پاسخ به فراخوان «دنیای اقتصاد»
نقش اتاقهای بازرگانی در اقتصاد
اما این اتفاقنظر وجود دارد که اتاقهای بازرگانی نتوانستهاند در این دو بخش تاثیرگذار باشند. در واقع اتاقهای بازرگانی از دو منظر دارای مشکل هستند، اول از منظر «مسائل درونی و سازمانی اتاق» و دوم از منظر «قانونی». این سوال وجود دارد که اتاقهای بازرگانی با توجه به ظرفیت قانونیشان چقدر میتوانند در اقتصاد کشور موثر باشند و از سوی دیگر براساس قانون چه وظایفی را برعهده دارند. بهطور کلی، قانون برای تشکلهایی مانند اتاق بازرگانی ۳ وظیفه اصلی را تعیین کرده است. اولین وظیفه اتاق «نمایندگی اعضا» است. اتاقهای بازرگانی نماینده اعضای خود هستند، اما نکته قابلتامل در این بخش از وظیفه اتاق این است که بیشتر اعضای اتاق کسانی هستند که با تجارت خارجی سروکار دارند و بنابراین اگر اتاق را نماینده تمامی بخشخصوصی کشور بدانیم تا حدودی اغراق کردهایم. بیشتر اعضای اتاق در زمینه صادرات و واردات فعال هستند و طبیعتا اتاقها نمیتوانند بعضی از بخشهای اقتصاد را نمایندگی کنند، البته بخشی از تشکلهای مرتبط این امکان را دارند که مسائل مربوط به سایر اعضا را پوشش دهند.
دومین وظیفه اتاق «توانمندسازی» اعضای خود است و سومین وظیفه آن «شبکهسازی و بازارسازی» برای اعضا تعریف شده است. اتاقهای بازرگانی به دلیل فضای نامساعد کسبوکار تلاش کردهاند که برای منافع اعضا و رفع موانع و مشکلات آنها اقداماتی را انجام دهند که در سالهای اخیر کارهای خوبی در زمینه «توانمندسازی»، «موضوعات آموزشی» و «اطلاعرسانی» در اتاق انجام شده است. اما میتوان گفت که اتاقهای بازرگانی تقریبا در بخش شبکهسازی و بازارسازی کاری انجام ندادهاند. البته در این بخش اتاقهای مشترک بازرگانی اقداماتی را انجام دادهاند، اما به دلیل عدم حمایت اتاق بازرگانی و نبود بودجه کافی، نتوانسته اند کار خاص و ویژهای را صورت دهند؛ به همین جهت است که نتوانستیم کار اساسی را برای توسعه بازارهای صادراتی و حضور منسجم در بازارهای هدف سازماندهی کنیم. اتاقهای بازرگانی جسارت زیادی برای حضور موثر در بازارهای هدف نداشتهاند و این مساله یکی از ضعفهای اتاق بهشمار میرود.
اما یکی دیگر از ضعفهای کارکردی اتاقها، به قانون برمیگردد. یکی از موارد مهم در این زمینه موضوع رگولاتوری است. در این بخش حاکمیت حاضر نشده است که رگولاتوری را به بخشخصوصی واگذار کند و برای همین اتاقها هم نتوانستند در زمینه «تنظیم قوانین و مقررات»، همچنین «ساماندهی زنجیره ارزش بین تولیدکننده و مصرفکننده» اقدامی را انجام دهند. در واقع حاکمیت علاقهای به خارج شدن رگولاتوری از دولت و مجلس نداشته و برای همین تشکلها در ایران با ضعف در این بخش مواجه شدند. اما بخش مهم دیگر به سازمان درونی خود اتاقها برمیگردد. در اتاقها، تیم اجرایی و عملکرد دبیرکل بسیار حائز اهمیت است، اگر اتاق از منظر سازمانی خوب عمل کند، راندمان کاریشان هم بالا میرود.
از منظر دیگر کار مهم اتاق بازرگانی، اثرگذاری در اقتصاد کشور است. برای تحقق این اثرگذاری گفتمانسازی و حضور در شوراهایی که اتاق در آن حق رای دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است. در دورههایی بوده است که میزان اثرگذاری اتاق در اقتصاد زیاد بوده و اتاقها نقش پررنگی در تصمیمسازیها داشتهاند، اما همزمان کارآییشان در امور سازمانی ضعیف بوده است. در مقاطعی هم مانند دوره فعلی، کارآیی سازمانی اتاقها به دلیل وجود منابع مالی مناسب بهبود پیدا کرده، اتاقها بهدلیل وجود منابع مالی مناسب سازماندهی خوبی پیدا کردند اما این امر منجر به حضور موثر در صحنه اقتصاد کشور نشده است. تقریبا اتاقها در هیچ مقطعی این دو ضرورت مهم را هم زمان با یکدیگر نداشتهاند. اگر اتاقها در کنار کارآیی سازمانی و چابکی هیات نمایندگان، منافع ملی را مورد توجه قرار دهند، محرم نظام باشند و حاکمیت بپذیرد که با اتاق بازرگانی کار کند، مطمئنا ضعفهایی که اتاقها با آن روبهرو هستند بر طرف خواهد شد.
ارزیابی دوره هشتم اتاق
دوره هشتم اتاق بازرگانی با دولت آقای روحانی، مذاکرات برجام و لغو تحریمها همزمان بود. اتاق در این زمینه تلاشهای زیادی انجام داد اما متاسفانه همان اشتباهی را مرتکب شد که دولت آن را مرتکب شده بود. اتاق همه انرژی و تخممرغهای خود را در سبد کار کردن با کشورهای اروپایی گذاشت. دلسوزانی در اتاق حضور داشتند که بهطور مرتب توضیح میدادند که بهجای تعامل با دولتها و اتاقهای بازرگانی کشورهای اروپایی باید روی ایرانیان خارج از کشور سرمایهگذاری کنیم، چراکه بهترین راه برای سرمایهگذاری خارجی و عبور از تحریمها بها دادن به ایرانیان خارج از کشور و به رسمیت شناختن آنها است. این مساله از جمله مواردی بود که اتاق عملکرد ضعیفی در آن داشت. دومین اتفاقی که اتاق به کلی آن را فراموش کرد، امکانات، ظرفیتها و توان مالی در کشورهای بلوک شرق مثل چین، سنگاپور، هنگکنگ و... بود. طی دو سالی که مذاکرات برجام انجام میشد، اتاق حتی یک هیات به این کشورها نفرستاد. برای همین کشورهای جنوبشرقی آسیا که در مرحله قبلی تحریمها با ما مدارا و همراهی داشتند، امروز این همراهی را ندارند، چون ما فقط دنیا را در اروپا دیدم و کشورهای دیگر را فراموش کردیم. این عدم توجه یکی دیگر از ضعفهای اتاق بازرگانی در دوره هشتم بود.
اما در دوره جدید نیز اتاقها باید تلاش کنند که ارتباطات بینالمللی ایران قطع نشود. موضعگیری اتاق در ارتباط با برجام و حمایت ازFATF موضعگیری درستی بود که صورت گرفت. اتاق در ۶ ماه گذشته موضعگیریهای خوبی در این بخش داشت که قابلتقدیر است. اما مهمترین کاری که اتاق میتواند برای بخشخصوصی انجام دهد، بازارسازی برای حضور در بازارهای هدف است. کاری که میتوانیم برای جلوگیری از رکود حاکم بر صنایع، جلوگیری از بحران اشتغال و جلوگیری از سونامی ورشکستگی در بنگاههای اقتصادی انجام دهیم، حضور موثر در بازارهای هدف است، بنابراین هیات نمایندگان اتاق باید بیشتر از صادرکنندگان باسابقه و خوشنام تشکیل شود تا گام موثری در جهت توسعه بازارهای صادراتی موثر اتفاق بیفتد. مطمئنا حضور چنین صادرکنندگانی در هیات نمایندگان در کنار توان اتاق میتواند بخشی از مشکلات فعالان اقتصادی را بر طرف کند.
سیدحمید حسینی
دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق
ارسال نظر