبکه اجتماعی باشند، به دلیل حضور دوستان و همکاران شما و بدون اینکه آن شبکه دارای کارکردهای خاصی باشد، ارزش افزوده استفاده شما از آن افزایش مییابد. واتساپ نمونه خوبی برای تشریح این ویژگی است. اگرچه واتساپ هیچ ویژگی خاص فنی ندارد، اما به دلیل آنکه اغلب دوستان و همکاران شما عضو آن هستند، شما از آن استفاده میکنید؛ هرچند از لحاظ فنی برای شما آزاردهنده باشد.
سیاست فیلترینگ منجر به تقویت اثر شبکهای برای شبکههای اجتماعی فیلتر نشده میشود! به اینترتیب که بعد از مدتی که مردم به دلیل محدودیت دسترسی به - شبکههای- اجتماعی مختلف، مجبور به ورود و فعالیت در یک یا چند شبکه محدود میشوند، در نتیجه تمرکز کاربران و دادهها در آن شبکه بالا رفته و بنابراین در آن جامعه قدرت و اعتبار آن شبکه در مقایسه با سایر جوامع، با دستکاری سیاستی افزایش پیدا میکند.
نظریه «اثر شبکهای» به ما هشدار میدهد که سیاست فیلترینگ، کاربران یک شبکه (مانند واتساپ/ اینستاگرام در ایران) را افزایش میدهد؛ به نحوی که بعد از مدتی این حس در جامعه تلقین میشود که اگر فردی در شبکههایی مثل #اینستاگرام و # واتسآپ حضور نداشته باشند، گویی از زندگی شهروندان جدا افتاده است و حتی بدون آنها نمیتواند امور روزمره خود را پیش ببرد. این پیام به افراد داده میشود که «نبودن در شبکههای فراگیر، یعنی انزوا و دورافتادگی از جامعه». همین باور بزرگترین مشوق حضور افراد در شبکههای فراگیر میشود. حضور بیشتر افراد، یعنی تولید بانک دادهای جامعتر از جامعه و روابط افراد که در اختیار پلتفرم قرار میگیرد. بنابراین در بلندمدت امنیت سایبری به جای فیلترینگ از طریق آزادسازی شبکههای اجتماعی به دست میآید تا کاربران و دادههای آنها در یک شبکه، محدود و متمرکز نشوند و ریسک هک دادههای کاربران نیز به حداقل برسد. مقایسه میان پراکندگی کاربران ایرانی و جهانی در شبکههای اجتماعی این هشدار را بیش از گذشته برای ما دارد. تمرکز بالای کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجاز یک خطر امنیتی است و راهحل آن نیز رفع فیلترینگ شبکههایی مانند توییتر، تلگرام، یوتیوب و... است. امنیتملی دادهها در یک جامعه، مستلزم در پیش گرفتن سیاستتنوع در آن جامعه است.