شاگرد خلف پدر
به همین منظور در آخر بهمن ۱۳۸۴ گروه صنعتی انرژی سبز آسیا با سرمایه شصت و پنجمیلیارد ریال تاسیس شد و بهعنوان هلدینگ سهامدار شرکتهای جدید از بوتان شروع به فعالیت کرد. این واحد سازمانی حق دخالت اجرایی در واحدها و شرکتهای وابسته را ندارد و هیاتمدیره، سیاستها و برنامههای ستادی را به مدیران واحدهای مستقل منتقل میکند.
در دهههشتاد گروه بوتان توانست در تولید برخی از محصولات جایگاه مهمی را در داخل کشور در سطح منطقه بهدست آورد. وی بهعنوان بزرگترین تولیدکننده شوفاژ گازی دیواری و آبگرمکن در کشور و بــزرگتــریـــن تولیدکننده آبگرمکن گازی دیواری در خاورمیانه معرفی شد. تولید فعلی شرکت در سه گروه آبگرمکن، شوفاژ دیواری در مدلهای ۸ تا ۱۸ لیتری و کولر گازی در ۲۰ مدل مجهز به سیستم گرمایش، سرمایش و توام متمرکز است. شرکت بوتان در سال۱۳۸۲ با اخذ استاندارد CE از شرکت آبگرمکن آپپولس قادر به صادرکردن این محصول به اروپا شد. از نظر محسن خلیلی، مدیرعامل بوتان آزادی و توسعه؛ لازم و ملزوم یکدیگر هستند. آزادی بهمعنای مشارکت در تعیین سرنوشت است و این هدف از طریق فعالیتهای گروهی ـ صنفی تحقق مییابد. راه تحقق آن، خردجمعی است سیاستهای غلط با تفاهم و همدلی کاهش مییابد و منجر به بازخوانی و اصلاح حوزه سیاستگذاری در بخشخصوصی میشود. محسن خلیلی به تشکلگرایی بهمنظور اشاعه فرهنگ صنعتی و ایجاد یک حرکت عمومی در صنعت توجه کرد. برادرانش سعید حمید، شاهین و فرخ (فارغالتحصیل مهندسی از آمریکا) در کنار خواهرش منصوره، خلأ موقعیت وی را در گروه صنعتی یونان پر میکردند.
او صنعتیشدن را براساس اندیشه پذیرفتهشده در ILOدر گروی همکاری بخشخصوصی دولت و طبقه کارگر میدانست و اعتقاد داشت مشارکت جمعی در حوزه تصمیمگیری جزئی از مسوولیت اجتماعی فعالان صنعــتی است که بهمنظور جلــوگــیری از یکجانبهگرایی دولت صورت مــیگیـــرد. محسن خلیلی طی ۵۶ سالفعالیت صنعتیاش در تاسیس نهادهای کارفرمایی و مشارکت در سازمانهای مدیریتی نقش داشت؛ از جمله کارها و سمتهای او عبارتند از: نایبرئیس سندیکای توزیعکنندگان گاز مایع (سال ۱۳۵۰)، عضو سندیکای لوازمخانگی، نماینده اتاق بازرگانی ایران و مشاور رئیس اتاق (از ۱۳۵۸)، رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران، نماینده کارفرمایان کشور در شورایعالی کار (در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۶۲)، رئیس هیاتمدیره سازندگان لوازم گاز و لوازمخانگی، دبیرکل کانون عالی کارفرمایان ایران و انجمن مدیران صنایع، رئیس هیاتمدیره کنفدراسیون صنعت ایران، رئیس هیاتمدیره اتاق ایران و بلژیک، خزانهدار اتاق ایران و کانادا، بنیانگذار پژوهشکده صنعتگر، نایبرئیس هیاتمدیره انجمن دارندگان نشان استاندارد، عضو شورایرقابت و شورای اجرای اصل۴۴ قانوناساسی (از بهمن ۱۳۸۷)، کمک به تدوین استانداردهای گاز مایع، تدوین کتب و سیستمهای آموزشی برای فعالان صنعت گاز، پایهگذاری فعالیتهای فنی و مهندسی و رئیس هیاتمدیره بانک کارآفرین. بهنظر میرسد حضور وی بهعنوان موسس و عضویت ایشان در دهها نهاد به دلیل خلأ حضور این نهادها در پیگیری امور صنعتی است.
فعالیت موثرتر این موسسات نیازمند مسوولیتپذیری و بهکارگیری افراد بسیاری برای انجام امور است و از توان چند فرد خارج است. به تعبیر خود خلیلی؛ دوسوم از وقت وی پس انقلاب صرف نهادها و یکسوم از آن در واحد تولیدی صرف میشد. تلاشهای وی در نهادسازی کمک به سیاستگذاری و فعالیتهای اجتماعی باعث شد که ۴۷بار نهادهای مدنی بخشخصوصی و عمومی از وی تقدیر بهعمل آورند. فرهنگستان علوم در سال۱۳۸۵، جایزه ملی بهرهوری را بهعنوان پیشکسوت نمونه صنعت و مهندس برجسته به او اهدا کرد.
خلیلی دربرابر رنج دیگران حساس بود. هنگامی که در سفر به ژاپن دیپورت تعدادی از جوانان ایرانی جویای کار و درگیرشدن آنها با پلیس ژاپن را مشاهده کرد (سال۱۳۷۰) درحالیکه قطرات اشک از چشمانش جاری بود، خطاب به یکی از همکارانش گفت: ما هرگز از خود نمیگذریم از اینکه نتوانستیم به اندازه کافی در کشور اشتغال ایجاد کنیم تا این جوانان نیازی بهکار در کشورهای دیگر نداشته باشند. او در فعالیتهای صنعتی بر چند محور اساسی تاکید داشت.
۱) پایبندی به مسوولیت اجتماعی و اصول اخلاقی در بنگاه: دوام هر بنگاه، بستگی مستقیمی به حیات جامعه دارد. نوع رابطه مدیر با کارکنان و ذینفعان بستر همکاری، اعتماد، بهسازی و نوآوری را در شرکت فراهم میآورد. کمک بهکارکنان در جهت کاهش فقر، جزئی از وظیفه انساندوستانه کارفرماست که برای بالابردن بهرهوری نیروی کار ضروری است.
۲) آموزش بهعنوان عامل تغییر رفتار: استقبال از تغییر و بهرهگیری از تکنولوژی و روشهای علمی جدید، آرایش مجدد ذهنیت و بازنگری در الگوهای فکری و عملی برای پیشرفت و اصلاح امور ضروری هستند. درصورت عدمبهکارگیری جوانان، شرکتها در عقبماندگی بیشتر غوطهور میشوند و فاصله آنها با جهان توسعهیافته بیشتر میشود. خلیلی معتقد بود؛ بزرگترین دشمن من کسی است که به من اطلاعات غلط بدهد.
۳) تلاش در جهت بهبود فضای کسبوکار: وی به تشکلگرایی، تعامل تشکلهای کارفرمایی با دولت و کارگران، حفظ حقوق مصرفکننده و مشارکت در تدوین قوانین استاندارد معتقد بود. هدف وی کاهش تصدیگری دولت در اعطای وامهای دستوری، نرخ بهره پایین، تعیین نرخ ارز سهمیهبندیها، ارائه امتیازهای ویژه به گروههای خاص و حرکت در جهت توسعه بخشخصوصی و آزادی اقتصادی بود. وی بهعنوان عضو، رئیس هیاتمدیره و مدیرعامل در سندیکا و انجمنهای متعدد، همکاری تشکلها را پیگیری میکرد. در روزهای بحرانی آخر اسفند۱۳۵۷ که بدبینی نسبت به فعالان صنعتی غیرسنتی، بر جامعه و دولت حاکم شدهبود، کارگران شرکت بوتان ۱۲۰ روز سود سهام را بر مبنای حقوق پایان سالمطالبه میکردند.
در این شرایط محسن خلیلی بهعنوان رئیس هیاتمدیره سندیکای توزیعکنندگان دائما به مدیران شرکت دلگرمی میداد و میگفت: باید برای حفظ، باقیماندن و تعطیلنشدن صنایع تلاش کرد. ما وظیفه داریم در نگهداری تاسیسات خود و دستگاهی که با مرارت فراوان بهوجود آمدهاست، بکوشیم. پس از انقلاب، خروج برخی شرکتها از سندیکا و دولتیشدن برخی از آنها و دخالت سازمانهای متعدد دولتی و انقلابی در امر توزیع گاز وضعیت را بهگونهای پیچیده کرد که خلیلی در جلسه سندیکا در دی ماه ۱۳۵۸ از شرکتها درخواست کرد برای حل مشکلات پیشرو مشارکت کنند. او از تجربههای زندگی آموخت مشکلات فرارو ناشی از فقدان عمل است؛ نه جهل. جرأت خوشامدگویی به شکست را داشت و صبورانه ناکامی را مغلوب میکرد. لحظهای از ارزیابی موقعیتها غافل نبود. بهجای تاکید بر جهل افراد، به توانایی بالقوه آنها و به فعل درآوردن استعدادهایشان تکیه میکرد. زندگی خلیلی، تلاش خستگیناپذیر و مبارزه با فشارها و بدسگالیهای روزگار بود و اعتقاد به اینکه با توکل و عشق به انسانیت میتوان هر سنگی را در راه خود به پله تبدیل کرد و نباید برای اینکه عسل کندوی خود را زیاد کنیم، کندوی همسایگان را خراب کنیم.